ما کالا نیستیم
نگارمن
رابطهی دو انسان، دالان پیچدرپیچ و ناشناختهای ندارد، تا زمانی که صداقت بستر این مسیر باشد. آنچه آدمی را در سردرگمی و بلاتکلیفی قرار میدهد قبل از دوستداشتن، فریب است. آگاهانه یا غیر از آن. استتار آنچه که هستیم در پوششی تقلبی، خود بزرگترین تزویر است.
ما کالا نیستیم که هر لحظه در پیشخوان مقابله، خود را در زرورقی نو و آراسته، مطلوب سلیقهی دیگران عرضه کنیم. در واقع دیگران باید طالب آنی باشند که فقط ما یکنفر، مالک آن هستیم. دوستداشتن به تنهایی ضامن مراقبت از هیچ رابطهای نیست بلکه به واسطهی دلی که در میدان گذاشتهایم، پرقدرتترین عامل پسزننده نیز هست.
میتوان دیگری را دوست داشت حتی عاشق شد با تمام کاستیهایاش اما بعد از افتادن پردهها و نمایانشدن هر آنچه که هست هرگز نمیتوان به دوستداشتن ادامه داد. رابطهی پایدار، رابطهای رونده و در حال حرکت به سمت شناخت بیشتر ابعاد واقعی یکدیگر میباشد. تا ابد نمیتوان در پس آن چیزی مخفی شد که حقیقت ندارد. سرچشمهی اعتماد به یکدیگر، صداقت است و آغاز حرف اول عشق با اعتماد تحریر میشود.
رو راست باشیم. خوب یا بد. خواستههایمان را بیان کنیم و دورنمایی که برای رسیدن به آن نقشهی راه میخواهیم. ما در خانه یک شریک دائمی داریم ولی در زندگی بسیارش را، دوست، همکار، همراه. از چوبخطهای تیز و برنده دور بمانیم و خودمان باشیم، گاه سفید و گاها سیاه حتی، و با معجزهی ترکیب این دو، طیفهای شفاف وسیعی را بسازیم که قالبی دائمی داشته باشد. به همین سادهگی…
راست می گی نگارمن جان. اما آدمای دیگه رو نمی شه کنترل کرد. فقط رو خودمون کنترل داریم. خودمون باید صاف و صوف باشیم. بقیش شانسه...
مرسی آقای جاوید عزیز، همینطوره، کاش بتونیم این یک کار رو بکنیم.
اکثر جوانان امروزی دیگه معنویت و سنتها و ارزش های فرهنگی براشون بی معنیه ، و همه چیز را واقعا کالا میبینند ، جامعه ایران کاملا مادی شده ومتاسفانه درک مطالب شما برای جوانان خیلی سخت شده ، تیشه از همین جا داره به ریشه میخوره ، مرسی از نوشته خوب و غصه دار شما نکارمن عزیز
مرسی که خوندی میمنون عزیز، بهرحال همیشه خانواده نقش عمدهای داره در تعیین این مبانی رفتاری، حتی مایی که مدعی هستیم تجاربی داریم گاهی از بعضی عکسالعملهای خودمون هم متحیر میمونیم که واقعا این من بودم که این حرف رو زدم یا این کار رو کردم. بقول جانشاه عزیز کنترل کردن خودمون بهترین سوپاپ اطمینانه. ممنونم ازت
نگارمن عزیز
همه اینائی که میگی درست. اما یافتن انسان آرمانی خیلی سخته. حتی فرزندانمون هم این چنین صاف و صادق و بی ریا که شما میگید نیستند.
تا پیدا شدن آدم هایی که شما توصیف کردید با همین هائی که می شناسیم باید بسازیم و گرنه اینا را هم از دست میدهیم.
خودمون هم خیلی وقتها با این معیارهای شما نمیخونیم....
پیشنهاد مشخص من اینه که دنبال آدم های ایده آل و آرمانی نگردیم............... خودمونو در این جستجو گم میکنیم.