تابلویی وجود دارد که یک مهمانی بالماسکه (نوعی مراسم جشن است که در آن مهمانان با لباس مبدّل و نقاب در آن شرکت می‌کنند، بالماسکه معمولاً شامل موسیقی و رقص است، هدف اصلی این مهمانی، شناخته نشدن افراد شرکت‌کننده و پنهان کردن هویت شخص در پشت یک لباس مجلل و ماسک صورت است و آغاز برگزاری این نوع مراسم به قرن پانزدهم بر می‌گردد) در دربارِ هنری سوم (از ۳۰ مه ۱۵۷۴ تا هنگام مرگ، شاه فرانسه و به‌ طور هم‌زمان شاه لهستان و دوک بزرگ لیتوانی بود، در زمان او کشور درگیر آشوب و فتنه‌هایی با دستمایه‌های دینی بین کاتولیکها و پروتستانها بود، چون فرزندی نداشت ـــ با مرگ او سلطنت دودمان والوآ در فرانسه به پایان رسیده و پس از او سلطنت فرانسه به شاخه دیگری از خاندان به نام بوربون‌ ها منتقل شد ـــ که تا هنگام انقلاب کبیر فرانسه ـــ حکومت را در دست داشتند، وی سرانجام توسط راهبی به نام ژاک کلمان به قتل رسید) را نشان می‌‌دهد.

نکته جالب حضورِ ۸۰ زنِ زیبا است که از سوی کاترین مِدیچی ( اشراف‌زاده‌ای ایتالیایی بود که به مدت ۱۲ سال ملکه همسر فرانسه بود و سپس به مدت ۳۰ سال به عنوان ملکه مادر نقش اصلی را در اداره حکومت فرانسه در دوران حکومت پسرانش تا هنگام مرگش داشت، وی همچنین به مدت تقریباً ۵ سال نایب‌السلطنه فرانسه بود و در طول دوره نیابت خود قدرت فراوانی گرفت و بعد از تمام شدن دوره حکومتش به عنوان نایب‌السلطنه با قدرت فوق‌العاده‌ای که داشت همواره نفوذ خود را بر حکومت فرانسه اعمال می‌کرد و پسرانش را مجبور به پیروی از دستوراتش می‌ساخت، او همچنین به‌ طور مؤثر نقش اصلی در کشتار سن بارتلمی، بزرگترین کشتار مذهبی تاریخ اروپا ـــ داشت) به مهمانی آورده شده تا ابزاری برای اغوای درباریان ـــ برای اهدافِ سیاسی خود باشند.

فرستاده ونیزی در دربارِ وی گفته است که؛ این زن وقتی نقابی بر چهره داشت ـــ زیباتر بود، یعنی اندام زیبایی داشت، کاترین سینهای سفید و برجسته و رانهای زیبا و انگشتانی ظریف داشته است، ولی سیمای او نامتناسب، چشمانَش بیش از اندازه درشت، لبانش از حد معمول کلفتتر، دهانش نیز بیش از اندازه گشاد بود، می‌ گفتند که کاترین هرگاه می خواست مردی را شیفته خود کند، این کار را به وسیله دیگری انجام می داد.

این زنان را اسکادرانِ پرواز صدا کرده (شایعه؟) و رسم بود که ضیافتِ شام را این زنان ـــ بدونِ لباس برای دعوت شده‌ها سرو می‌‌کردند.

کاترین (بیش از اندازه پایبندِ اصول رنسانسِ ایتالیایی بود) که در گردابی از انقلاب مذهبی افکنده شده و به وسیله اشراف متجاوز و متعصبان مذهبی محاط شده بود، ناچار با تنها سلاح هایی که در اختیار داشت ـــ یعنی با پول خانواده مدیچی، زیرکی و دانایی و سیاستِ خاصِ ماکیاولی ـــ می جنگید، کاترین اوضاع را از جنبه سیاسی و سلسله های مورد توجه قرار می داد و علاقه ای به قضایای مذهبی و اقتصادی نداشت.

چهار قرن است که درباره کاترین مدیچی عقاید متفاوتی ابراز می شود، هنوز زندگی او به صورت معمایی باقی مانده است، کاترین در ۶۹ سالگی درگذشت.