بوسیدن کسی که عاشقش هستی، بهترین چیز دنیاست، به‌خصوص میان جمع.
ما هم دوست داشتیم می‌توانستیم در کوچه و خیابان و مکان‌های رسمی و غیررسمی عشق‌های‌مان را ببوسیم. چه چیزی از این بهتر؟ اما می‌خواهم بدانم شما چرا وقتی پای‌تان به کن رسید، ناگهان به این فکر افتادید که باید همسرتان (یا به قول خودتان «زن‌تان») را ببوسید؟ مثلاً چرا وقتی این‌جا بودید به این فکر نیفتادید؟ مثلاً چرا در جشنواره‌ی فجر این کار را نکردید؟ اصلاً چرا در پست‌های به‌اصطلاح عاشقانه‌تان در صفحه‌ی شخصی‌تان به این فکر نیفتادید؟ این‌که ناگهان آن‌جا به یاد این کار افتادید، گمان می‌کنم علت‌های گوناگونی داشته باشد که تازه دم‌دست‌ترینش تلاشی دوباره برای در صدر خبرها بودن است. که البته به نظرم این هم ایرادی ندارد.
 
آقای محمدزاده! شما در نشست خبری‌تان ادعا کردید همسرتان («زن‌تان») را بوسیدید چون آدم‌ها با هم نامهربان شده‌اند، حواس‌شان به هم نیست و ادامه دادید که باید مهربانی را آموخت. حرف زیبایی‌ست، اما آیا آموختن معرفت، بخشی از همان مهربانی نیست؟ شما و همسرتان (زن‌تان) جوری ظاهر شدید که انگار هیچ خبر نداشتید پست سرتان چه اتفاقی افتاده است. البته تمام هیأت ایرانی چنین کردند، اما شما بیش از همه (طبق معمول!). 
 
آیا نمی‌شد کمی معرفت به خرج داد و در عین مهربانی با همسرتان به شیوه‌ای دلپذیرتر، به احترام درگذشتگان آبادان، کمی محتاط‌تر رفتار می‌کردید؟ آیا نمی‌شد احترام عزاداران را نگاه می‌داشتید؟ مگر اعتقاد ندارید باید حواس‌مان به هم باشد؟ می‌توانم بپرسم شما حواس‌تان دقیقاً به چیست؟ با این کار قرار بود حواس ما را پرت کنید؟!
 
من فکر می‌کنم شما به این بوسه جلوی دوربین‌ها نیاز داشتید چون احتمالاً خوابش را در مملکتی که از آن بیرون رفته‌اید هم نمی‌دیدید. چون می‌خواستید جهانی بشوید! استفاده از فرصت برای بوسیدن، شاید چیز بدی هم نباشد اما مشکل این‌جاست که نه‌تنها خارجی‌ها را به اشتباه انداختید، طوری که حالا آن‌ها فکر خواهند کرد باقی ملت ایران هم مانند شما آزادند که هر کاری دل‌شان خواست بکنند، بلکه از آن مهم‌تر بی‌معرفتی هم کردید؛ احترام کشته‌ها را نگه نداشتید.
 
شما برای نخل طلا رفتید که احتمال زیاد نصیب‌تان نخواهد شد، اما نخل بلا مال آبادانی‌هاست، مال ماست. راستش شما نماینده‌ی من در هیچ جای جهان نیستید، چون من و شما حقوق یکسانی نداریم، چون در دو دنیای متفاوت زندگی می‌کنیم.
 
 
دامون قنبرزاده