ناگهان در نظرم کمتر اهریمنی جلوه میکند؛ گرچه هنوز خشمی در درونم زبانه می کشد اما حالا گویی چیزی در درونم متولد شده که تصویر مرد را در نظرم زمینی تر میکند: یعنی او را یکی از ما میشمارد. یکی از مایی که با همه یِ آن تاریکی های روح مان، اکثرا قربانیان ترحم انگیزی هستیم که در تقلایی مذبوحانه و رقت بار می کوشیم غنیمتی بیشتر، از این زندگی به چنگ بیاوریم.

نخِ نامرئیِ چیزها