آخوندهای حاکم، درست است که سپاه و لشگر و توپ و تانک و فشفشه در

 دست دارند و تا کنون با قهر و خشونت زبانها را در حلقوم فرو برده اند، اما، ماهیت فریبکار خود را بتجربه حتی بباورمندان ساده دل هم نشان داده اند، نشان داده اند که چه جانوران خونخوار و بیرحم و خودپرستی هستند. هم اکنون، اکثریت جامعه پی برده اند که آخوند کیست و حکومت آخوندی یعنی چه.

افزوده براین، نظام نه تنها دیدگاه جامعه را نسبت به قشر آخوند تغییر داده است بلکه سبب فرو ریزی اعتبار و حرمت دین در نزد مردم نیزگردیده است، پدیده ای که در شعارهای مثل

بیزارم از دین شما، نفرین به ایین شما
از پینه پیشانی و دلهای سنگین شما...

بازتاب مییابد، دیدگاهی که با گسترش و همه گیر شدن آن خود امدادی ست عظیم به جنبش رهایی بخش زن زندگی آزادی، تنها جنبشی که حکومت آخوندی را بفروپاشی تهدید میکند.

برغم روایت فریبکارانه نظام مبنی بر ادامه آرامش و امنیت در جامعه و ادامه زندگی بر طبق معمول، اگر به گفتمان برخی از تف لیسان ولایت فقیه در درون دستگاه برواکراسی نظری بیفکنیم، بیدرنگ متوجه کوته بینی وجهالتی شویم که گریبان قشر حاکم، قشر آخوند را گرفته است.

مثلا، سایت انتخاب گزارش میدهد که فرمانده کل سپاه، سردار سلامتی گفته است :

خرمشهرهای امروز در فضای مجازی است / ساکت ننشینید؛ زیرا دشمنان دروغ می‌بافند / جهان، جهان مبارزه حق و باطل است؛ ما برحق هستیم.

گویی این سخنان از دهان شخصی بگوش میرسد که بدرستی نمیداند در چه مکان و زمانی قرار گرفته، در حضور چه کسانی و در خصوص چه مطلبی سخن میگوید. البته، که سردار مقدس سپاه، سردار سلامتی، نه تنها خود را بر حق میداند. در عین حال بنظر میرسد که او بخوبی آگاه است که حق چیست و باطل کدام است. چه تعجب اگر جوانان و نوجوانان باین سخنان وقعی ننهند، چرا که گویی که خطاب به رعیتها و بندگان ایراد شده است.

همین دیدگاه استکه در سخنان وزیر کشور هم بازتاب می یابد وقتی میگوید: اعتراض معقول را قبول داریم:

یعنی که اعتراض را زمانی اجازه میدهد که بیان گردد که آدمی، گردن خود خم کرده و چشمها بر زمین دوخته و بع بع کنان براه خود ادامه دهد. حال، اگرهم خواست میتواند اعتراض کئد. این را در دین آخوندی میگویند اعتراض معقول.

سایت انتخاب، همچنین خبر میدهد که وزیر ازتباطات از یک حمله سنگین سایبری خبر داده است. پس معلوم شد چرا اینترنت قابل دسترس نیست. وزیرکار، نیز، دست بدامن قسم و قرآن میشود که همانطور که ریاست جمهوری قول داده بوده است، بیش از یک میلیون شغل هم بوجود آورده اند. در حالیکه خبراز فقر است و مشکلات معیشتی که هم اکنون گریبان بیش از 80% جامعه را فرا گرفته است، واقعیتی که ولی فقیه خود، آخوند خامنه ای، بدان بارها اعتراف کرده است.

نماینده مجلس هم اعلام میکند که نظام بیش از چهل سال است که فتنه غربی ها را شکست داده است و استبداد مطلقه ولایت فقیه، یعنی استبداد مضاعف دین و قدرت را تدوام بخشیده است. چه بازتاب جالبی! پذیرفتن ذلت و خواری برضا و دلبخواهی!

اما، در مجموع در میان انتشاراین اخبار به اخباری هم بر میخوریم که انتشار آنها دانسته یا نا دانسته حکایت از ادامه جنیش رهای بخش ضد آخوندی، جنبش زن زندگی آزادی میکند. انتخاب گزارش میدهد که در ایلام،

دیشب ۱۰۰ نفر در میدان بسیج آبدانان تجمع کردند و شعارهای ناهنجار سر دادند / این تجمع در اعتراض به دستگیری سجاد مرادی وندی، یکی از سردسته های حوادث اخیر و صدور حکم آیت عارفی نیا از فعالان فضای مجازی مرتبط با ناآرامی‌ها شکل گرفته بود / تجمع با دخالت عوامل انتظامی و امنیتی و برخورد با اغتشاشگران پایان یافت / ۵ نفر از تجمع‌کنندگان به صورت سطحی زخمی شدند / ۱۰ نفر دستگیر شدند.

بگذریم که انتشار چنین خبری تا چندی پیش پرخطر محسوب میشد و امروز شاهد درز آنها در رسانه های اجتماعی هستیم. اگر با دقت هم باین گزارش بنگریم، معلوم است بگونه ای نقل شده است که روزنه ای برای گریز از اتهام خصومت بانظام، تعبیه نموده باشد. چه در شب پیش هرآنچه که در ایلام اتفاق افتاده است، در گزارش، ابتدا اعتراض  خوانده میشود و بعد معترضین به اغتشاشگران تبدیل میشوند.

همچنین گزارش شده است که آخوند علم الهدا، فرمانروای خطه خراسان،  نیز، بگونه ای سخن میگوید گویی که نفرین شده است. چون نه تنها یک شخصیت تحریم شده است، باین واقعیت نیز اعتراف میکند که تا چه حدی مورد تنفر و نفرت مردمی قرار دارد. علم الهدا گزارش میدهد که یک مدیر "اطلاعاتی" باو خبر داده است که

 از ۷ فروردین تا ۷ اردیبهشت امسال، بیش از ۳۳ هزار پست و پیام تخریبی علیه بنده در رسانه‌ها مطرح شده و حدود هزار نفر هم در این ماجرا دست داشته‌اند. شما در نظر بگیرید که من یک نفر هستم و تقریباً هزار پیام تخریبی علیه یک نفر با چه رسانه‌ای قابل پاسخگویی است؟

آخوند علم الهدا، فکر میکند نفرت و تنفری که مردم بوی میورزند، بدست دشمنان اسلام، بدست غربیها است که طراحی شده است. این است که او روضه شهادت را سر میدهد که او یک تنه باید بجنگ صد ها بدخواه برود.

آخوند علم الهدا، همچون ارباب خویش ولی فقیه و تف لیسان پیرو وی بر آن باوراند که  هنوز میتوانند بر ایمان دینی باورمندان ساده دل کشور، بر تعصب و تحجر دینی آنها، تکیه نموده و سوار بر دوش آن باورها، در برابر فراز و نشیبهای جنبش سراسری، هراسی بخود راه ندهند و چندان نگران نباشند.  شاید بر آن تصور واهی که تا زمانیکه الله و پیامبر و امامان در عواطف و احساسات و در درون مردم، در دل آنان جای دارد چه جای نگرانی ست. چه نتوانی هرگز بیرون کشی عشق و علاقه به دین را از عواطف و احساست مردمی، بویژه دینی که بوراثت در خون مردم جاریست.

بگذریم که این خود اتهامی بیش نیست در سوی تحریک تعصبات دینی مردم. چه، جنبشی که چندین ماه است که ادامه یافته است با خود روشنائی نیز آورده است، از جمله باور به آزاد بودن انسان در باورها و اعتقادت خویش. که انسانها آزاد اند بهر آنچه میل دارند باور کنند و مورد پرستش قرار دهند. که هر انسانی آزاد است بآسمانها و یا موشی که در سوراخها زندگی میکند باور کنند. خدا باوری، بهر نوع و به هر زبانی امری ست در قلمرو خصوصی و فکر و اندیشه فردی.

تا حدی هم ادعای نظام در براورد شرایط موجود در جامعه، بعنوان امن و بر کنار از حوادث شوم، پذیرفته شدنی ست. و چرا نباشد. دستگاه سرکوبی که نظام در نزدیک به نیم قرن حکومت بوجود آورده است، هر صدای ناهمگونی را در حلقوم خفه نموده است و بسیاری را هراسناک ساخته و از شرکت در تظاهرات باز داشته است. همین بس، که به شخصیتهایی که در بند اسارت ولایت بسر میبرند بنگریم، همگان از نخبگان و فرهیختگان جامعه اند، اندیشمند و دانشمند و متخصص و ادیب و روزنامه نگار و وکلای مدافع حقوق بشری و بسیاری از استادان در رشته ها و حرفه های ارزشمند و مورد نیاز جامعه. گاهن، یک نخبه اسیر را بسی بسیار سریعتر از یک جنایتکار، بر دار مجازات بقتل میرسانند.

 حتما، صدای مردم مبنی بر تا آخوند کفن نشود این وطن، وطن نشود، بگوش آخوند خامنه ای رسیده است، اما، طبیعی ست که وانمود کند که نشنیده است. ترسم زمانی بگوشش برسد که کمی دیر شده باشد.

آخوند خامنه ای، فکر میکند که هنوز میتواند این مردم را یکبار دیگر فریب دهد. تا کنون بنام الله بچه جنایاتی که دست خود را آلوده نکرده است . بیرحمانه ترین، خونین ترین کشتار و تخریب و ویرانی در دوران حکومت دین و بدست آخوند انجام گرفته است. این واقعیتی ست که مردم نزدیک به نیم قرن تجربه کرده اند.

 آخوند خامنه ای، هرگز فکر نکند این مردم همان مردم چهل سال پیش از این نیستند. که این مردم، مردمی هستند که در دوران سلطه آخوند، در دوران سلطه دین اسلام بر تمامیت جامعه باین جهان گام نهاده اند و در تحت حاکمیت اخوند، حکومت دین و اخلاق، ببلوغ و جوانی رسیده و در دامن فرهنگ دینی پرورش یافته اند. در نتیجه جنبش رهایی بخش زن زندگی آزادی در ارتباط با پاکسازی فساد در نظام ازرشی دین و در نفی باور بافسانه ها و اسطوره ها ست که زائیده شده، رشد مینماید، در نفی همان مفاهیم و ارزشهایی که حکومتی، همچون، حکومت مطلقه ولایت بران بینانگزاری شده است.

اما، واقعیت آنستکه حکومت آخوندی در پناه سنگر دین توانسته است بیش از نیم قرن بر باورمندان ساده دل سلطه افکند. آخوند از سنگر دین بقدرت رسید و در سنگر دین مردم دینمدار را باسارت و بندگی کشاند. روش است که  براندازی حکومت آخوندی زمانی امکان پذیر خواهد بود که بفتح سنگری که در آن پناه گرفته است نائل شویم.

فیروز نجومی

firoz nodjomi

https://firoznodjomi.blogspot.com/

fmonjem@gmail.com