منو این همه شراب
این جماعت خراب
به تو می‌نگرم از دور
وارد با ناز شد
مردیم و عشق آغاز شد
به تو می‌نگرم از دور
سوادی ندارم
نیست من در توانم
که بخوانم از آن چشمان تو حال تو را
تلخم همچو شراب
تو ببین حال مرا
قدحی پر بکن
سر بکش جان مرا
ای عاشق شده این دل
بگو تو می‌رسی کی
که من همیشه مستم
آی آیینه که فردا
در تو بینم خودم را
همینم که هستم
نفس می‌کشم به هوای تو
دلم من برای تو
برای تو
وقتی پیشتم نه نمیشه رفت
شدم گیج و مست لبای تو
شراب چون
چشات ساختن از این آدم یه یاغی یه دیوونه
که رفتی حالمو بعد تو هیچ ساقی نمی‌دونه
با تو هر ثانیه هر جا میشه تو لحظه ها گم شد
نشو دور نه تویی نورم بری تاریک این خونه
ای عاشق شده این دل
بگو تو می‌رسی کی
که من همیشه مستم
آی آیینه که فردا
در تو بینم خودم را
همینم که هستم