مسابقه انشای ایرون


وقتی‌ که اولین بار چمدانِ مخصوصِ متخصصینِ شکارچیانِ ارواح را دیدم ـــ باورم نمی‌‌شد که این چنین چیزهایی می‌‌توانند واقعیت داشته باشند، این چمدانِ ۲ کیلویی ـــ شامل دستگاه‌های کوچک و مخصوصی بود مثلِ انواع دستگاه‌های؛ کشف و اندازه گیری میدان های الکترومغناطیسی (در واقع میدانی است که توسطِ ذرات باردار الکتریکی ـــ که دارای شتاب هستند ـــ ایجاد می‌شود، وقتی در جایی‌ یک روح حضور داشته باشند ـــ کنشِ دو میدان مغناطیسی و الکتریکی عمود بر هم ـــ یک میدان الکترومغناطیس به وجود آورده و این میدان بر جرم‌های بارداری که درون آن قرار دارند ـــ اثر گذاشته و رفتارشان را تغییر می‌دهد) (بستگی به نوع و ذاتِ روح ـــ  این اندازه و شدتِ میدانِ الکترومغناطیسی ـــ می تواند بی‌نهایت باشد)، انواع دستگاه‌های پیشرفته و کامپیوتری ضبطِ صدای الکترونیکی ـــ که البته منظور من همان اصواتِ ماوراءالطبیعه است، صدقه همین ایده بود که ادیسون می‌‌گفت: به نظر این موضوع امکان پذیر است که بتوان دستگاهی ساخت، آنقدر ظریف و حساس که اگر اشخاصی در دنیای دیگر وجود داشته باشند یا بخواهند با ما در این دنیا در ارتباط باشند، به کمک این دستگاه به آنها این فرصت را بدهیم تا خود را بهتر بیان کنند تا اینکه بخواهیم شاهد واژگونی میزها، حرکات سریع در ویجا، استفاده از مدیوم‌ها و استفاده از روش‌های خام و قدیمی جهت ارتباط با این اشخاص باشیم.

تا به حال در ده‌ها موردِ شناسایی خانه‌های تسخیر شده حضور و همکاری داشتم، فراروان‌شناسی تخصصِ من نبوده و بلکه فقط به عنوانِ شاهد در آن نوع عملیاتِ شناسایی و ارتباط با ارواح فعالیت کرده و دیده های خود را ثبت کردم، خانه‌ی روح زده حضور یک یا چند شبح (معمولاً دائم) را در خود حلول داشته و نسبت به اتفاقی که برای آن ارواح در هنگامِ زندگی‌ روی داده ـــ اتفاقاتی غیر منتظره (مثل خودکشی، مردن ناگهانی، قتل و..) روی می‌‌دهد، گروهِ تخصصی فراهنجار یا پارانورمال ـــ به هرکسی اجازه‌ی ورود به آن منزل را نداده و حتماً وضعیت سلامتی افراد را قبل از ورود ـــ مدِ نظر قرار می‌دهند.

با توجه به تجربه‌ی سنگینِ من در زمینه‌ی خروج از بدن یا برون‌فکنی اثیری ـــ این تجربه‌ی خلع بدن را وقتی‌ پیدا کردم که به خاطرِ درد های زیاد (در جنگِ بالکان، آنجا برای اولین بار به شدت زخمی شده و تا سالیانِ سال از مسکن‌های ضدِ درد استفاده می‌‌کردم، این تجارب زمانی‌ به پایان رسید که دیگر از این قرص‌ها استفاده نکرده و پزشکان بدنَم را پاکسازی کرده و سموم از وجودم خارج شدند) (که البته با ۱۱۹ ثانیه مرگِ کامل و واقعی‌ ـــ این تجربه کامل شده که در جای دیگر از آن صحبت خواهم کرد) احساسِ شناور شدن خارج از پیکر را پیدا کرده بودم، از فرانسه، انگلستان و اسپانیا دعوت به همکاری داشته و در چند عملیاتِ این گروه‌ها شرکت کردم، این همکاری را در کشورهای مختلف ـــ منازل و مناطقِ روح زده نیز داشتم، در سه قاره‌ی اروپا، آمریکا و آمریکای جنوبی.

در این عملیات متوجه می‌‌شدم که چگونه می‌‌توان یک خانه تسخیر شده را شناسایی کرد، سعی‌ خواهم کرد از ابتدای یک واقعه؛ که چگونه یک خانه روح زده را می‌‌شود شناخت ـــ جریانات را توضیح دهم:

در ابتدا ساکنینِ منازل ـــ صداهای عجیب می‌‌شنوند، صداهایی که قابلِ توضیحِ منطقی‌ نیستند، مثلِ ضرباتِ خشک به روی چوب، صدای اجسامی سبک و یا سنگین که به روی زمین کِشیده می‌‌شوند، صدای ضرباتی با فرکانس‌های مختلف، این صداها به یک بار بوده و ساعتِ مشخصی‌ ندارند، صداها می‌‌توانند ظریف، بسیار بلند و دلهره آور باشند.

باز و بسته شدن درها، کمدها و کابینتهای آشپزخانه، این پدیده‌ها ـــ به طور مستقیم دیده نمی شوند، ساکنین یا صدای باز یا بسته شدن درها و کابینتها را می شنوند، یا هنگام بازگشت به محل ـــ باز یا بسته شدن درب را می یابند، گاهی اوقات به نظر می رسد که اشیا ـــ مانند ظروفِ داخل آشپزخانه جابجا شده‌اند، ساکنین قادر به توضیحِ دلایلِ این نوع جابجایی نیستند.

چراغهای منزل روشن و خاموش می شوند، گاهی یکی یکی و گاهی دیگر با هم، این اتفاق می تواند در مورد تلویزیون، رادیو و سایر اشیایی که با برق کار می کنند نیز ـــ رخ دهد، طبقِ معمول شما آنجا حضور ندارید وقتی‌ که این اتفاقات روی می‌‌دهد.

حالا واردِ مرحله‌ای می‌‌شویم که اشیای منزل در ابتدا گم شده و سپس پیدا می‌‌شوند، این اشیا از آن دسته‌ای هستند که شما در روز با آن کار داشته و در تماس هستید، این پدیده را پدیده شی ناپدید شده ـــ اثر دوپلِر می نامیم (یا وام گیرندگان، به معنای چیزی ـــ مانند کسانی که وام می گیرند، شِی توسط شخصی یا چیزی برای مدت کوتاهی قرض گرفته شده و پس از آن بازگردانده شده است)، از این پس وحشت را می‌‌توان در درون و برونِ ساکنینِ منزل حس کرده و مطمئن بود که خانه روح زده است.

دیدنِ سایه های غیر قابل توضیح مشاهده اَشکال یا سایه‌ها ـــ که معمولاً از گوشه‌ی چشم دیده می شوند، سایه‌ها غالباً مبهم و از نظر شکل ـــ انسانی هستند، در حالی که در مواقعی دیگر ـــ کمتر قابل تشخیص هستند، فراموش نکنیم که کوچکترین زاویه میان مسیر نور، سطحی که سایه بر آن می‌افتد ـــ بلندترین سایه را ایجاد می‌کند، در اینجا است که سایه بیشتر شبیهِ انسان است، این دیدِ ما با جلو و عقب رفتنِ خودمان تغییر می‌‌کند، در نهایت اگر جسم به منبع نور نزدیک باشد، سایه بزرگ بوده و اگر سطح خمیده باشد ـــ انحراف‌های بیشتری وجود خواهد داشت، این انحراف‌ها می توانند اشکالی ترسناک ایجاد کنند.

رفتار عجیبِ حیواناتِ اهلی می‌ تواند کمکِ خوبی‌ برای گروهِ تخصصی باشد، سگها ممکن است بر روی چیزی غیر قابل مشاهده برای ما ـــ پاس کنند، بدون دلیل مشخصی پنهان شده و یا از ورود به اتاقی که به طور معمول وارد می شوند ـــ خودداری کنند،  به نظر می رسد گربه‌ها در حال تماشای چیزی در سراسر اتاق هستند، گربه‌ها و سگ‌ها ـــ دارای بینش فرابنفش بوده و مولفه‌هایی را می‌بینند که انسان‌ها قادر به مشاهده آن‌ها ـــ نیستند، انسان چندان از این توانمندی‌ روان ـــ بهره نمی برد.

وقتی‌ که ساکنینِ این منازل احساس می‌‌کنند که کسی‌ و یا چیزی آنها را تماشا می‌‌کند، معمولاً این احساس به طور مداوم در یک قسمت خاص از خانه ـــ یا در یک زمانِ خاص رخ می دهد، واضح و بارز است که دلیلِ آن یک منبع ماورا طبیعی است، هر چه آن خانه (و یا منطقه‌ای که آن خانه در آنجا قرار دارد) قدیمی‌ باشد ـــ این احساس غلیظ تر است.

پدیده های روان پریشی از این پس دیگر کاملا به روی ساکنین حس شده و گروهِ تخصصی می‌‌بایست کار خود را آغاز کند، پدیده های روان پریشی وضعیت روانی غیرطبیعی‌ است که برای بیان حالتِ از دست رفتن توانایی تشخیص واقعیت از خیال ـــ بکار می‌رود، مثلاً شنیدن باز یا بسته شدن در یک چیز است و اما دیدن این اتفاق با چشمانِ خود ـــ کاملاً قضیه ای دیگر است، نمونه دیگر که دیدم این بوده که ساکنین گفتند که در رختخواب بوده ـــ دیدند که می توانند شخصِ نامرئی را که در کنار آنها نشسته ـــ احساس کرده یا بشنوند.

احساس تماشا شدن یک چیز است، احساسِ لمس شدن ـــ چیزِ دیگری است، بعضی از افراد احساس می کنند که چیزی از میان آنها رد می شود، یا چیزی  موهایشان را لمس می کند، یا دستی به شانه آنها می رسد، برخی افراد به من می گفتند که فشار ملایمی را حس کرده که باعث عدم تعادلِ آنها می شده است.

شنیدنِ صدای نآمیدانه، نجوا و گریه، موسیقی از یک منبع ناشناخته، وقتی‌ که صدایی می‌‌شنوی که نامِ تو را صدا می‌‌زند، که قطعاً این پدیده اگر بیش از یک نفر ـــ همزمان یک چیز را بشنود یا ببیند ـــ اعتبارِ بیشتری پیدا می کند.

پس از این آن خانه دارای نقاطی می‌‌شود که یک انسان در آنجا می‌‌تواند احساسِ گرما و یا سرمای شدید کند، در این رابطه هرگونه تغییرِ محسوس دما ـــ بدون دلیل است.

رایحه متفاوت عطر یا ادکلنی که برایتان آشنا نیست، بوهای نامطبوع می توانند به همین ترتیب ـــ بعد از بوهای نا مشخص ـــ حس شوند.

در این مرحله جریان بسیار جدی شده و خطراتِ دیگر برای ساکنین دارد، اتفاقاتی مثلِ جابجایی یا کِشش اشیا به صورتِ وحشی، حتی کوبیده شدنِ درها و ریزشِ رنگ، آجر و سیمان از خانه، وسایلِ منزل جان گرفته دیده می شوند

حمله مستقیم به ساکنین منزل، پرخاشگری بدنی مانند؛ خراشیدن، گزش، ضربات شدید و گاز گرفتن، که البته در تمام این سالها ـــ یک بار بیشتر شاهد آن نبوده و این نوع حمله شخصی بسیار نادر بوده اما به وضوح ـــ بسیار نگران کننده است.

شواهد فیزیکی: نوشته های غیر قابل توضیح روی کاغذ یا دیوارها، حتی روی دست و پا، به ویژه بچه‌ها و افرادی که مدیوم هستند.

و در نهایت ـــ تجلی جسمی یک روح یا موجودیتِ یک پدیده، که البته این اتفاقات نیز نادر بوده و می توانند اشکال مختلفی داشته باشند، که من آنها را انسان مِه شکل می نامَم، اشکال شفاف انسانی ـــ به سرعت و به ندرت اشکال انسانی ـــ ناپدید می شوند، اینها مانند هر انسان زنده، واقعی و محکم به نظر رسیده و اما به طور ناگهانی از بین می روند.

این اتفاقات را حتما جدی بگیرید، آنها را با متخصصین در میان گذارید، ایمان داشته باشید که گاهی‌ هر اتفاقی ـــ نیاز به توضیحِ کاملِ علمی‌ نداشته و باید جورِ دیگری بدان پرداخت.

نیویورک، دسامبر ۲۰۱۹ میلادی.