چنین گفت
تازه ترین چنین گفت های Faramarz
عشق من، تو فراتر از یک فرد، یک شریک یا یک هنرمند افسانهای بودی؛ تو “مهراب” من بودی. بودن تو تنها برای من، خانواده و یا عزیزانت نبود، تو خویشاوند ملت ایران بودی، از میهنی که با تمام وجودت دوست داشتی، از فرهنگی که همیشه با افتخار از آن حرف میزدی، و زبان فارسی که همواره با اشتیاق و با یکدندگی از آن حفاظت میکردی، تو همیشه وابسته به همه اینها بودی ....
Faramarz | ۲۷ روز قبل
۰ ۱۰۲
همین جوری که میسوزم، بسوزی… کفن بهر عزیزونت بدوزی… که کُشتی یار ما رو، بی مروّت.
Faramarz | ۷ ماه قبل
۰ ۲۲۸
دست خالی آمدم آنجا ولی وقت وداع, پنجه در خاکت زدم مشتی شرف برداشتم
Faramarz | یک سال قبل
۱ ۸۰۷
آسو: علیاصغر حکمت، از ساختن دانشگاه تهران تا وزرشگاه امجدیه
MajidNaficy | یک ساعت قبل
۰ ۲۰
دسته: تعیین نشده
نظرات