لیبرال دموکراسی:
حدود 150 سال پیش از انقلاب مشروطیت در ایران، اروپاییان با تجربیات سختی که در مواجهه با قدرتهای خودکامه و پادشاهان مطلقه خودکرده بودند، رفتهرفته به لزوم تقسیم قوا پی برده بودند. لذا درصدد برآمدند که قدرت دولتی را به قوای چندگانهای تقسیم کنند تا از تمرکز شدید آن جلوگیری به عملآورده و با ایجاد نهادهای قانونی کنترل آن را میسر سازند. ریشههای امروزی این کشف بزرگ سیاسی را باید نزد منتسکیو، عالم فرانسوی («روح القوانین»- 1748)، در قانون اساسی پنسیلوانیا(1776) و قانون اساسی ایالاتمتحده آمریکا (1788) و همچنین نزد کانت فیلسوف آلمانی («دلایل اولیه متافیزیکی آموزشهای حقوقی» - 1789) جستجو کرد.بر پایه این آموزه باید قدرت دولتی را ردهبندی کرده و هر رده را به یک ارگان یا بخش سپرد. به این معنی تفکیک یا تقسیم قوا درواقع همان جداسازی قدرتهای دولتی است تا بتوان بدینوسیله «کنترل متقابل» و «تعادل متقابل» این قوا را تحقق بخشیده و فضای آزادی بیشتری برای شهروندان در برابر دولت به وجود آورد. ازآنپس آنچه بین امکانات مختلف تقسیم قوای دولتی متداولتر از همه شد، تقسیم سهگانهای است به شرح زیر:قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضاییه. ایده تفکیک قوا و توازن قوا نیز در ایران پذیرفته شد و کلیه قوای مملکت بهموجب اصل 26 متمّم قانون اساسی از آنِ ملت شناخته شد.
برو به آدرس
نظرات