۲۴ اکتبر ۱۹۴۱ میلادی.
اقامت چند ماههی رضاشاه در موریس، برای او بسیار سخت بود. به همین خاطر چند روز پس از رسیدن به این جزیره، از سر بید کلیفورد، فرماندار بریتانیایی آن درخواست ملاقات رسمی کرد تا «نیات حکومت بریتانیا» دربارهی خودش را بداند. این ملاقات ۲ آبان ۱۳۲۰ برگزار شد و فرماندار موریس، گزارشی سری از آن تهیه کرد و برای وزارت مستعمرات بریتانیا فرستاد. تمام تلاش شاه سابق ایران در این گفتگو، اثبات حسن نیتش به طرف انگلیسی و گلایه از رفتاری است که در این چند ماهه نه به عنوان یک «متحد، بلکه به مثابه یک زندانی» با او شده است.
بر اساس این سند شاه سابق ایران مدعی بود که تا پیش از درگرفتن جنگ هیچگاه علیه منافع بریتانیا یا به سود آلمان کاری نکرده و تمام تلاشش برای حفظ استقلال کشور در مقابل تمام کشورهای خارجی بوده است. او ادعا کرد که به درخواست کمک از سوی آلمانیها پشت کرده و با توجه به الزامات استراتژیک متفقین، آمادهی مذاکره شده بود. سپس توضیح داد که با روزولت، رئیسجمهور آمریکا و دوست بریتانیا، مکاتبه داشته و روزولت به او گفته اشغال نظامی ایران به خاطر یورشهای آلمان به کشورهای بیطرف بوده است.
رضاشاه به کلیفورد گفت هنگامی که برای تسهیل نقشههای انگلیسیها از سلطنت کناره گرفت، به حکومت انگلستان اعتماد کرد تا اجازه دهد در هر کشور بیطرفی که برمیگزیند، استراحت کند. «او فکر میکرد که با راه دادن نظامیان بریتانیا به ایران بدون مقابله [با آنها،] کشورش از اهداف بریتانیا حمایت کرده بود و حق دارد به مثابه یک متحد و نه یک زندانی با او رفتار شود.» به نوشتهی کلیفورد، رضاشاه به زندگیاش در موریس معترض است زیرا بر این باور است که شرایط اقلیمی و اجتماعی نامساعدی دارد.
«اگرچه او از آزادی کاملی برخوردار است، اما مستعمره [جزیرهی موریس] را همچون یک زندان میداند. او اشاره میکند که بازداشتش در اینجا پیمانشکنی نسبت به اعتمادش است.»
کلیفورد پاسخ داد که از اهداف حکومت بریتانیا اطلاعی ندارد، اما بریتانیا اگر هم با بازنشستگی و استراحت او در یک کشور بیطرف موافقت کند، این امر مستلزم رایزنی از طریق مجراهای دیپلماتیک است و مدتی زمان میبرد. فرماندار موریس به رضاشاه گفت که نباید حکومت بریتانیا را از پیش قضاوت کند. رضاشاه از این پاسخ تقدیر کرد اما گفت میخواهد در اولین فرصت از امیال حکومت انگلستان آگاه شود.
این ادعا را البته در اسارت و در گفتگو با سر کلیفورد و خطاب به او قرار است کرده باشد.