اصلن فعل «دادن» تاول می‌اندازد روی زبان ما. همچین هاری به جانمان ول می‌کند٬ گل درشت. حالی به حالیمان می‌کند تا یک‌جا پاچه بگیریم و یک‌جا٬‌ آمار! طرف پا داد٬‌ گاف داد٬ سوتی داد٬ رد داد٬ وا داد٬ راه داد٬ چراغ سبز داد٬ فحش داد٬ آمار داد٬ از جلو و عقب داد٬ شعار داد٬ لب داد.... ای داد بی داد. خسته نشدید؟ چادر از سر ما افتاد٬ همه دادها را هم سکته‌ای٬ بگیرنگیر٬ دادیم.

گیس‌بریده!