piruzan2.wordpress.com:

حکومت ترکیه هنوز زیر لوای یک قانون اساسی سکولار (در شکل لائيک آن) اداره می شود و اسلاميست های ترک کوشيده اند، پس از تصرف دولت، به تغيير قانون اساسی سکولار اين کشور اقدام کرده و آن را «اسلامی» کنند. در ايران اما يک حکومت اسلامی (در شکل فقهائی و توضيح المسائلی اش) برقرار است و اسلاميست ها، که علت وجودیشان جلوگيری از گسترش سکولاريسم در جامعه اسلامی بوده است، ناچارند از يکسو و ابتدا با حکومت فقها بجنگند و، از سوی ديگر، از پيشرفت و توسعه سکولارها جلوگيری کنند. اينگونه است که اسلاميست های غير فقهائی ايرانی حسرت وضعيت اسلاميست های ترکيه را می خورند. آنها شکست تدريجی سکولاريسم ترکيه را در برابر پيشرفت های گسترده حزب اسلامی عدالت و توسعه مشاهده کرده و آرزو می کنند که حکومت فقهائی ـ اسلامی مسلط بر ايران بر سر راهشان قرار نداشت و آنها، که در واقعيت عملی زودتر از اسلاميست های ترکيه، حکومت سکولار پهلوی را منحل کرده بودند، می توانستند در همان سال ۱۳۵۷ حکومت اسلامی خودشان را تشکيل دهند و به اسلاميست های ترک نشان دهند که سخت از آنان پيش رفته ترند.

 

برو به آدرس