ایمان آقایاری
«مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟» این بخشی از سخنرانی اخیر علی خامنهای است که با واکنشهای فراوانی مواجه شد. این جمله واجد «استفهام انکاری» است و انتظارِ گوینده دریافت تکذیب و پاسخ «خیر» میباشد.
میتوان با گوینده همراه شد و اینگونه جواب داد: «خیر، مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم نیست.» حتی در موافقت با نفس این انکار میتوان گامی به پیش نهاد و گفت که اصلا منطقی نیست بسیاری از مسائل را به رای عمومی بگذارند.
مثلا موضوع پوشش مسألهای شخصی است که نباید دربارهی آن نظر عموم مردم پرسیده شود. اگر همگان نیز بر آن باشند که پوشیدن «گونی سیب زمینی» باید اجباری باشد، نتیجهی چنین رفراندومی نافیِ حق فردی که میخواهد کت و شلوار به تن کند نخواهد بود. حقوق اساسی افراد را نمیتوان به رای و نظر اکثریت موکول کرد.
در موارد تخصصی نیز حتیالامکان باید از توسل به رای عمومی پرهیز کرد. مثلا معقول نیست که در مورد هزینههای مستقیم و غیر مستقیم مالی، زیست محیطی، سیاسی و همینطور توان علمی و تکنولوژیک در امر «غنی سازی اورانیوم» به خواست عمومی متوسل شویم.
به طور اصولی امور مربوط به حوزهی دیپلماتیک نیز چنین است. بهتر است که کارگزارانی به نمایندگی از طرف دولتی که رئیسش طی فرایندی توسط مردم انتخاب شده در جهت منافع ملی و بر حسب قواعد مرسوم بینالمللی عمل کنند. جایز نیست پذیرش یا رد قواعد و قوانین بینالمللی یا موجودیت یک کشور و یا معرفی کشوری به عنوان «شیطان بزرگ» را به ادعاهایی همچون «خواست عمومی» گره بزنیم.
موارد بالا میتواند در راستای تایید منطقی بودن گفتارِ آغازین باشد، اما آیا گویندهی آن جمله نتایج منطقی سخنش را میپذیرد؟ بگذریم که حکومت اسلامی برای هیچکدام از آن موارد رفراندومی برگزار نکرده، اما همواره مدعی بوده که این اعمالِ نامعقول را بنا به خواستِ «امت»، «ملت»، «مردم»، «ملت همیشه در صحنه»، «مردم انقلابی» و... مرتکب شده است. حال که رهبر حکومت، طی چند سال اخیر به زیبایی از ماهیت حقیقی کلماتی که دههها توسط رژیم به کار رفته است رونمایی میکند، رواست به طور کامل «سنگهایمان را با هم وا بکَنیم.»
بله نمیشود در هر موردی به دنبال رای عمومی بود؛ اما آیا میتوان منافع عمومی را پایمال هوا و هوس شخصی کرد؟ آیا میتوان مسائل تخصصی را به مشتی مجیز گوی بی دست و پا سپرد؟ آیا جایز است علیرغم خواست ملت، به نام او و از جیب او هزینههای گزاف کرد؟ آیا سرک کشیدن در خصوصیترین لایههای زندگی انسانها مباح است؟ آیا آتش زدن بر دار و ندار یک ملت و پایمال کردن حیثیت و کرامت شهروندان کاری است تخصصی که تنها حاکمان جمهوری اسلامی از پسش بر میآیند و فضولی در آن موقوف است؟
باید به رهبر رژیم حاکم بر ایران متذکر شد که مردم خواهان برگزاری رفراندوم برای برخی امور کشور نیستند. منظور آنها از رفراندوم، رفتن جمهوری اسلامی و تعیین شکل حکومت آیندهی ایران است. در این فقره دو نظر وجود دارد؛ یکی خواهان برگزاری رفراندوم برای گذار از جمهوری اسلامی است و دیگری جمهوری اسلامی را نه لایق برگزاری رفراندوم و نه مستحق حضور در آن میداند و موعد رفراندوم را به بعد از سرنگونی موکول میکند. لذا بحث خامنهای هیچ دخلی به خواست مردم ندارد.
مردم باید در یک فرایند کاملا منطقی، به طور آزادانه شکل حکومت را انتخاب کنند. حکومت منتخب باید حائز ظرفیت تغییر و اصلاح باشد. حقوق اساسی مردم باید پاس داشته شود. قانونگذاران و مجریان باید حداقلی از ویژگیهای یک سیاستمدار یا متخصص در حوزهی کاری خود را دارا باشند. آن روز میتوان در بستری درست و منطقی از این سخن گفت که نیاز نیست برای هر چیزی رفراندوم برگزار شود.
نظرات