کاریکلماتور - ۳


- فوتبالیست چون نتوانست گل بزند، گلهای باغچه اش را کند
- برای اینکه کانون خانوادگیم همیشه گرم باشد زیر کرسی می‌‌نشینم
- از بس نجیب بود از ستاره‌ها هم رو میگرفت تا به او چشمک نزنند
- چون وقتم کم بود دو تا ساعت خریدم
- ماهی‌ که از دریا وارد آب شیرین رودخانه شده بود مرض قند گرفت
- وقتی‌ خواستم وارد زندگیش شوم از من پاسپورت خواست
- ازدواج لذت بخش‌ترین مرگ تدریجی‌  است
- تنبل‌ترین موجودات مرده‌ها هستند که حتی حال نفس کشیدن هم ندارند
- گربه‌ها معمولا ماهی‌‌ها را موجوداتی لوس میدانند
- دریا به رودخانه میگفت بی‌ نمک
- آنقدر خونسرد بود که از ضد یخ استفاده میکرد
- از بس قدیمی‌ بود، زنگ زد
- به قدری اصیل بود که او را به موزه فرستادند
- هر چه فکر کردم به جائی‌ نرسیدم چون نشسته بودم
- به خاطر ترس از ارتفاع از اوج به زیر آمدم
- از فواره بد شانس تر وجود ندارد