آسو:
جاناتان کرشنِر
برتران تاورنیه، کارگردان بزرگ فرانسوی، روزگاری گفته بود «رنوار ادعا میکرد که فیلمساز باید آنقدر مغرور باشد که اطمینان داشته باشد میتواند دنیا را تغییر دهد و در عین حال آنقدر فروتن باشد که بداند اگر بتواند تأثیری عمیق روی چهار نفر بگذارد، پیروزیِ بزرگی کسب کرده است.» این بینش احتمالاً در مورد مستند خود تاورنیه با نام جنگِ بینام نیز صادق است. این مستند چهار ساعته دربارهی جنگ الجزایر، که با همکاریِ پاتریک راتمنِ تاریخنگار ساخته شده است ــ و در میان مستندهای تاورنیه از همه چشمگیرتر است ــ در فرانسه سر و صدای زیادی به راه نینداخت و در ایالات متحده نیز تنها در چند سینمای مخصوص فیلمهای هنری به نمایش درآمد و سپس پخش آن کاملاً متوقف شد. با این حال، انتشار بهموقع آن در مجموعهی مروری بر آثار تاورنیه که اینک در شبکهی آنلاین کرایتریون در دسترس قرار دارد بر دایرهی بینندگانش خواهد افزود.
در آمریکای شمالی، شهرت تاورنیه مدیون چند فیلمِ متفاوت اما اغلب درخشانی است که از میان آنها میتوان به نخستین فیلم او با عنوان ساعتساز پل قدیس (۱۹۷۴)، فیلم عمیقاً تأثیرگذارِ نزدیک نیمهشب (۱۹۸۶)، تأملی موشکافانه با عنوان یکشنبهای بیرون از شهر (۱۹۸۴) و آخرین فیلم درک بوگارد (نقش مقابلِ جین برکین) با نام بابا نوستالژی (۱۹۹۰) اشاره کرد. تاورنیه داستانگویی پرشور و سینمادوستی قهار بود، امری که در اثر برجستهی اواخر دوران فعالیت هنریاش با عنوان سفر من در سینمای فرانسه (۲۰۱۶) و مجموعهی تلویزیونیِ دهقسمتی سفرهایی در سینمای فرانسه (۲۰۱۷-۲۰۱۸) به خوبی مشهود است. او با فیلم جنگ بینام (که عنوان دیگرش جنگ اعلامنشده است) میخواست گفتوگویی ملی دربارهی درگیریِ نظامیِ خونباری به راه بیندازد که دولت فرانسه حاضر نبود آن را جنگ بنامد؛ جنگ در سرزمینی که دولت نمیخواست آن را مستعمره بخواند. این نبرد به سقوط چهارمین جمهوری فرانسه انجامید، منجر به دو تلاش برای انجام کودتای نظامی شد و پای کسانی را که روزگاری قهرمانانِ مقاومت بودند به اِعمال نظاممند شکنجه کشاند ــ در اوضاع فلاکتبار ناشی از این جنگ بسیاری این نبرد را آشوبی ناخوشایند میدانستند که بهتر بود به دست فراموشی سپرده شود.
برو به آدرس
نظرات