پورنوگرافرِ مصیبت وضعیت بحرانی را به واقعه‌ای تکین که فاقد گذشته و آینده است، به لکه‌ای محدود روی تقویم فرومی‌کاهد، از بحران علت‌زدایی می‌کند، کورسوهای دیدنِ آینده را مسدود می‌کند، بعد بحران را در لفافه‌ای از استعاره‌ها و کنایه‌ها و شعرواره‌ها بسته‌بندی می‌کند، پاس می‌دهد به پورنوگرافرِ بعدی، تا سلسله‌ای از انفعال و آه تولید کند که به صورت تاریخی، در تکراری ناگزیر، سرکوب می‌شود. برای مثال، در همین استعاره‌ی «یزید و حسین و بحران آب» و ادبیات هم‌جنسش به صورت کلی که طی دو روز گذشته فراگیر شده...

پورنوگرافیِ مصیبت