جوانه می زنم
به روی زخم بر تنم
فقط به حکم بودنم
که من زنم، زنم، زنم
چو هم صدا شویم و
پا به پای هم رویم و
دست به دست هم دهیم و
از ستم رها شویم
جهان دیگری
بسازیم از برابری
به هم دلی و خواهری
جهان شاد و بهتری
نه سنگ و سارها
نه پای چوب دارها
نه گریه های بارها
نه ننگ و عارها
جهان دیگری
بسازیم از برابری
به هم دلی و خواهری
جهان شاد و بهتری