این قوام‌ دادن به جهانِ بی‌قوام، و شیرازه‌زدن به پخش‌ و پلاییِ وضعیتِ «فقدانِ معنا»، کارِ ادبیات است. جهان بدون روایت تلنباری از رخدادهای بی‌ربط است. جهان روایت‌نشده، جهانِ بی‌معناست. چیزها هستند چون روایت می‌شوند. بی‌روایت، جهان، خود را می‌بلعد. جهانِ روایت‌نشده، مثل گره‌ی کور، در انزوای عمیقِ خودش هضم می‌شود و از شدتِ سکوت می‌میرد.

چیزها هستند چون روایت می‌شوند