مسابقه انشای ایرون


بیست سال از درگذشتِ ثریا اسفندیاری بختیاری ـــ دومین همسرِ محمدرضا شاه پهلوی می‌‌گذرد، قصد داشتم در این نوشته به تنها باری که ایشان را در اسپانیا ملاقات کردم ـــ بپردازم، دلم می‌‌خواست به خاطره‌ای تلخ که پدرم از دیدار با ایشان به یاد داشته (پدرم جزِ هیأتی کوچک از سوی شاه بود که می‌بایست خبرِ طلاق را به ثریا رسانده و دیگر جزئیات را برای این جدایی آماده سازد) اشاره کنم، اما ترجیح می‌‌دهم که اینها باشد برای یک نوشتارِ دیگر.

همه می دانستند که شاه؛ عاشقِ ثریا بود و اگر ثریا می‌توانست برای او جانشینی بیاورد، آنان هیچ‌گاه از هم جدا نمی‌شدند ( آنها در مهر ۱۳۳۳ خورشیدی به ایالات متحده رفته و به روی آنها ـــ آزمایش‌های دقیق پزشکی انجام شده و هیچ چیز غیرطبیعی دیده نشده ـــ سرپرست هیئت پزشکی اعلام کرد؛ شما هر دو در کمال سلامت هستید و فقط باید صبر کنید)، ثریا در روز ۲۴ بهمن ۱۳۳۶ خورشیدی به سنت موریتز (یک شهر و ناحیه اسکی در سوئیس، هنوز ویلای شاه ـــ به نام ویلای سوورتا آنجاست) رفته با تشریفات رسمی تهران را ترک گفت و بعد از آن دیگر هیچ وقت به ایران بازنگشت، ثریا اسفندیاری در ۳ آبان ۱۳۸۰ خورشیدی در سن ۶۹ سالگی بر اثر سکته مغزی ـــ در پاریس درگذشت، چه تلخ بود آن روزِ پاییزی، در تشییع جنازه‌ی وی شرکت داشتم.


در تیرماه ۱۳۳۰ خورشیدی ـــ بانو بهجت مزینی مدیر مجله‌ی بهجت مصاحبه‌ای با ثریا اسفندیاری همسر محمدرضا شاه پهلوی انجام داد و دیدگاه‌های وی درباره‌ی نقش زنان ایران در جامعه جویا شد، از آن جایی که این نخستین گفت‌وگوی مطبوعاتی او بود ـــ مجله‌ی خواندنیها عین آن را به شرح زیر در شماره‌ی ۹۴ خود مورخ سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۳۰ خورشیدی (صص ۶ـ۸) بازنشر کرد:

به نظر مبارک علیاحضرت چه عواملی در ترقی و پیش‌رفت زنان ایران موثر است و چگونه می‌توان زنان ایران را به راه ترقی و تعالی سوق داد؟

به نظر من بزرگ‌ترین عواملی که در ترقی و تعالی و پیش‌رفت زنان ایران موثر است تهذیب و تربیت اخلاق و تعلیم و آموزش علمی و عملی مطابق برنامه‌ی صحیح است که با زمان حاضر مناسب باشد تا زنان جامعه‌ی ما برای زندگانی امروزی آماده‌ و مهیا شوند و روح تقوی و عفاف و میهن‌پرستی و انجام وظیفه در آن‌ها رسوخ و تقویت یابد.

زنان منور و روشن‌فکر ایران چه وظایفی امروز باید انجام دهند تا دین خود را به وطن و کشور خویش ادا کرده باشند؟

وظیفه‌ی زنان منور و روشن‌فکر ایران در درجه‌ی اول میهن‌پرستی و توجه به مبادی عالیه‌ی مذهبی و درجه‌ی دوم انجام وظایف خانوادگی یعنی تهیه‌ی وسایل آسایش و رفاه شوهران و تنظیم و تدبیر امور خانه و تربیت و پرورش اطفال خود می‌باشد.

آیا علیاحضرت در نظر ندارند موجباتی را فراهم آورند که فضل و هنر را در میان زنان ایران تشویق فرمایند؟

همواره آرزو و آرمان قلبی من این بوده و هست که موفق شوم گام‌های سودمند و مفیدی در راه تعمیم فضل و هنر و اجرای یک برنامه‌ی فرهنگی جامعی برای زنان کشور عزیزم بردارم.

وظیفه‌ی یک زن وظیفه‌شناس در عالم همسری به عقیده‌ی علیاحضرت چیست؟

یک وظیفه‌ی زن وظیفه‌شناس میهن‌پرستی، دین‌داری، نجابت و عفت و تقوی، روشن نگاه داشتن کانون مهر و محبت خانواده، صرفه‌جویی، خانه‌داری، احتراز از تقلیدهای ناروا و توجه کامل به تربیت و تعلیم صحیح کودکان خود می‌باشد.
 
عقیده‌ی علیاحضرت نسبت به مطبوعات چیست و وظیفه‌ی مجله‌ی‌ ما در روشن ساختن زنان ایران چه باید باشد؟

مطبوعات مانند آئینه‌ای باید عیوب و نواقص مادی و معنوی جامعه را به طوری که هست بنمایانند و با ارشاد و هدایت و نصیحت در رفع نقایص و پیش‌رفت و تکامل زندگی افراد کوشیده موجبات تنویر افکار عمومی را فراهم سازند. وظیفه‌ی مجله‌ی شما نیز از این مباحث خارج نیست شما باید انتقاد از عیوب و ترویج فضایل و تهییج حس میهن‌پرستی و ایمان به دین و مذهب را در طبقه‌ی نسوان کشور سرلوحه‌ی برنامه‌ی عمل خود قرار دهید.

در این روزها که باب دانشگاه‌ها به روی بانوان باز شده و عده‌ی کثیری از آنان دست به تحصیلات عالیه زده‌اند در اغلب محافل این سوال پیش آمده که آیا ترقی سطح فرهنگی بانوان را از وظایف خانه‌داری، بچه‌داری و شوهرداری باز می‌دارد یا خیر؟

در کشور آمریکا که بیش از سایر نقاط جهان بانوان آزادی دارند این مسئله بیش از سایر نقاط جهان مورد مباحثه قرار گرفته است. البته در این راه مخالفین و موافقین فراوانی وجود دارد و به آسانی نمی‌توان جواب این مسئله را پیدا کرد.

اخیرا برای رسیدگی به این مسئله مجمعی در سان فرانسیسکو تاسیس شد و پس از تحقیقات مفصلی به این نتیجه رسیدند که تحصیلات عالیه بانوان امکان زندگانی زناشویی را متزلزل ساخته است. دانشگاه «برنارد» در آمریکا که از معروف‌ترین دانشگاه‌های بانوان جهان می‌باشد نیز در معرض سیل حملات مخالفین قرار گرفته بود. اولیای امور دانشگاه مجبور شدند دست به تهیه‌ی آماری بزنند. بدین ترتیب پرسش‌نامه‌هایی تهیه شد و برای ۴۳۰۰ تن از فاراغ‌التحصیلان رشته‌های مختلف ارسال گردید. در این پرسش‌نامه‌ها از بانوان سوال شده بود که آیا پس از فراغت از تحصیل چه نوع تغییراتی در وجود خود حس نموده‌اند آیا برای جامعه فرد سودمندتری شده‌اند، آیا بانوی خانه‌دار بهتری شده و بالاخره آیا در زندگانی حرفه‌ای چه پیش‌رفت‌هایی نصیب آنان گردیده، در ضمن تقاضا شده بود اگر در رشته‌ی تحصیلات دانشگاه عیوب و نواقصی مشاهده می‌نمایند آن را تذکر بدهند. از عده‌ی کل پاسخ‌دهندگان شصت درصد تقاضا کرده بودند که تعلیمات خانوادگی در جزو برنامه‌ی تحصیلی قرار داده شود و تقریبا اکثریت بالاتفاق ابراز نموده بودند که از تحصیلات عالی طرفی نبسته و دارای زندگی سعادتمندی نشده‌اند.

بنگاه گالوپ که در تهیه‌ی آمار و احصائیه‌ها شهرت جهانی دارد در بین دانشجویان اناث و ذکور دانشگاه‌ها تحقیقاتی نمود و در نتیجه معلوم شد شصت درصد می‌خواهند پس از فراغت از تحصیل ازدواج نموده و تشکیل خانواده بدهند. سی درصد نیز در عین حالی که به تجرد علاقه ندارند، نمی‌خواهند با عجله خود را گرفتار زناشویی نموده و از فعالیت اجتماعی خود دست بکشند، بالاخره فقط ده درصد باقی می‌مانند که به کلی با ازدواج مخالف‌اند.

به طور کلی زن و مرد برای ازدواج و تشکیل خانواده آفریده شده‌اند. علت آن‌که بسیاری از مردم از تاهل روی‌گردان می‌باشند آن است که در کشورهای متمدن بسا اتفاق می‌افتد که یک دوشیزه‌ای با وجود شدت علاقه به تاهل به عللی موفق به ازدواج نشده و یگانه چاره برای او ادامه تحصیل می‌باشد.

در حدود یک قرن پیش یکی از علمای علم‌الاجتماع با فریاد می‌گفت تحصیلات عالیه‌ی بانوان سدی بین آن‌ها و خانواده ایجاد می‌کند و به طوری که ملاحظه می‌نماییم امروزه نیز اوضاع چندان فرقی نکرده است.

در سال گذشته در شهر سانفرانسیسکو با شرکت نمایندگان تمام دانشگاه‌های آن کشور مجمعی تشکیل شد و راجع به سود و زیان تحصیلات عالیه‌ی بانوان مذاکراتی نمودند. در این مجمع به این نتیجه رسیدند که از لحاظ زیست‌شناسی مرد و زن با یکدیگر فرق دارند بنابراین تعلیماتی را که در مدرسه می‌بینند بایستی متفاوت باشد.

از سال‌ها پیش که بانوان قد علم نموده و برای احقاق حق و آزادی خود جنگیدند منتها آرزوی‌شان این بود که در جامعه دوشادوش مردان بتوانند زندگانی نمایند. درست است که در اغلب رشته‌های علمی بانوان موفق به کسب افتخاراتی شده‌اند و از مردان هم پیش افتاده‌اند ولی آیا حقیقتا زن برای چه ساخته شده است؟! در مجمع فوق تمام نمایندگان به اتفاق اظهار عقیده نمودند که بانوانی که پس از انجام تحصیلات عالیه وارد جامعه می‌شوند نآمید، بدبین و برای زندگانی نامتناسب می‌باشند.

آیا بانویی که دانشگاه دیده است حاضر می‌شود در خانه‌ی شوهر به جارو کردن، بچه‌داری و بالاتر از همه باردار شدن تن در دهد؟! امروز تقریبا تمام بانوانی را که تحصیلات عالیه دیده‌اند چه آن‌هایی که ازدواج نموده و چه آن‌هایی که مجرد مانده‌اند از وضع زندگانی خود ناراضی می‌باشند. در خاتمه گفته‌ی یکی از بانوانی که در آن مجمع اظهار عقیده نموده و خود پروفسور سوسیولوژی (اجتماع‌شناسی) می‌باشد در این‌جا ذکر می‌نمایم: «دانشگاه ما را برای آن‌چه نبوده و نخواهیم شد تربیت نمود ولی از پرورش و تربیت ما آن‌طور که بوده و خواهیم بود خودداری نمود. به طور خلاصه ما را فقط یک پروفسور و دکتر بی‌مصرف بار آورد.»