آسو:
پرویز نیکنام
یک روز در خیابان منوچهری چند توریست خارجی را دیدم که با فروشندهای کلنجار میروند. یکی از آنها در حرفش لغتی را به کار برده بود که فروشنده نمیفهمید. تا معنی این لغت معلوم نمیشد، کارشان پیش نمیرفت. فروشنده دستبهدامن رهگذران شد؛ اغلب آنها نمیدانستند. یکی از این رهگذران من بودم. تا آن لغت را از زبان مرد خارجی شنیدم، فوری معادل فارسیاش را گفتم. خارجیِ خریدار و ایرانیِ فروشنده خیلی خوشحال شدند. من هم به هیجان آمدم و احساس غرور کردم. از همان لحظه به فکرم رسید که جای فرهنگ لغات انگلیسیفارسی خالی است.
سلیمان حییم در سال ۱۳۴۵ در برابر این پرسش اسماعیل جمشیدی، خبرنگار مجلهی روشنفکر، که چه شد به فکر تألیف فرهنگ لغت افتادید، میگوید: «تصادف.» و ماجرا را اینطور تعریف میکند. این گفتوگو در کتاب عکسهای دونفره چاپ شده است.
خودش میگوید: «در فکرم بود یک فرهنگ انگلیسی فارسی چاپ کنم، تا آن برخورد خیابان منوچهری پیش آمد که مشتاقتر شدم.»
سلیمان حییم ۵۶ سال پیش، درست سه سال قبل از مرگش، از اینکه کسانی به سراغش آمدهاند تا شرحی از زندگیاش بنویسند، خوشحال است و عکسهایش را به دست اسماعیل جمشیدی، خبرنگار جوان مجلهی روشنفکر، میدهد و میگوید:
شما با احساس خبرنگاری به سراغ من آمدید و میخواهید عکس و مصاحبهی مرا چاپ کنید. حس کردید زحمتی کشیدهام، کاری برای فرهنگ این مملکت انجام دادهام. خیلی از افرادی که نزدیک به نیمقرن از نتیجهی زحمات من استفاده کردهاند، حتی نمیدانند زنده هستم یا مردهام. مصاحبهی مرا که در مجلهی روشنفکر چاپ کنید، خیلیها تازه به خودشان میآیند که من هنوز زندهام و در تهران، بیخ گوششان، زندگی میکنم.
برو به آدرس
نظرات