کوتاه و خلاصه و ساده دربارهی طالبان
ایلکای
بنده نه چپ هستم و نه معتقدم دستاوردهایی چون دموکراسی، سکولاریسم، آزادی، لیبرالیسم یا نظام سرمایهداری تنها عوامل بیچارگی کشورهای خاورمیانهای هستند.
اما قصد دارم سخنی کوتاه را عرض کنم با آن عزیزی که در مورد ماجرای این روزهای افغانستان باورش این است که اگر نظامیان آمریکایی از افغانستان بیرون نرفته بودند، افغانستان چنین و چنان نشده بود و به تبعش گاهی از سر خشمی که آن عزیز از حکومتِ بنیادگرایی چون جمهوری اسلامی دارد؛ آرزومند میشود که کاش همین آمریکاییها بیایند ایران و کون اینها بگذارند تا ما از شرشان نجات یابیم و آن سخن اینکه:
«کوتاه و خلاصه و ساده دربارهی طالبان»:
اگر میخواهید بدانید طالبان از کجا سر بر آورده، چه طور دوباره بعد از بیست سال قدرت گرفته، جمهوری اسلامی چه طور در بهمن ۵٧ پیروز شد و چرا باید از دولت آمریکا، بریتانیا و البته شوروی متنفر بود؛ مستند درخشان #تقی_امیرانی را تحت عنوان کودتای ۵٣» که نزدیک شصت و هشتمین سالگردش هم هستیم، ببینید.
خلاصهاش این است که آمریکا و بریتانیا با مفت خریدن نمایندگانِ مجلس و لاشیهای تهران و همهی دوروبریهای مصدق، کودتا را رقم زدند، جمهوریت و دموکراسی را در ایران برای دههها و بلکم چندین قرن به تعویق انداختند؛ شوروی که سرش بیکلاه مانده بود بعد از ریختن پشم و پیل بریتانیا بعد از جنگ جهانی دوم و خروج بریتانیا از هند و افغانستان، فرصت را مناسب دید که در کنار تبلیغات ایدئولوژیکش در ایران (وجود سازمانهای چپ) و سایر کشورها، مستقیماً به افغانستان لشکرکشی کند.
شوروی سالهای سال کُشت و درید و چرید و خون ریخت و آواره کرد. کشتاری میلیونی در طی سالیان سال. طالبها، کودکان آواره و بیپدر و مادری بودند که توسط پاکستانیها در پاکستان و جاهای دیگر با هزینهی آمریکاییها و عربستانیها تحصیل کردند و بزرگ شدند تا افغانستان را از شر شوروی و بعدتر مجاهدین دیگرش رها کنند. در افغانستانِ جنگزده که بیثباتی از سر و رویش میبارید، معلوم بود که عمدهی مردمِ فلاکتزده، بعد از قدرتیافتن طالبان (همان دانشآموزان آوارهی دیروز) به این بربرها پناه میآوردند.
شوروی که از هم پاشید و پیش از آن، از افغانستان خارج شد و زد به چاک، و بعدتر کار بیخ پیدا کرد. در ذیل طالبان، القاعدهی آمریکاستیز درست شد (یا این را هم درست کردند) تا آمریکا که خود مقدمات ایجاد طالبان را برای نشاندن شوروی بر سر جایش، فراهم ساخته بود، حال بیاید و به افغانستان لشکرکشی کند و طالبان را تارومار سازد و حامد کرزی را بگذارد بر سر کار تا زنهای در بند طالبها را آزاد کند. اما هیچوقت به طور تمام و کمال نه طالبان از بین رفتند و نه در همین بیست سالی که گذشت افغانستانیها توانستند یک آب خوش را از گلویشان پایین ببرند.
حالا با آمدن #بایدن (در ادامهی سیاستهای اتفاقاً ترامپ و درستتر گفته باشم صاحبان اصلیتر قدرت در آمریکا) معادلات عوض شده. جمهوری اسلامی که سر بازیهای شیعه و سنی در دههی هفتاد در روزنامههایش علیه جنایت طالبان در حق زنان و... مینوشت؛ امروز قدغن کرده که به اینها جانی و وحشی بگویند. بیچاره ما مردمِ افغانستان و ایران. بیچاره زنها.
قطعاً مقصرِ اصلی بدبختی امروزِ ملتِ افغانستان (این نام از کجا آمده؟ کی گفته که باید آن سرزمینِ افغانستان نامید ـــ وقتی که فقط نامِ یک قوم را شامل میشود) ـــ خودشان هستند، ایشان ۲۰ سال وقت داشتند که بدونِ کمکِ اجنبی ـــ از نو فرهنگ سازی کرده و مملکتی سالم ـــ به دور از خرافات و فساد بسازند، اما زهی خیالِ باطل،... این همه خرج شد، آدم کشته شد، به زنان هتکِ حرمت شد، به مردان خیانت شد، به بچهها ظلم روا شد، حالا هیچ، دوباره همانی بازگشتند که این سرزمینِ خوب را ۱۰۰۰ سال به عقب کِشانده بودند.
فرقی نمیکند طالبانی باشند و یا از آن دسته نَسناسهایی باشند (مثلِ مجاهدین، چریکها، تودهایها و بازاریانِ کثافت که خرجِ این اسلامیونِ رادیکال را میدادند) که خمینی را در ماه دیدند،... ایران و افغانستان هر دو محکوم به ویرانی بوده و مردمانِ این دو کشور غیرتِ میهن پرستی را سالهاست که از دست داده و حال فقط به فکرِ خودشان هستند.
بیچاره نسلِ بعدی ایران و افغانستان.