مانی مظفری

یک - از فاجعه ای که برای آرمیتا عباسی اتفاق افتاده اطلاع دارید؟ یادتان هست داستان امیرحسین خادمی را که همزمان با ماجرای مهسا امینی، جسدش در بیابان پیاده شد؟ می دانید در جنگ ایران و عراق، بعثی ها چه بر سر زنان خوزستانی آورده اند؟ از حکایت ترانه موسوی چیزی شنیده اید؟ اگر نمی دانید با یک سرچ ساده در گوگل قابل دسترسی است! می دانید آن چه بر سر آرمیتا، امیرحسین یا ترانه آمده، ناشی از همان فرهنگی است که شعار سبزی پلو با ماهی را می سازد؟ یعنی فرهنگ تجاوز؟ فرهنگی که در طول تاریخ میلیون ها قربانی گرفته! فرهنگی که میل جنسی مردانه را ابزاری برای ابراز قدرت، تحقیر و شکنجه در نظر می گیرد؟ فرهنگی که بدن خواهر و مادر و همسر دشمنش را به مانند زمین و کشتزار او می بیند که اگر دستش به آن رسید باید شروع به شخم زدنش کند!پ، فارغ از این که کیست و چه کار کرده!  جنبشی که شعارش #زن_زندگی_آزادی است! آلت جنسی اش را به عالم و آدم حواله نمی کند!

دو - کارکرد شعار این است که علاوه بر این که در دل شعار دهنده، آتش خشم و نور امید را زنده نگاه می دارد. فرد خاکستری، بی عمل یا ناتوان در موضع گیری را به عمل وادارد. اگر کسی وقتی شعار آزادی می دهد! تیر بخورد! یقینا رفیق و دوست و برادرش هم به حمایت از او بر می خیزند، حتی اگر قبلا بی تفاوت بوده اند! اما کسی که مانند یک فروشنده دوره گرد غذا، فریاد سبزی پلو سر می دهد، همراه و همرزمش را هم به سمت انفعال سوق می دهد! شعاری که رسانه هم مجبور باشد نصفش را با بوق پخش کند، اصلا شنیده می شود که کارکرد هم داشته باشد؟

سه - برخی ها با کاربرد اصطلاح نخبه مشکل دارند. اما کسی که جامعه ایران و به خصوص طبقه متوسط را می شناسد، می داند دانشجوی شریف، امیرکبیر یا بهشتی چه جایگاه، احترام و نفوذی در بین مردم دارد. جایگاهی که از زمان تاسیس دانشگاه در ایران، نقشی پیشرو و حیاتی در اعمال تغییرات اجتماعی و سیاسی داشته!

اگر مبدا سر دادن چنین شعارهایی، این دانشگاه ها باشند! دانشجو باید به‌ این فکر کند که با تکرار آنها چه لطمه ای به اعتبار خود می زند و حتی به منشا شعار مشکوک شود! خوب یا بد، جامعه انتظار متفاوت تری از دانشجو و دانشگاهی نسبت به بقیه اقشار دارد و دلسردی از او، زخمی عمیق بر تن جنبش اعتراضی است!

پ.ن: اگر می خواهید از آن چه فرهنگ تجاوز خواندمش بیشتر بدانید کتاب "پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی" را بخوانید. این کتاب داستان یک زن باردار است، که فرزندی که در شکم دارد حاصل تجاوز پنج مرد در جریان جنگ است. نوشته ماتئی ویسنی یک! ترجمه تینوش نظم جو! نشر نی!

مطالبات زنان