غلامعلی بایندر در ۲۳ آذر ۱۲۷۷ در تهران متولد شد، احمد کسروی پدر او را امیر معزز گروسی، حکمران اردبیل می داند در حالی که اسماعیل رائین وی را برادرزاده گروسی و نام پدرش را علی اکبر دبیر دربار می داند. وی دانش آموخته دارالفنون، مدرسه نظام مشیرالدوله، دانشکده توپخانه پواتیه و فونتن بلو فرانسه بود و پس از برگشت به ایران در مهر ماه ۱۳۰۴ فرماندهی آتشبار توپخانه را عهده دار شد. دولت وقت برای اولین بار سفارش ساخت ناوهای جنگی را به ایتالیا میدهد، بایندر به سرپرستی گروهی از نظامیان به ایتالیا رفت تا هم دوره های لازم را ببیند و هم بر ساخت کشتیها نظارت کند وی پس از بازگشت فرمانده نیروی دریایی جنوب ایران می شود در سال ۱۳۱۳ به درجه ناخدا دومی و در ۱۳۱۵ ناخدا یکم و در نهایت در سال ۱۳۱۳ دریادار میشود. بایندر با وجود ترک مقاومت رضا شاه، در جنگ دوم جهانی در ۳ اردیبهشت ۱۳۲۰ در درگیری با نیروهای مهاجم در یکی از پاسگاه های خرمشهر جانش را برای وطن  از دست می دهد، وی مولف ۹ کتاب بود که مهمترین آنها؛ خلیج فارس و جغرافیای خلیج فارس است.

 انگلیسی ها از سال ۱۱۹۷ خ با مجوز دولت ایران در باسعیدو (بندر شمال غربی قشم) انبار زغال سنگ ایجاد کرده بود و متعاقبا در این بندر حضور نظامی داشت. ، انگلیسی ها هنوز از تخلیه بندر باسعیدو خودداری می کنند، قرار بود فقط انبار زغال سنگ داشته باشند، اما عمارت و اسکله می سازند و باسعیدو را قرارگاه کشتیهای نظامی خود می کنند وحتی ادعای مالکیت، مثلا در ۲۸ تیر ۱۳۱۲ سفارت انگلستان طی مراسله ای به دولت وقت ایران، به مناسبت اقدام مدیر مالیه قشم، برای اخذ مالیات از اهالی باسعید، اعتراض می کند!

غلامعلی بایندر، به عنوان فرمانده نیروی دریایی به وزارت امورخارجه پیشنهاد می دهد، موضوع منع استعمال پرچم انگلستان در باسعیدو مورد توجه قرار گیرد، وی به پیگیری های دیپلماتیک اکتفا ننموده و به فرمانده ناو پلنگ، سروان فزونی دستور می دهد؛ به بندر باسعیدو رفته و پرچم انگلیس را از فراز این بندر پایین آورده و پرچم ایران را اهتزاز دربیاورد.

پس از حضور ناو پلنگ در مرداد ۱۳۱۲ در اسکله باسعیدو سربازان هندی وابسته به ارتش انگلستان مقاومت نکرده و متواری می شوند، نظامیان ایرانی با طبل و شیپور پرچم انگلستان را به زیر و پرچم ایران را جایگزین می کنند. پس از این اقدام سفارت انگلستان شدیدا به این موضوع وبی احترامی به پرچم کشورش معترض می شود.

از طرف رضاشاه در نامه ای به بایندر متذکر می شوند؛

یاور بایندر، حسب الامر جهان مطاع مبارک ملوکانهارواحنا فدا ابلاغ می شود، چون اختلافات و مناقشاتی که با انگلیس در خلیج فارس داریم، قریبا مطرح مذاکره واقع خواهد شد و امیدواریم در حل اختلافات مزبور توافق حاصل شود. لهذا شما در نقاطی که انگلیسی ها ابنیه و علائمی دارند،مداخله ننموده و وضعیت تعرضی اتخاذ نکنید.

مناقشه بین ایران و انگلستان بالا می گیرد، بایندر چندین بار از رضاشاه تذکر می گیرد، اما در پاسخ می نویسد؛

عملیات بحریه شاهنشاهی که این همه در  اطراف آن صحبت می شود، ترتیباتی است که برای معرفی قدرت سلطنت ذات اقدس ملوکانه اروحنا فداء و خاتمه یافتن دوره بی صاحبی سواحل جنوب اتخاذ شده است… کلیه اقداماتی که ازطرف بحریه شاهنشاهی و یا اینجانب به عمل آمده، فقط برای اجرای وظیفه بوده و منتهای عامل آن، احساسات سربازی و خدمت گذاری به تاج و تخت بندگان اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشاهی ارواحنا فداه بوده … فقط موضوعی را که میتوان تصور نمود،این است که ظهور کشتی های جنگی دولت شاهنشاهی در آبهای خلیج فارس و دریای عمان تاثیر روحی بزرگی در تمام ساکنین سواحل آن که به حداکثر ایرانی و ایرانی نژاد می باشند،مانند؛ شارجه، دبی، بحرین و … که از مهاجرین ایرانی تشکیل شده اند نموده

رضا شاه پس از این مکاتبه رویه اش تغییر کرده، و پیگیر ماجرا میشود، موضوع ادعای مالکیت در دی ماه ۱۳۱۲در دادگاه لاهه ارجاع و رای دیوان به نفع ایران صادر می شود و برای همیشه دست بیگانگان از قشم، هنگام، هرمز و باسعیدو کوتاه می شود و افسوس که مردم دیار من این آرامش امروز  را که مدیون بزرگانی چون شهید  دریادار غلامعلی بایندر بوده از یاد برده است.در حال حاضر از دوران حضور انگلیسی ها در قشم تنها گورستان نظامیان  این کشور مشاهده میشود.

هیچ خیابان و بلوار و ساختمانی در سراسر جزیره قشم به افتخار دریادار بایندر نامگذاری نشده ؛ نسل جدید باید شهدای راه آزادی و استقلال کشور را بداند و قدردانی کند.

 

نمایش گالری در اندازه بزرگ