اداره‌ کل آموزش و پرورش شهر تهران، تفاهم‌نامه‌ای با مدیریت حوزه‌ علمیه‌ ی برادران استان تهران امضا کرده است که بر اساس آن، مدارس دولتی شهر تهران به حوزه‌ علمیه وابسته می‌شوند. با این تفاهم‌نامه که به منظور «بسط و گسترش زمینه‌های فعالیت مشترک» میان مدیریت حوزه علمیه‌ ی برادران استان تهران و اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران منعقد شده، از این پس شاهد همکاری مشترک برای راه‌اندازی و توسعه‌ مدارس امین وابسته به حوزه علمیه خواهیم بود. بر اساس این تفاهم‌نامه، هر سال تعدادی مدرسه، بسته به ظرفیت اعلام‌شده از سوی حوزه، به این طرح افزوده می‌شود. در تفاهم‌نامه، در رأس اهداف این طرح، «حرکت در چارچوب احکام دینی و مقررات نظام جمهوری اسلامی در راستای اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با محوریت و نشر اندیشه تبعیت از ولایت فقیه» ذکر شده است. در متن این تفاهم‌نامه که به‌وسیله‌ خبرگزاری تسنیم منتشر شده، تعهدات و اختیارات اداره کل آموزش و پرورش، در حد مسائل اجرایی است، حال آن که تمام تصمیم‌سازی‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و تعیین محتوا، به عهده‌ مدیریت حوزه‌ علمیه گذاشته شده است.
http://www.radiozamaneh.com/114791

تهاجم فرهنگی رژیم اسلامی از جمله همین وابستگی مدارس دولتی به حوزه علمیه خبر تازه‌ای نیست. اما ظاهرا احزاب و گروه‌های سیاسی و حقوق بشری، اهمیت چندانی برای این نوع تهاجم قائل نبوده و نیستند چرا که به آن نپرداخته و خانواده‌های ایرانی را نسبت به خطرات آن، که کاهش سطح دانش و تحمیق، بارزترین پیامد آن است، هشدار نداده‌اند و رژیم ولایت فقیه را در چنگ انداختن اختاپوسی بر محتوای آموزش و پرورش به چالش نکشیده‌اند. حال آنکه سرکوب تنها در پیگرد و دستگیری و اخراج و اعدام و ممنوعیت از حقوق سیاسی و اجتماعی نمود پیدا نمی‌کند. مغزشویی جامعه از دوران کودکی، و دستبرد و تحریف در علومی که با فکر و اندیشه سر و کار دارند، حذف بخشی از دانش بشری و تاریخ ایران و جهان از کتاب‌های درسی مدارس تا بالاترین درجات علمی، و تحمیق سیستماتیک اقدامی است به شدت سرکوبگرانه که حق آزادانه آموزش و پرورش و حق دستیابی به دانش و اطلاعات را زیر پا می‌نهد... اینکه آیا رژیم دینی ایران در پیشبرد مغزشویی فرهنگی خود موفق خواهد شد یا نه، مسئله دیگری است. هم بر اساس تجربه سال‌های گذشته و هر بار اختراع ترفندهای جدید توسط رژیم برای مغزشویی و تداوم انقلاب فرهنگی، و هم بنا به منطق تاریخ و سوخت و ساز اجتماعی، هیچ تردیدی نسبت به شکست قاطعانه جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگی وجود ندارد. اما اینکه حکومت به طور سازمان‌یافته به تخریب گسترده و گاه جبران‌ناپذیر شالوده‌های فرهنگی و تحمیق جامعه می‌پردازد، موضوعی است که نه تنها به یکایک شهروندان بلکه به نسل‌های آینده نیز مربوط می‌شود. این عمدتا آیندگان هستند که باید به بازسازی ویرانی‌هایی بپردازند که خود هیچ نقشی در آنها نداشته‌اند و هیچ تضمینی هم وجود ندارد که از پس آن بر آیند چرا که با این تخریب و تحمیق فراگیر و عمیق، پشتوانه و جای پایی برای آنها باقی نمی‌ماند که بتوانند با تکیه بر آن دوباره در جهانی قد علم کنند که قرن‌ها از آن جا مانده‌اند. پدران و مادران و نیاکان آنها نیز در این سال‌ها بیش از آن تنها و بی‌پشتوانه و درگیر گذران زندگی هستند که بتوانند به طور متشکل به اعتراض علیه روندی بپردازند که پس از نزدیک به یک قرن کوتاه شدن دست آخوندها از «آموزش و پرورش»، بار دیگر آن را به انحصار ملایان در آورده است: الاهه بقراط
http://irancpi.net/ir/degarandishan/elahe-boghrat/1308-degarandishan-2013-12-22.html

ملاها برای ربودن نظام آموزشی ایران و چنگ افکندن بر روح و وجدان کودکان ایرانی دندان تیز کرده اند.این قصیده با اندیشیدن به این برنامۀ شوم و فاجعه بار وخیانتکارانه جدید آنان سروده شد:

هـُشداریه - کودکان ایران را دریابید!

هشدار ، گدا توانگر آمد
با دشنه و داس و خنجر آمد
ده قرن پیاده بود و امروز
بنشسته بر اسب و استر آمد
برد آنچه که بود ومی توانست
خورد آنچه بر او میسر آمد
روبید هرآنچه دید در راه
چاپید ، چنان کزو برآمد
کُشت و زد و بُرد و داد برباد
رشگِ سپهِ سکندر آمد
ابلیس لعین به غارت عقل
توفنده چو باد صرصرآمد
جلاد شد و شکنجه گر شد
در شغلِ ستم هنرور آمد
لافِ لمن الخلافه سرداد
رهبان و امام و رهبر آمد
نعلین به پاش ، گشت پوتین
عمامه به سرش ، افسرآمد
در ، دار شد و طناب، تسبیح
چنگیز مغول ز در درآمد
بنشسته میان جُندِ جرّار
گویی که به تختِ قیصر آمد
جانی به جهاد ، شد به مسجد
قاتل به فرازِ منبرآمد
سجاده فکند و تیغ برداشت
زی بُردن پوست از سر آمد
سی پاره به دست و دستِ خونین
بر قبضۀ تیغِ حیدر آمد
قطاّع طریق، ناخدا شد
وز عرشِ خدا به سنگر آمد
دین حربۀ رهزنان بی رحم
بیداد به سلکِ داور آمد
ملت به اسارت تباهی
تا غدر ، امیر کشورآمد
ازگاو مقدسات چندان
دوشید که قدس، مضطرآمد
خونی که به جام فقه نوشید
خوشترش ز شیر مادر آمد
زینگونه در این قمار ، دین نیز
با حربۀ دین ، زپا درآمد

***
نک هار تر از همیشه آزش
زی راه زدن مُکرر آمد
دروازه گشوده جهل بر وی
از پنجره رفت و از در آمد
زان مرز که رفته بود و می رفت
اینک قدمی جلوتر آمد
فاسق به کلاس درس اخلاق
اُمیّ به سراغ دفتر آمد
بر دانش و داد یورش آورد
بوجهلِ ابوالمظفر آمد
دیروز هرآنچه داشتی برد
امروز به قصد دیگر آمد
چنگال به روح کودکان زد
یکسر به مدارس اندر آمد
نوباوۀ مُلک ، طعمۀ نو
کرده ست و بر او مقرر آمد
تا برباید ز جان این مُلک
آنچ از همه چیز برتر آمد
ای ملت رنجدیده امروز
دریاب ترا چه بر سر آمد
مگذار که ناگهان ببینی
گلها نشکفته پرپر آمد! محمد جلالی چیمه (م. سحر)
شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲ - ۲۱ دسامبر ۲۰۱۳
http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=29258

نظر شما چیست؟