آنچه را که در ذیل میخوانید در بلاگی که با عنوان "آهای حزب خائن توده، کاپیتولاسیون روسی بهتره؟" منتشر شده، گذاشته بودم که نویسنده محترمش بنابر حقی‌ که مقررات این سایت بر صاحبان بلاگ روا میدارد، آنرا حذف کرد...و چون امروز وقتش را دارم، از حق بازنویسی مو‌به‌موی آن نظر در اینجا استفاده می‌کنم:

 

 

با کسب اجازه از رزمندگان دبلیو‌دبلیو‌دبلیو‌نشین و فرهیختگان دات‌کام‌نشان یکی‌ دو مطلب را عرض کنم: اینکه ایراندوستان واقعی‌ را به مغلطه و سفسطه متهم کرده و خود در تعریف و تشبیه و تمثیل "کاپیتولاسیون" مرتکب عمل شنیع "دوگانه‌گویی" میشوید، کاریست سخیف و ناپسند...امیدوارم که بزودی این عادت دردآور لواط ذهنی‌ با خوانندگان را ترک کنید... اعطای اجازه پرواز به روسها از داخل ایران برای سرکوب "داعش" ربطی‌ به کاپیتولاسیون ندارد. آنچه که آریامهر کبیر برای خوش‌خدمتی به ارباب آمریکایی خودش کرد با اینکه این رژیم بوگندوی آخوندی در رابطه با همگامی در مبارزه سرنوشت‌ساز با آدمخورهای داعش می‌کند، تفاوت ماهوی داشت و دارد و خواهد داشت. بنده همچنین بخودم اجازه میدهم که از دلسوزی شما و دیگر دوستان اسرائیلی در مورد "یکپارچگی ایران" تشکر کرده و عرض کنم: هرچند که بسیاری از سیاست‌های غلط حکومت آخوندی میتواند تمامیت ارضی ایران را مورد تهدید جدی قرار دهد، اما تلاش جانانه ایران برای شکست آدمخورهای داعش در داخل سوریه حاصلی بجز حفظ یکپارچگی ایران نخوهد داشت...حال از نویسنده محترم رخصت میطلبم تا پیامی را که برای ولی‌فقیه جمهوری اسلامی دارم از این بلندگوی جهانی‌ قرائت کنم: آهای اعلیحضرت خامنه‌ای، ایکاش طرح استقرار نیروهای روسی در همدان را حتی برای حفظ ظاهر هم که شده به آن مجلسی که ترکیبش داره هرروز به مجالس فرمایشی اون‌خدا‌بیامرز، شبیه‌تر میشه میفرستادی...در مثل مناقشه نیست، اما یادمون نرفته زمانی که آریامهر کبیر برای حفظ منافع خودش و خانواده هرزه‌، رذل و تمامیتخواه پهلوی بحرین را به بیگانگان واگذار کرد، حداقل یه دونه نمایش روحوضی در صحن بهارستان ترتیب داد...