آمده ام چنان زندگی کنم که روحی ناجی، روحی نجات یافته را از این زندگی با خود ببرم . بنابر این نجات روح من بزرگترین مسئولیت و رسالت و مأموریتی است که برای خودم قائل هستم .

نجات روح دو چیز لازم دارد، اول روشنی ذهن و دوم گرمای قلب، کسانی که ذهن روشن ندارند راه را گم می کنند و کسانی که قلب گرم ندارند ولو اینکه ذهن روشن داشته باشند راه را پیدا می کنند اما اهتمام در رفتن آن راه را ندارند.

خوب است ذهن روشن داشته باشیم تا راه خود را بیابیم و دل گرم داشته باشیم تا راه یافته را طی کنیم.

درواقع ما مثل اتومبیلی هستیم که هم نیاز به چراغهای خیلی قوی دارد که جاده را به روشنی هرچه تمام تر نشان بدهد و هم نیاز به موتور دارد که این گرمای اتومبیل است و با آن گرما، راه نشان داده شده را طی کنیم . چراغ ما ذهن ماست و موتور ما قلب ماست.

تمدنهای بزرگی آمدند و رفتند که قلبی گرم داشتند اما ذهن روشن داشتند و تمدن کنونی ما ذهن روشن دارد اما قلب گرم ندارد و ما نیاز به انسانهای جدیدی داریم که هم ذهن روشن و هم دل گرم داشته باشند .

مصطفی ملکیان
شب «نیکوس کازانتزاکیس»