شاهین نجفی
موزیک: بابک رضوانی
کاور: علی باغبان

حیف که از جنس شب‌اید و حاکم به خاک تنم
خار شم اگه یه روزی از خاکم دل بکنم
چی بپوش چی بخور چی بزن چی بگو
دیوث
خستم ازت
دست و پامو بستی از ازل
تو می‌کنی و من میشم هول؟
کی زد تو گوش کی از اول
وقتی که من گیرم سر محل
بیزارم از توجیه و توضیح و رد شدم از تو بگذر ازم
من بدپوشم تو رو سننه
من می‌زنمو‌ لول شم تو رو سننه
حال می‌کنم توشم تو رو سننه
من عاشقم بوشم تو رو سننه
ها چیه نگاه می‌کنی به دستام خط می‌ندازه رو چشات تتوام
تیغم داره باز پاش میام
بپیچی به پام من از اون لاشیام
که پارت می‌کنمو بازداش میام

هیژده ساله هیژده تا خط
دهه‌ی هشتادی قاتل خشتک
می‌کشم رو سرت
شورشی دختر
مامورا جلوم انداختن سپر
میگی رد دادی اره کاملا
روبرو لشکر همه قاتلن
فرصت بدی از سر حاملن
رخصت بده دوستام همه قابلن

هشتاد ساله سرت توی خشتک منه
دامن کوتاه بپوشم؟ زشته که نه نه
من هرجوری عشقمه آزادیمه
بکش بیرون از ما که ریختم سرت
شاشیدم توی اون اعتقاد و باور که بخواد بم فرمون بده
من پاشیدم روی اون انقلاب و اصلی که بخواد منو پنهون کنه
خود خشمم خیابون مال ماس
داداشیا پشتم، هیبت باراباس
لاستیک بده بابا جون، آتیش
از ته بزنم بکنم ریششش‌

روسری می‌سوزه واسه مهسا
حرف مفت واسم دیگه باقی بحثا
متحد منسجم سرپا
ایرانو می‌سازیم توی ده سال

من بدپوشم تو رو سننه
من می‌زنمو‌ لول شم تو رو سننه
حال می‌کنم توشم تو رو سننه
من عاشقم بوشم تو رو سننه
صدا می‌مونه و تنم
فدا برای میهنم
کینه‌ی ما یه دونه بود، شما کاشتین تا این خنجر درآد
این خنجر غم تو سینه‌شه عطش داره هنوز خون
حیف که از جنس شب‌اید و حاکم به خاک تنم
خار شم اگه یه روزی از خاکم دل بکنم