مردم ما زمانیکه در مورد آخوندها صحبت می کنند، واژه دوزاری را به کار می برند.

آخوند دوزاری! آخوند روضه خون! و هنوز دلخوش به این مقدارند که داغ دلشان را اینگونه خالی کنند.و به راستی در فرهنگ ما آخوندها اگر چه همیشه مورد احترام مردم محله شان بوده اند، با همه دوزاری بودنشان مشغول لفت و لیس و انواع پدرسوختگی بوده اند.

به عنوان مثال در هر روستایی، یک آخوند ملای مسجد بوده که اموراتش از خمس و زکات و فطریه مردم تامین می شده است. تابستانهای گرم که مردم در مزارع سخت کار می کردند و عرق می ریختند، ملای مسجد در زیر سایه درختی به استراحت می پرداخت. زیباترین ز ِن روستا، ز ِن ملا بود چرا که نه گاوی برای دوشیدن داشت و نه مزرعه ای برای شخم زدن. مردم غیور روستا بهترین قسمت محصولاتشان را به خانه ملا میفرستادند. ملا همیشه سفره اش رنگین بود و آذوقه چهار فصل سالش تامین. ملا همیشه بهترین خانه را که وقف مسجد بود در اختیار داشت. آخر تنها او بود که برایشان دعا مینوشت، مرده هاشان را تلقین میداد، برای بیمارانشان یاسین میخواند، در مناسبتهای مذهبی برایشان روضه میخواند، خطبه عقد را جاری میکرد، و در صورت لزوم محلل می شد.

و اما مردم این روزها آنها را آخوندهای دوزاری خطاب می کنند، و بر این باورند که آنها برای دوزار )دو هزار( روضه میخواندند و گداوار زندگی میکردند. و اما نکته ای که میخواهم بگویم خیلی دردناک است.درد دارد که همان آخوند دوزاری، مردم را بدبخت و بیچاره خطاب کند. این بدین معناست که وضعیت معیشت مردم آنقدر تنزل کرده است که آخوندهایی که دشمن ملتند و مردم را می چاپند، آنها را بدبخت و بیچاره خطاب می کنند.

و دردناکتر از آن این است که همین مردمِ معترض به حکومت ملاها، هنوز همانند گذشتگانشان، پولهایشان را آگاهانه به جیب ملاها می ریزند. تنها در شش روز اول سال ۱۴۰۱ تعداد زائرین مشهد، بیش از شش میلیون نفر بوده است. آنها برای سیزده بدر به مشهد نرفته بودند. همه شان زائران حرم آقایشان بودند و در حالیکه پولهاشان را با رغبت کامل درون ضریح می انداختند، زیر لبی به علم الهدی فحش میداند که چرا به زنان و دختران طرفدار فوتبال اجازه ورود به ورزشگاه را نداده است.

از این دردناکتر هم هست. کسانی که در این ماه نامبارک رمضان، به سختی میتوانند پول یک کیلو بامیه و زولبیا برای فرزندانشان را تهیه کنند، ولی از همین روزهای اول ماه، به فکر پس انداز مبلغی بابت پرداخت فطریه به ملای مسجد محل است. او میداند که ملای محله شان از سازمانهای مختلف حقوق می گیرد ولی معتقد است که به عنوان

مسلمان، باید وظیفه خود را انجام دهد