1- # مهسا امینی ؛ جمعه کسالت بار

 

بعد از ظهر ؛ ساعت 4:30 عصر

پائیزی رنجور در تهران

دیوانه خواهم شد.

عابران مرده های متحرکند

 و کوچه های خلوت در اختیار ارواح سرگردان

دیوانه خواهم شد . ساعت 4:30 عصر

بعد از نوشیدن یک فنجان قهوه تلخ ؛

ته فنجان شطرنجی خواهد شد

درست مثل خیابان های بهشت

ماسه های بیابان مفهوم بینهایتند و

......آب گل آلود واحه های فراموش شده ؛ معنی عشقند .

2- خواب نیکا شاکرمی#

تیشه فرهاد

شبدیز پرویز

 انتخاب شیرین

دسته گلی را که شیرین به آب داده

فرهاد در پای کوه خواهد دید

3-# سارینا اسماعیل زاده بر سر دوراهی

رمز دو راهی پنج حرفی است

 از کدام راه باید رفت ؟

شیر و روباه ؟ یا خرس و گرگ ؟

قناری انتخاب نهائی است

4-# مینو مجیدی در نقشه ایران

بزرگترین گربه جهان

بر پشتش دریائی دارد و بر زیر پا ؛ اقیانوسی

گوشهایش تیز

پوستش هفت رنگ

در تاریکی چشمهایش می درخشند

بادهای نوروزی مستش خواهد کرد.

5-# هاجر عباسی و بادهای موسمی

اگر تیر آرش به ابرها بخورد ؛ سه شبانه روز باران خواهد بارید.

بادهای 120 روزه آبستن سیلابند

بادهای صحرای قره قوم؛ ابرهای بلخ را به شوشتر خواهد برد.

6-# نیما شفیق دوست  در قصه های کوچه باغ

کوچه باغی در شرق ؛ شب مهتابی ؛ ماه تابان

شاخه هایی که از باغ به کوچه سرک میکشند

رازهایی را که میدانند هیچگاه رو نخواهند کرد

 آه ............ اگر امشب  باران ببارد

شب .... ویس و  رامین

7-# نگین عبدالملکی و دعای باران

دستهای نیاز بر آسمان

ابرهای باران زا در شرق

زمین های تشنه در غرب

 داستان بلدرچین و دهقان....

خرابه های ری نزدیک تهران است

سار از درخت پرید

آش سرد شد

8-# مهرشاد شهیدی  در جزایر سلیمان

هدهد راوی عشق است

سلیمان پیر شد تا ملکه صبا به اورشلیم رسید

کاروان عروس از جاده کنار دریای سرخ خواهد آمد

سلیمان هرشب خواب عروس را می بیند

.. و عروس منتظر نزول سلیمان

ثقل زمین کجاست؟

 در رویای مشترک سلیمان و بلقیس

9-#سارینا ساعدی و طوفان ال نینو

خواب بچه ماهی ها را آشفته میکند

دولفینهای کوچک مادران خود را گم خواهند کرد

قبل از آنکه یاد بگیرند چگونه قایم موشک بازی کنند

کودکان ماهیگیر با وحشت به در نگاه خواهند کرد

اسکیموها در داخل ایگلوهاشون تا صبح از وحشت

چشم بر هم نخواهند گذاشت

گوزن های قطبی سر خود را بالا برده و هوا را به امید یافتن نشانی از  ماده ها بو  خواهند کشید

مردی در کاراکاس عاشق خواهد شد

زنی در میامی خواهد مرد ؛ از درد عشق

10-# پریسا بهمنی درگیت 64 ؛  فرودگاه فرانکفورت

مردی کارت پروازش به تهران را برای صدمین بار چک میکند و دوباره شوکولات های شیری داخل کیفش اش را به دقت میشمارد.

11-# آرمیتا عباسی ؛ بوی درخت

بعد از مدتها انتظار سرانجام باران بارید ؛ اما  از قارچ های بعد باران پای درخت های کهنسال خبری نبود. هامون رویای امواج خروشان قرن ها پیش را میبیند.

12-# شقایق خادمی  یک ؛ یک : مساوی؛ بازی در وقت اضافه

شهرآورد که شروع شد داور همون دقیقه اول بازی را نگه داشت و گفت : یک یک مساوی. تماشاگران اعتراض کردند. کمک داورها پذیرفتند. زمین چمن خمیازه کشید. چراغ ها خاموش شدند.بازی ادامه یافت.

سیروس مرادی Cyrous Moradi