مسخره‌ترین جلسۀ زوم که تا حال دیده‌ام؛ این هفته اتفاق افتاد.

ویدئوی از پیش ضبط‌شده  و کنده‌چسبانده‌ای را بازپخش کردند که عملاً بمعرفی کسانی میپرداخت که به ادعای مکرّر خودشان بتازگی و بدون هیچ سابقه و آشنائی با موضوع به "کمپین" پیوسته بودند.

البته چند نام نسبتاً آشنا هم در برگۀ تبلیغ جلسۀ زوم آورده‌بودند که صدالبته تعجبِ هزارچندان برانگیخت که چگونه این نامها تن به این ضدتبلیغ فضاحت‌بار داده‌اند.

پخش ویدئو شروع شد. قطعه‌ای تبلیغاتی و بی‌ارزش که میشد در یوتوب بگذارند؛ نه‌آنکه مردم را مجبور به حضور در زوم و در ساعت مشخص بوقت ایران و اروپا و شرق‌وغرب آمریکا کنند!

حرفهای بی‌سروته و یک مشت شعارهای بیخودی که در تقلایی کاملاً ناموفق در رزومه‌سازی و خودکس‌پنداری؛ خدمات و تلاش و دستاورد نامیده‌شدند!

البته زحمت‌کشیده‌بودند؛ یک معضل بسیار مهم و دردآور اجتماعی را بهانۀ بازی بچگانۀ خود کرده بودند.

لابد؛ اگرنه همین‌حالا؛ بزودی همین ویدئو را در اینترنت پخش و در بوق و کرنا میکنند که مردمان جهان کجائید؟ چه نَشُسته نِشَسته‎اید؟! بیائید ببینید که: من در اینجا و خلیفه در بغداد! آنهم در زوووووم!

پخش ویدئوی طولانی در تمام مدّت جلسۀ زوم؛ به این میماند که مردم را به اسم کنسرت زنده دعوت کنید و برای حاضرین نوار بگذارید؛ بدون اینکه خواننده‌ای حتی برای لب‌زنی و نوازنده‌ای با تکّه‌چوبی در دست برای درآوردن ادای نواختن ساز روی صحنه باشد! ایر- گیتار هم که ندارید تا دلمان را کمی بخنده خوش کنیم!

البته لطف فرمودند و سرآخر بعد از اتمام ویدئو؛ وعدۀ فقط یکی‌دو دقیقه پاسخ به سؤال دادند که البته من به اهانت بیشتر تن ندادم و بیرون آمدم تا شاهد زحمت همان یکی‌دو دقیقه مِنّ‌ومِنّ کردن آف‌ریکورد نباشم.

معرّفی و طرح سؤال؛ مهمترین بخش راه‌حل است. هیچگاه؛ هیچکس؛ هیچ مسئله‌ای را بدون درک و ارائۀ درست به هیچ‌کجا نرسانده‌است.

چه اصراری است که عقب‌افتاده‌بودن خود را اینگونه عقب‌افتاده بِرُخ بکشیم!

در اینکار چه منفعتی می‌بینید؟

مگر اینکه "دریافت بودجه" ازجائی؛ منوط به دستکم یه جلسۀ زنده زوم باشد! که آنرا هم به مردگی برگزارکردید!

یا رزومه‌سازی برای لفت‌ولیس بعدی! که هنوز هم دوست دارم بعید بدانم که آن نامها درپی تظاهر بدان بوده‌باشند.

این یکساعت‌ونیم که از "عمر" مخاطبان اندکتان؛ عامدانه و یا از سر نادانی تلف کردید؛ حاضرید زندان بکشید یا خدمات اجتماعی بکنید؟!

من میگویم ایکاش فقط دقیقه‌ای خجالت بکشید!

امثال شما هستید که مردم را از مشارکت اجتماعی "سرخورده" میکنید.

جلسات و اجتماعات بی‌شور و تحرّکِ ده‌بیست نفری؛ خبر از ناامیدی ناشی از اشکالات برخواسته از بیشعوری میدهد!

نمیگویم تبدیل به سلبریتی سیاسی و مدنی بشوید؛ دستکم تفاوت پیچ‌گوشتی و پرنده را یادبگیرید!

آبروداری میکنم و از شما نام نمیبرم.