عالیه مطلب‌زاده

زندان اوین

 

امروز به یاد مهسا امینی در حیاط کوچک بند زنان زندان اوین با حضور حدود چهل نفر از زندانیان سیاسی زن مراسم مختصری برگزار شد. سرود خواندیم. درباره وضعیت پیش آماده حرف زدیم. زاری کردیم و به هم تسلیت گفتیم. یادمان آمد در این چهل و چند سال گذشته در این مملکت مصیبت آنقدر زیاد بوده که روزگار ما مردمان فقط به زاری و تسلیت گفتن به همدیگر گذشته است.

امروز همدیگر را دلداری دادیم. به خودمان گفتیم ایکاش در این‌روزهای سخت در میان شما مردم، در کنار  خواهران و مادران و دوستان‌مان بودیم. چون شنیده‌ایم مرگ مظلومانه مهسا دوباره شما را دور هم جمع کرده است! اما مهسا اولین و آخرین قربانی نبود و نیست!

مرگ مهسا فقط بخشی از نتایج عملکرد زن‌ستیزانه حاکمیت مستبد دینی علیه زنان و جوانان این جامعه است، و در این میان زنان صرفا به خاطر زن‌بودن، قربانی اصلی نگاه جنسیت‌زده حاکمان دینی و آنارشی سرمایه‌داری حاکم بر این جامعه در چهل سال گذشته بوده‌اند. قربانی حکومتی که همواره با شان و منزلت انسانی و حقوق مردم ایران در ستیز بوده، و در این میان زنان در طی چهل و چند سال گذشته تاوان سختی پرداخته‌اند.

مرگ مهسا امینی در زمان بازداشت و سرکوب سیستماتیک زنان حاصل نگاه جزم اندیشانه و بدوی حکومت بر جامعه زنان ایران است. سوال این است؛ واقعا مهسا به کدامین گناه کشته شد!؟ سوال این است؛ مهسا و زنان ایران در چهل و چند ساله گذشته مگر چه می‌خواسته‌اند؟!

درست است؛ مهسا در راه تحقق یکی از حقوق اولیه انسانی ما یعنی حق آزادی پوشش زنان جان خود را از دست داد. اینک شاید زمان آن فرا رسیده برای تحقق این حق اولیه زنان، و برای مقابله با سرکوب زنان و جوانان همه ما مردم ایران در کنار یکدیگر هم پیمان شویم تا حاکمان جمهوری اسلامی را مجبور به عقب‌نشینی کنیم.