پاییز از آلبوم هنگام طلوع
موسیقی: محمدمهدی گورنگی
دوربین: داریوش گرگوند
تدوین:کسری کسمائی
مدیرتولید:صدف صمیمی
نویسنده و کارگردان: هیلا صدیقی
تهیه‌کننده: ایمان ارجمندی
بازی: احسان‌نادرپور، شیناصدیقی، صدف صمیمی، ایمان ارجمندی

یک‌سال و نیم پیش آلبومی با همکاری آقای محمدمهدی گورنگی آماده کردیم به نام هنگام طلوع که حرف‌ها و دلنوشته‌های ساده و قدیمی‌ام بود و بیشتر مربوط به سال‌های دورتر از این‌روزها. و اینکه چطور ایده‌ی چنین کاری به سرم زد این بود که روزی برای یک پست اینستاگرامی یک کپشن نوشتم به‌نام ( یکبار برایم نوشتی دوستت دارم) بعدها دیدم همین کپشن ساده چگونه به دلتان نشست و دست‌به دست چرخید و در وبلاگ‌ها و وبسایت‌های مختلف بازنشر شد و دوستان خوش‌صدای بسیاری خوانشش را اجرا کردند. این شد که تصمیم گرفتم آلبوم هنگام طلوع را در این سال‌های سکوتی که برخیش انتخابی و برخیش اجباری بود منتشر کنم تا در زمان مناسب برایتان از هیلای بعد از طلوع بگویم. آنهایی که نمایشگاه نقاشی من با عنوان( فصل ستاره) آمده بودند خاطرشان هست در نقاشی فصل ستاره دختری در آسمان شب، ستاره می‌کاشت که تا هنگام طلوع در تاریکی گم نشود. هنگام طلوع هیلای بعد از آن سال است و اما هیلای این چند سال اخیر هیلای پس از طلوع که حرف‌های بسیار دارد. بگذریم. در تمام این یکسال‌ونیم به دنبال روشی برای انتشار این آلبوم بودم و باوجود اصرارم برای کار در ایران، ناموفق بودم. گرچه می‌دانم و میشناسم محدودیت‌های نامم را اما فکر کردم نباید از شرایط فرار کنم و باید هرطور شده در عرصه‌ی هنری ایران بمانم و کار کنم. اما بعد از ماهها تلاش صدف و دوستان وانتشاراتی طرف قرار دادم دوتا از ترک‌ها به تیغ سانسور خورد که اتفاقن یکی‌شان حذف واژه‌ی ( رابطه) از متن یکبار برایم نوشتی دوستت دارم بود. به همین سادگی و به همین خنده‌داری. این‌گونه شد که از انتشار این آلبوم در ایران منصرف شدم. چرا که تن دادن واژه‌هایم به تیغ سانسور در تضاد است با مفهوم آزادی‌خواهیشان. این پاییز را می‌خواستم در پاییزی که گذشت با شما به اشتراک بگذارم اما ماه مهر را در انتظار نتیجه‌ی مجوزها ماندم و از آبانش را دیگر خودتان بهتر می‌دانید. اما در روز تولدم آزادم هرچه می‌خواهد دل تنگم بگویم حتی اگر در ابتدای بهار از پاییز. هرچند که همین پاییز من هم آخرش بهاری شد. دلم نیامد تا پاییز سال بعد در پستو بماند می‌خواهم در صندقچه‌ام را باز کنم و دیگر چیزی را در پستو نگه‌ندارم

#هیلا_صدیقی #hilaSedighi #پاییز#هنگام_طلوع