گزارش یک فرصت کاری

میم نون


دو سال پیش بود که کرونا همه دنیا را بهم ریخت. تو ایران از اول زمستان سال ۹۸ اخبار ویروس جدید و کشنده در چین به گوش میرسید و بنظرم متولیان بهداشت در دولت ایران بخاطر ساده نگری و نداشتن کارشناسان خبره پزشکی و آگاه، مثل همه وزارت خانه های دیگر، فقط جلو دماغشان را میدیدند و بی توجه به این موضوع همه کارها و مراسم در کلیه اصناف و اداره ها و مکانهای عمومی همچنان در حال انجام بود. پخش بیشتر ویروس به همه جای کشور و آلوده کردن مردم ادامه داشت و شاهد بودیم این بیشعوری مسئولین در نهایت موجب تلفات سنگین مردم شد، تا اینکه زدن ماسک و ضد عفونی کردن دستها اجباری اعلام شد، واکسن هم موجود نبود و اگر هم بود به مردم نمیرسید.

تو همون روزها یکی از دوستانم تماس گرفت و گفت بیا دستگاه ضد عفونی کننده بسازیم و از این بحران فرصت اقتصادی ایجاد کنیم. با پیشنهادش موافقت کردم. چند روز روی این موضوع تحقیق و مطالعه کردم و متوجه شدم افراد زیادی مثل ما مشغول کار و ساختن دستگاه ضد عفونی کننده هستند. پس سعی کردیم دستگاهی بسازیم که از بقیه برتر باشد. طرحی را از نمونه های چینی در اینترنت انتخاب کردم و شکل و اندازه آنرا با طراحی بهتر تغییر دادم. کار را به دو بخش تقسیم کردیم و بخش سازه و سخت افزاری را من بعهده گرفتم و بخش الکترونیک را به دوستم که متخصص بود سپردم و نتیجه شراکت ما پس از یکماه تلاش تولید دستگاهی بود که وقتی شخصی از ان استفاده میکرد، دستها و پوشش لباس و کف کفش ها را ضد عفونی میکرد.

چون ظاهر دستگاه خیلی لوکس و کارایی بیشتری نسبت به سایر دستگاههای مشابه در بازار داشت، مشتری ها یکی پس از دیگری پیدا شدند و از همه مهم تر پیشنهاداتی از کشورهای عربی و اروپایی بدستمان رسید. کارگاه کوچک و تولید اندک بود اما در همان زمان اندک در حال پیشرفت بودیم و رستورانها و ورزشگاه ها و مراکز تجاری معروف بدنبال خرید از ما بودند.

مشتری خارجی هم ما را وسوسه کرده بود ولی صادرات به همین راحتی نبود. پس از کلی پرس و جو و با توجه به این که شریکم از نخبگان دانشگاهی بود، توانستیم با هزار بدبختی مجوزی برای صادر کردن دستگاه بگیریم و در این بین یک مشتری ایرانی الاصل انگلیسی را انتخاب کردیم و تعداد بیست دستگاه برای ساخت و ارسال به کشور انگلستان برای نوبت اول قرارداد بستیم و پس از تست و تایید کیفیت، در پالت های صادراتی بسته بندی و به شرکت هواپیمایی هما برای ارسال تحویل دادیم. شرکت هما هم نامردی نکرد و بدون توجه به مرسوله که جنبه پیشگیری از بیماری داشت، کرایه حدود هزار دلار را برای هر دستگاه درخواست کرد و البته مشتری هم قبول کرد چون به ما گفت از مشابه چینی بهتر و ارزانتر هست. او پس از رسیدن بار شروع به تبلیغات برای فروش کرد.

پس از مدت کوتاهی سفارش بعدی را داد اما برای سفارش نوبت دوم، دلار در ایران گران شد و همه متریالی که من برای ساخت دستگاه تهیه میکردم تقریبا ۵۰ درصد گرانتر شد. به مشتری انگلیسی اعلام کردیم با قیمت قبل (یعنی یکماه قبل) قادر به فروش نیستیم چون همه لوازم از نوع بهترین ها و خارجی است و بخاطر بالا رفتن قیمت دلار گران شده و باید ۵۰ درصد به او گرانتر بفروشیم. اما او با ناراحتی گفت که ما نمیتوانیم قیمت را افزایش دهیم اینجا در اروپا همه چیز حساب کتاب دارد و دستگاهی را که هنوز شناخته نشده نمیشه گرانتر فروخت. در نتیجه گفت با قیمت جدید صرف نمیکند و کلا منصرف شد و خلاصه داستان صادرات هم مالید.

در داخل کشور هم گروهی از مردم خود را فریب میدادند. از ویروس کرونا میترسیدند ولی رعایت نمیکردند و این یواش یواش اپیدمی شد و چه تلفات بیشتر میشد. کم کم رعایت بهداشت فردی در مکانهای عمومی کمتر و بیشتر میشد و پس از چند ماه خیلی از صاحبان اصناف هم از خرید دستگاه ضد عفونی منصرف شدند و همه به زدن ماسک و به امید شانس و دعا بسنده کردند. در نتیجه تعداد مشتری های داخلی دستگاه کم شدند و ضد عفونی کردن در جاهای عمومی کمرنگ شد و ما هم دست از این پروژه تولید کشیدیم و پرونده تولید این دستگاه بسته شد.

اصولا در ایران ساخت و تولید همیشه به ضرر ختم میشه. کلی با دانشگاه ها و ادارات صحبت کردیم که اگر متریال دولتی در اختیار ما قرار بدهند راه صادرات این دستگاه باز هست و در این اقتصاد خراب ارز آوری دارد. ولی اکثرا با تمسخر مواجه شدیم، چون قبلا در طول بیست سال گذشته دو نوع کالای دیگر را هم برای اولین بار در ایران ساخته و معرفی کرده بودم و حمایت که نشدم هیچ، بلافاصله افراد دیگر شروع به کپی برداری و تولید مشابه کرده بودند. این دستگاه را هم به بایگانی سپردیم. به بعضی مشتریان داخلی که تماس گرفته و بخاطر سخت گیری اداره بهداشت و اماکن سفارشی داشتند، پیشنهاد دادم قمقمه آب برف پاکن پراید را خریده و داخل یک جعبه چوبی بگذارند و با کمی تغییرات دستگاه خودشان را بسازند.

کلا هنر و صنعت جایگاه والایی در دنیا دارد ولی در ایران مهجور مانده و صنعتگر و هنرمند هرگز حمایت نمیشود.

زیر: فیلم تبلیغاتی ساخته شده در انگلیس برای دستگاه ضد عفونی را برای تماشا و قضاوت میگذارم.