من دوست بدشم
هووی دوست پسرشم
اون روز من شبشم
درگیر فکر و ذهن و روح و تنشم
مث مو به سرشم
هرشب وو توی تختشم
دوست بدشم چون بهش راست میگم
ولی اون فقط میخواد که بهش چیز راست بدم
ببین. اگه زندگی اینه باس بگم
یعنی خوارِ اونایی که میخوان راه و راست برن
رفیق. میگه واسش یه دوست بدم
منی که عکسش مونده رو پوست تنم
اگه. حقیقت و بخوام پوست بکنم
با تلخیش نمیرسه روز به شبم
داره یکی و که نمیخواد از دستش بده
منم نمیخوام بکنم هی از دستش گله
ولی. اونکه گیره تو دستشه دلِ
همیشه همینجوری بوده رسمشه بره
میگه. تو فکره منه وقتی مست و پاتیلِ
نمیخواد اینجوری باشه چون واسش دست و پا گیره
نبینتم ۱ ماه قرو قاطیه
بیشتر از ۳ روز با هم باشیم قهر و آشتیه
نه نرو حاشیه. نرو حاشیه که میگم لق تو و هرکی مث خودت لاشیه
انگاری که یه بازیه
بازنده مث که راضیه
دنبال قصه سازیه
برنامه اسکناسیه
اون دوست خوبته چون چفته یه نمه
نمیفهمه هنوز با منی تو پرته یه زره
هی دسته گل میگیره تقه بزنه
تهش میفهمه باس دندونی که لقه بکنه
تو یکیو میخوای بات بیاد پارتی
یکی دیگه رو تختت پارتنر بازی
یکی دانشگاه کمکت کنه یکی آخر شب پازل و باطل جانی
من دوست بدتم چون خوبتو میخوام
تو فقط عاشقمی وقتی دارم کونتو میگام
یه سری مثل خودت دورت اونتو میخوان
یه سری لاشخورن دورت فقط پولتو میگان
من دوست بدتم چون حقیقت میگم
از این به بعد واسه اینکه نشی اذیت میرم
ولی.. من بودم که شاد بودی باهاش هرچند بعضی وقتا اذیت میکردم…
آره
بعضی وقتا اذیت میکردم
من دوست بدتم… برو با اونایی که خوبن..
آه.