ایران وایر:
خوزستان، کرمانشاه، کردستان و فارس. تا اینجای کار، بیشترین آمار قربانیان اعتراضات آبان ماه مربوط به این استانها است؛ مردمی که طبق آمارهای رسمی، در سالهای اخیر گرفتار شدیدترین بحرانهای اقتصادی و اجتماعی بودهاند.
به گزارش «سازمان عفو بینالملل» تا روز پنجشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۸، دست کم ۱۰۶ نفر در جریان اعتراضهای خیابانی در ایران کشته شدهاند. ۳۵ نفر در استان خوزستان، چهار نفر در استان آذربایجان غربی، ۹ نفر در استان تهران، یک نفر در استان اصفهان، ۳۰ نفر در استان کرمانشاه، چهار نفر در استان البرز، ۱۰ نفر در استان کردستان، ۱۲ نفر در استان فارس و یک نفر در استان کرمان.
اگرچه آمار کشته شدهها بیش از این است اما با توجه به قطع شدن اینترنت و محدودیت ارتباطی، تا الان این ارقام تنها دادههای معتبری هستند که میتوان با استناد به آنها، تصویری از جغرافیای قربانیان اعتراضات اخیر ترسیم کرد..
نقشه بالا البته نقشه پراکندگی اعتراضها نیست. قطعا دایره اعتراضهای اخیر در ایران گستردهتر از شهرهایی است که گزارش موثق کشته شدن افراد در آنها به دست سازمان عفو بینالملل رسیده است. اما اگر این نقشه را معادل پراکندگی جغرافیایی اعتراضها فرض کنیم، میتوانیم برآوردی از شدت و حدت آنها در مناطق مختلف داشته باشیم.
این مردم معترض چه کسانی هستند؟
تردیدی نیست که خاستگاه اعتراضهای آبان ۱۳۹۸، فرودستان و طبقات کمدرآمد است؛ مردمی خشمگین که جانشان از بحران به لب رسیده است و در این سالهای اخیر، طبق گزارشهای رسمی، با گرسنگی و سوءتغذیه دست و پنجه نرم کردهاند. مردمی که روز به روز اوضاع آنها بدتر و سفرههایشان کوچکتر شده است. جمعیتی بزرگ که در ۱۰ سال گذشته با سقوط طبقه متوسط، بزرگ و بزرگتر شده، چنانکه میتوان به اطمینان نسبی گفت به حدود ۷۰ درصد جمعیت کل کشور رسیده است.
این مردم معترض، به حق به وضعیت نابسامان اقتصادی کشور معترض هستند. نه فقط اقتصاد، که به درستی دریافتهاند سازمان سیاسی جمهوری اسلامی ایران توانایی حل مشکلات آنها را ندارد که اگر داشت، تا الان برای حل بحران کاری کرده بود.
آن طور که گزارشهای پراکنده تا امروز نشان میدهند، مناطق فقیرنشین، حاشیه شهرهای بزرگ و استانهایی که بحران اقتصادی و اجتماعی در آنها شدیدتر از باقی استانها بوده، کانون اصلی اعتراضها بودهاند.
برو به آدرس
نظرات