گه گاه خبری میشنوی که باورش سخت است. برای نمونه، "قاضی" در حین محاکمه یک ایرانی اسیر مرتکب جرم سنگین اشتغال به حرفه روزنامه نگاری میگوید:
"این چه لباسی است که تو در روز عروسی پوشیدی؟ "
عروس خانوم اکنون صاحب بچه شده و چندین سال از عروسی گذشته میپرسد:
"مگر تو عکسهای عروسی ما را دیدهای؟"
و قاضی ماشاءالله معتقد به دین مبین میگوید:
"بله! اینها همه پرینت شده و در پروندهات موجود است"
به عبارت دیگر؛ وحوش حاکم طوری با ایرانیان رفتار میکنند که انگاری صاحب آنان میباشند و حق دارند هر گاه که عشقشان کشید وارد شخصی ترین جزئیات زندگی آنان شوند.
تنها راه رهایی از شر حاکمیت نظام نکبت مسلمین "اصلاح طلب" و غیره تلاش بی امان برای سرنگونی کلیت توحش وحوش است و لاغیر.
"تنها حقیقت است که رهایی می بخشد"
تبریک
پ.ن. "اساسا عکس عروسی ما و روز عروسی ما جرم بود! که چرا روز عروسیمان همسرم عکس بیحجاب انداخته! تازه خانم من محجبه است. اینها اینقدر بیشرمانه در این خصوص وارد گفتوگو شدند که مانده بودم چه بگویم."
نظرات