خواب شیرین تجدید روابط با اروپا و معاملات اقتصادی با پول نفت و "به راه آوردن اروپاییان" همچون گذشته که در برابر نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر در ایران هیچ دم نزنند و همگی با هم سر سفرۀ رنگین معاملات بنشینند، ناگهان تبدیل به کابوسی شده که امواج زلزلۀ فراگیرش از مقام حکومتی به مقام حکومتی و از نهاد به نهاد و از منبر به تریبون و از تلویزیون به مجلس میرود و باز نمیماند. به واقع مانند "آب در خوابگه مورچگان" میماند.

آقایان داد میزنند، فحش میدهند، اعتراض میکنند، و انتقاد میکنند که مسایل داخلی کشور ما به اروپا چه ربطی دارد؟ برای چه در قطعنامۀ تجدید روابط اتحادیۀ اروپا با جمهوری اسلامی ایران حرف از دیدار با فعالان حقوق بشر شده است؟ از چه رو به مسئلۀ حصر شدگان و زندانیان سیاسی و انتخابات مورد مناقشه اشاره شده است؟ به اینها چه؟ بیایند توافق اتمی شان را بکنند و قراردادهایشان را ببندند و برویم همگی باهم بده و بستان کنیم و سر خوان نعمتی دیگر بنشینیم. این حرفها چیست؟

شاید پاسخ این سوال تنها در این نکته باشد که جمهوری اسلامی ایران خود از زمان پیدایش‌اش به شدت از قضیۀ حقوق بشر ترسیده است و تلاش در دور کردن این موضوع از هرنوع بحث و گفتگویی با هر کشور و نهاد خارجی بوده است. حتی به قول خود آخوندها، در زمانی هم تلاش در "دفع دخل مقدر" (پیش گیری از اعتراضی و ایرادی ممکن) کرده است. وقتی جمهوری اسلامی ایران در اوایل دهۀ 2000 تلاش کرد تا مسئلۀ اتمی را "حق مسلم ایرانیان" کند و از هر منبر و تریبونی راجع به این "حق مسلم" صحبت میکرد، علی لاریجانی رییس مجلس و محسن رضایی دبیر شورای تشخیص مصلحت نظام در سخنرانی های جداگانه ای سخن از این بردند که (نقل به مضمون) این آقایان غربی ها که حالا به برنامۀ اتمی ما گیر داده اند اگر بتوانند مارا وادار به عقب نشینی در مورد این مسئله کنند، به زودی خواهند آمد و قضیۀ حقوق بشر (پاشنۀ آشیل جمهوری اسلامی ایران) را مطرح خواهند کرد. بنابراین ما سرسختانه با موضوع اتمی خواهیم جنگید تا نوبت به سوژۀ محتوم بعدی، حقوق بشر، نرسد.

قطعنامۀ جدید پارلمان اروپا در مورد روابط آتی با ایران آقایان را به شدت وحشتزده و نگران کرده است. تلاش آنها در "دفع دخل مقدر" نیز تنها توانست چندسالی آنها را امن و امان نگه دارد. حالا چه خواهد شد؟ قدم بعدی چیست؟ کمی عقب بایستیم تا گرد و خاک این لگد زدن ها تمام شود تا ببینیم چه میشود.