تنها مردمانی‌اند که در قرن بیست یکم ملایان بر آنان حاکمند. حد اعلای شعور سیاسی‌شان صف کشیدن برای رای دادن به یک آخوند است. کشورشان با سخت‌ترین تحریم‌های بین‌المللی مجازات می‌شود. منایع نفت و گازشان را کشورهای همسایه به غارت می‌برند. دریای شمال‌شان از چنگ‌شان در آورده شده است. عرضه‌ی گرفتن غرامت جنگ از کشور متجاوز را ندارند.
بیشترین نرخ اعدام به نسبت جمعیت را دارند. محکومان‌شان را دار می‌زنند آنهم از پائین به بالا. در خیابان‌ها و میدان‌های شهرهای‌شان دست و پای انسان را قطع می‌کنند. نخست وزیرشان از اعدام‌های چند هزار نفری در زندانها بی‌خبر است. پدر حقوق بشرشان یک آخوند عقب مانده‌ی امن یجیب خوان است و برنده نوبل‌شان نگران تروریست‌های گوانتانامو. دختر شانزده ساله‌شان اعدام می‌شود آنهم در دوران دولت اصلاحات‌شان و در حضور هزاران نفر از همشهریانش. زنان‌شان حق دوچرخه سواری و ورود به ورزشگاه‌ها را ندارند و در خیابان‌ها از پلیس کتک می‌خورند. آنتن‌های ماهواره‌ای‌شان مورد تهاجم کوماندوها و تانک‌های دولتشان قرار می‌گیرد. برای نوشیدن الکل و تماشای کنسرت باید به کشورهای همسایه سفر کنند.
تورم ۴۰ درصدی دارند. پولشان از کم ارزشترین‌ها است. کارگرانشان هشت ماه و یک سال و چهارده ماه دستمزد نمی‌گیرند. عمرشان در صف‌های مرغ و پنیر به هدر می‌رود. رشد اقتصادی منفی پنج درصدی دارند. مُهر نماز و دسته بیلشان از چین وارد می‌شود. زلزله زدگانشان پس از ده سال بیخانه‌اند و شهرهای جنگزده‌شان هنوز ویرانه. دزدهایشان سه میلیارد و هفت میلیارد دلار می‌دزدند. برای یک نیروگاه، هشتاد میلیارد دلار هزینه کرده و هنوز توان راه‌اندازی آن را نداشته‌اند.
بدنام‌ترین مردمان جهانند. در فرودگاه‌های بین‌المللی با آنها مانند جذامیان رفتار می‌شود. اعتیاد در میان جوانانشان بیداد می‌کند. دختران و پسران دبستانی‌شان در آتش سوزی مدرسه‌ها کباب می‌شوند. میدان‌های مین را با کودکان دوازده و چهارده ساله خنثی می‌کنند. متوسط ضریب هوشی آنها ۸۴ است. پدرانشان با دخترانشان ازدواج می‌کنند. بالاترین نرخ تلفاتِ تصادفات جاده‌ای در جهان را دارند. رودها و دریاچه‌هایشان شنزار و نمکزار شده و پناهندگانشان در اقیانوس‌ها خوراک کوسه‌ها می‌شوند. بیشترین فرار مغزها را دارند و آنها که مانده‌اند، گرد و غبار بیایان‌های همسایگان غربی و طاعون و وبای همسایگان شرقی نصیبشان است.
آنها فلکزدگان و دوزخیان روی زمینند.
آنها با اینترنت قراضه و گازوئیلی‌شان صفحات فیسبوک و کلیپ‌های یوتیوب بی‌شمار می‌سازند، در اعتراض به اینکه چرا نخست وزیر اسرائیل شلوار جین را بر پای آنها ندیده است. شاهدش هم پاچه‌ی فلان شاعره‌ی سبز از زیر مانتو و لات بازیِ بهمان هنرپیشه‌ی تلویزیونی و آن یکی نوحه‌خوان مجالس امام حسین.
آنها مضحک‌ترین موجودات روی زمینند ...
تیتر از کتابی به همین نام، نوشته‌ی فرانتس فانون و ترجمه‌ی علی شریعتی قرض گرفته شده است.