یکی از کنیسههای ویرانشده یهودیان ایران در خوزستان
نظام آموزشی یهودیان ایران پس از انقلاب ۵۷
(بخش اول)
(بخش دوم)
بهناز حسینی
پیمان قیام
رادیو فردا: تاریخ یهودیان ایران به بیش از دو هزار و ۵۰۰ سال پیش باز میگردد؛ اما تنها حدود ۱۲۰ سال است که یک سیستم منسجم و مدرن آموزشی در میان ایرانیان یهودی پدید آمده است.
با این حال امروزه سیستم آموزشی و فرهنگی یهودیان ایران با یک نقصان بزرگ مواجه است که نتیجهاش انزوای فرهنگی بخشی از این جامعه شده است.
این مقاله به این موضوع خواهد پرداخت که فقدان برنامههای آموزشی و فرهنگی کافی در سالهای پس از انقلاب چه تأثیری بر جامعه یهودیان گذاشته است.
همچنین به این پرسش پاسخ خواهد داد که کیفیت کنونی آموزشهای دینی و فرهنگی در جامعه یهودیان ایران از چه کیفیتی برخوردار است و چه تأثیری بر زیست جمعی آنها گذاشته است؟
جامعه آماری مورد مطالعه، یک طیف پنجاه نفری از جامعه یهودیان ایران را در بر میگیرد که رده سنی آنها بین ۱۴ تا ۴۰ سال است.
این تحقیق نشان میدهد که تقلیل یافتن سطح آموزشهای فرهنگی در جامعه یهودیان بر نگاه جامعه اکثریت بر اقلیتهای دینی تأثیر منفی میگذارد؛ این خلأ موجب ایزولهشدگی یا انزوای نسل جوان از تعاملات فرهنگی ایران نیز شده است.
هدف این مقاله، تلاشی است برای توضیح یکی از اصلیترین مشکلات پیشپای روی تکثرگرایی دینی در ایران است.
تاریخ آموزش و تعلیم در میان یهودیان ایران به اندازه تاریخ چندهزار ساله آنها در فلات ایران بسیار پرفراز و نشیب بوده است. از ۱۲۰ سال پیش نظام آموزشی یهودیان ایران دچار یک دگرگونی شد و بخش اعظمی از بار تعلیم و پرورش یهودیان ایران از دوش روحانیت یهود و خانواده برداشته شد و در عوض مدارس نوین به پایگاهی برای مهارتآموزی و آشنایی با آموزههای یهودیت تبدیل شدند.
تا پیش از ورود نظام مدرن آموزشی به ایران مکتبخانهها مهمترین نهاد آموزشی کشور محسوب میشدند. این مکتبخانهها غالباً اسلامی بودند و یهودیان ایرانی در آنها پذیرفته نمیشدند. اما با تأسیس اولین مدرسه در ایران، یعنی «دارالفنون» چند تن از ایرانیان یهودی به این مرکز آموزشی راه یافتند که از جمله آنها میتوان از دکتر لقمان یاد کرد.
پس از آن سلسله مدارس آلیانس در ایران افتتاح شدند که میتوان از آنها به عنوان اولین مدارس ایرانی یاد کرد. گرچه ورود به این مدارس برای عموم دانشآموزان از جمله مسلمانان آزاد بود، اما هدف اصلی آنها بالا بردن سطح علمی و پرورشی در میان یهودیان بوده است. این مدارس توسط میسیون فرانسوی-یهودی «آلیانس ایسرائلیت» تأسیس شد.
هارون یشایایی در صفحه ۲۱۱ به بعد کتاب «گزارش یک دوران» مینویسد: سازمان آموزشی دیگری که فعالیت گسترده آن در سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۶۱ شمسی نقش مؤثری در آشنایی یهودیان ایرانی با تعلیمات دینی و فرهنگ یهودی داشت، سازمان آمریکایی «اوتصر هتورا» بود. هدف اصلی این سازمان آموزشی تعلیم فقه یهود به دانشآموزان بود. «راو اسحاق مئیر لوی» یک روحانی یهودی لهستانی که متعلق به فرقه «حسیدیم» بود این نظام آموزشی را به وجود آورد و با تلاشهای «سلیمان کهن صدق» (سلطان سلیمان) در ایران تأثیرات فراوانی را بر زیست جمعی یهودیان گذاشت. از جمله مهمترین این تأثیرات این بود که مدرسینی را از ایران و دیگر کشورها برای آموزش زبان عبری و علوم دینی استخدام کردند و همین امر سبب آشنایی هرچه بیشتر دانشآموزان ایرانی-یهودی با فرهنگ خودشان شد.
این دو سازمان آموزشی مهمترین نقش را در تعلیم و پرورش ایرانیان یهودی در یک قرن اخیر داشتهاند. با این حال نهادها و تشکلهای دیگری نیز در تاریخ آموزش مدرن برای ایرانیان یهودی وجود داشتهاند که هدف اصلی آنها نه آموزش علوم دینی بلکه مهارتآموزی برای اشتغال یهودیان بوده است.
مؤسسه علمی و صنعتی «ارت» که در سال ۱۳۳۲ شمسی فعالیت خود را در ایران آغاز کرد، به جوانان دختر و پسر یهودی مهارتهای فنی و حرفهای آموزش میداد. این مؤسسه از اولین مدارس فنی و حرفهای در ایران نیز به شمار میرود. هدف اصلی آموزشگاههای فنی ارت آموزش مهارت فنی برای اشتغال در اسرائیل بود.
در سال ۱۳۳۴ این مؤسسه، زمینی را در اطراف انجمن کلیمیان تهران در اختیار گرفت و با بهره گرفتن از تکنیسینها و معلمین برتر آموزشی کلاسها و کارگاههایی را برای کارآموزان برپا کرد که این روند تا سالها ادامه داشت. همین روند باعث اشتغالزایی دو چندان بسیاری از یهودیان ایرانی در کارهای فنی شد و ساختار اجتماعی ایرانیان یهودی را تحتالشعاع قرار داد.
بنابر آنچه گفته شد باید میان دوره پهلوی نخست و دوره قبل از آن یک تمایز قائل شد، چرا که تحولات نظام آموزشی، زندگی یهودیان ایران را به یکباره دچار تغییر و تحول کرد. میتوان به یقین گفت که هرگاه ایران در آستانه ترقی بوده است، سرنوشت یهودیان ایرانی نیز رو به پیشرفت بوده و این مهم در دوره رضاشاه به یک نقطه اوج رسید >>>
بیشتر در این باره:
نظام آموزشی یهودیان ایران پس از انقلاب ۵۷ (بخش پایانی)
جالب بود، مرسی