خیزید و خزآرید كه هنگام خزان است
یارانه نگیرید كه دولت نگران است
كفگیر ته دیگ زده دولت محمود
باد بدی از جانب صندوق وزان است
دخل همه را كرده طرف خرج اعطینا
این كار ز موجودی صندوق عیان است
برده ست طرف آش را با جاش به یغما
ملت ز تعجب سر انگشت گزان است
لنباندن و قورتیدن آن ها كه عجب نیست
یارانه ی ما لیك پر از حدس وگمان است
فیكس است حقوق من و تو در همه ی سال
نرخ همه اجناس ولی در نوسان است
آن چیز كه مفت است فقط جان من و توست
حتی چُس فیل و پفك و چیپس گران است
یارانه نگیرید اگر چند بمیرید
در روز جزا اجر همه باغ جنان است
از فرط نخوردن چه كسی مرده ببم جان
دانید نخوردن چقدر پر هیجان است؟

- از شاعر گمنام و بر وزن شعر "خیزید و خز آرید که هنگام خزان است" منوچهری دامغانی