In memory of Iraj Karimi
Mahmood Schricker- Music and setar
Sina Salimi- Lyrics, Santur, Vocals
Reza Moghaddas- Bass
Demetrios Petsalakis- Guitar
Morgan Doctor- Percussion
Nick Grottick- Beats

سایه ها
بخشی از شعر "مرثیه برای ایگناسیو"
نوشته ی گارسیا لورکا، ترجمه ی احمد شاملو

 

امشب که من مسافرم، مسافری بی مقصدم
من رفته ام با بادها، مانده فقط پیراهنم
من رفته ام، چیزی دگر از من نمانده در جهان
جز رد پایی در غبار، یا سایه هایی از تنم

هرگز نمانده حسرتی، وقتی مسافر می رود
این باد همیشه می وزد، این باد ما را می برد

"به هیابانگ شورانگیز حسرت مخور!
بخسب، پرواز کن، بیارام
دریا نیز می میرد" *

باید به این راه تن دهم، یا دل به دریاها زنم
دریاهای بی انتها، در امتداد هر افق
هرگز راه فراری نیست، راه فرار از این سفر
از این غروب ناگزیر، در انتهای هر افق

هرگز نمانده حسرتی، وقتی مسافر می رود
این باد همیشه می وزد، این باد ما را می برد