طنز یکی از شاخههای ادبیات انتقادی و اجتماعی است. از واژهی طنز، اغلب معنی "مسخره کردن" و "طعنه زدن" مورد نظر شاعران و نویسندگان قرار میگیرد ولی معنای امروزی آن، انتقاد غیرمستقیم با چاشنی خنده در بُعد آموزشی و اصلاحطلبی، از واژهی (satire) اروپایی گرفته شده است.
طنز در حقیقت اعتراضی است بر مشکلات و نابهسامانیهای جامعه وقتی مسوولان امر خوش ندارند این اعتراضها را مستقیم و بیپرده بشنوند. از اینرو وجدان بیدار و ضمیر آگاه شاعر و نویسنده با بزرگنمایی و نمایانتر جلوه دادن جهات زشت، منفی، عیب و نقص پدیدهها و روابط حاکم بر اجتماع، در صدد تذ کر، اصلاح و رفع آنها برمیآیند.
استفاده كلمه طنز برای انتقادی که به صورت خندهآور و مضحک بیان شود، سابقه زیاد طولانی ندارد. هرچند که طنز در آثار قدیم همانند عبید زاکانی و علی اکبر دهخدا در فارسی معاصر به کار رفته، ولی استفاده وسیع در معنای (satire) اروپایی آن نداشته است. در فارسی، عربی و ترکی کلمه واحدی که دقیقاً این معنی را در هر سه زبان برساند وجود ندارد. سابقاً در فارسی هجو به کار میرفت که بیشتر جنبه انتقاد مستقیم و شخصی دارد و جنبه غیرمستقیم «ساتیر» ندارد که اغلب آموزنده و اجتماعی هم نیست. در فارسی هزل را نیز به کار بردهاند که ضد جد است و بیشتر جنبه مزاح و مطایبه دارد.
طنز تفکر برانگیز است با ماهیتی پیچیده و چند لایه، گرچه طبیعتش بر خنده استوار است اما خنده را تنها وسیلهای میانگارد برای نیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالتها. گرچه در ظاهر میخنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود، خنده را میخشکاند و انسان را به تفکر وا میدارد.
طنز در ذات خود انسان را برمیآشوبد، بر تردیدها میافزاید و با آشکار ساختن جهان همچون پدیدهای دوگانه، چندگانه یا متناقض، انسانها را از یقین محروم میکند. جان درایدن در مقاله "هنر طنز" ظرافت طنز را به جدا کردن سر از بدن با حرکت تند و سریع شمشیر تشبیه میکند، طوری که دوباره در جای خود قرار گیرد.
در میان شاعران یونان و روم، شعرهای طنز "آرخیلوخوس، هیپوناکس، آریستوفان، لوسیلیوس، هوراس و جوونال" از قدیمیترین نمونهها هستند. در ادبیات قرون وسطای انگلیس میتوان از قصههای کنتربری اثر "جفری چاسر" و منظومه رویای پیرس شخمکار اثر" ویلیام لاگلند" نام برد. در دوران رنسانس رابله، سروانتس و لوییجی پولچی از مشهورترین طنزپردازان هستند. آثار طنز ابتدا به صورت شعر بود و بعدها شیوههای روایی را هم در برگرفت. از مشهورترین طنزنویسان، در ادبیات جهان، میتوان به نثرنویسانی چون ولتر، جوناتان سویفت، هنری فیلدینگ و جوزف آدیسون اشاره کرد.
مریم رییسدانا نویسنده، شاعر، مترجم، خبرنگار دارای مقالات، مصاحبهها و کتابهای متعددی است که برنده جوایز مختلف ادبی در دورههای متفاوتی نیز بوده است. آخرین کتاب او «متلکپتلک » از میان دفترچه یادداشتهایی برآمده که همیشه و همه جا همراه وی بوده تا این که به شکل نکتههای تامل برانگیز زندگی روزمره در قالب طنز یا غیر طنز به صورت کاملاً جذاب ارایه گردیده است.
شنیدن حقیقت سخت است. زمانی که سخن حق در لفافهای از طنز بیان شود، انتقاد سازندهتری خواهد شد. مریم رییسدانا این گام را راسخ برداشته است .در این کتاب متلکها و جوکهایی آمده که اغلب در افواه بین مردم ایران ساری و جاری است. کلمات در جایگاه سیاسی یا اجتماعی در ساختار طنز معنی میشوند. شوخی و جدی در هم تنیده شده، رمز و راز پنهان پشت کلمات برملا و شخصیت واژهها رخ نشان میدهند و همینها به جالب و خواندنی بودن کتاب کمک بسیار میکند. برخی متلکها به نویسندگی، ادبیات، کتابنویسی و ابتذالی که بر این حیطه حکمفرما شده توجه خاص دارند، یعنی آنچه هم اکنون در ایران در حال اتفاق است. موضوع انقلاب اسلامی از زوایای گوناگون زیر بارانی از متلک قرار گرفته است. متلکها کوتاه، مختصر و گاه در حد یک اشاره هستند ولی در ماورای آنها دنیایی وحشتانگیز نهفته که حکایت از دردها، رنجها و نابسامانیهای حاکم بر تمام نقاط دنیاست و بشر که مضحکه و گرفتار این ریاکاری. آنچه لابهلای متلک پتلکها آمده دقیقاً شاهدیست از ایران و ایرانی امروز، و بسیار ملموس برای کسی که دارد در کشوری به نام جمهوری اسلامی ایران زندگی میکندِ. بسیاری شخصیتهای غیرایرانی هستند که نامشان در کتاب آمده و مطالبی مربوط به آنها یا از آنها نقل شده ولی مطالب عمیقاً نشان از شرق، ایران و جهان اسلام دارد.
هر گوشه دنیا زورگویی پیدا میشود که دستور دهد «دو خط موازی به هم برسند!» ( متلک چهل و ششم صفحه ۶۱).
متلکپتلکها توجه ویژهای دارند به ظلم و جور مضاعفی که به زن میشود.
بخش رمانتیک کتاب به زبان انگلیسی همین سیاق بخش فارسی را دارد.
بعضی متلکپتلکها داستانکهایی هستند که در بطن خود حکایت از نانوشتهها دارند.
ماحصل تمام این نوشتهها داستان غمانگیز رنج بشر است که از آفرینش انسان آغاز شده و گویی هرگز پایانی ندارد. متلکپتلکها هستی و نیستی، زمان و مکان، انسان و حیوان، بزرگ و کوچک، مرده و زنده و همه و همه را زیر سوال می برد و متلکپیچ میکند .
متلکپتلک کتابیست نه فقط سرگرمکننده بلکه بسیار پرمعنا که انسان را وا میدارد بیندیشد که دنیایی داریم مانند جنگل وحوش.
طرح روی جلد توسط خانم شیما جابیک بسیار جلب نظر میکند، چشمانی که هر لحظه به دنبال دیدن اتفاقات، درک اوضاع و احوال پیرامون و نگران قضاوت دیگران هستند.
آزیتا برج خانی
مترجم، منتقد، مؤلف
۲۴ آوریل ۲۰۱۵
وبسایت مریم رئیس دانا: raeesdana.com
VIDEO
گفتگوی فرنگیس سیاهپور با مریم رییس دانا درباره هنر و ادبیات
VIDEO
آزادی بیان/ مریم رییس دانا
نظرات