پای پرزیدنت به خونهی منم باز شد
نگارمن
اولینبار که دیدمش روی نردبوم بود، داشت لوستر رو تمیز میکرد، خونهی عمهام.
تا رفتم تو و سلام کردم گفتم اوا خاک به سرم! آقای رئیسجمهور شما این وقت روز اون بالا چیکار میکنین؟! تشریف بیارین پایین من میرم اون بالا.
احمدینژاد تازه رئیسجمهور شده بود و ایشونم قیافهش درست عین اون بود و پای پرزیدنت به خونهی منم باز شد.
انقدرم موضوع رو جدی گرفته بود که به من ریاست میکرد، به همه هم میگفت خودش گفته من رئیسجمهورم! هر کاریکه صلاح میدونست انجام میداد و به حرف منم اصلا گوش نمیکرد. معتقد بود که مردم، مملکت، دست رئیسجمهور میدن اونوقت تو نگران چندمتر خونهتی؟! با سطل آب راه میرفت تو خونه و اونیکی دستشو میآورد بالا و میگفت خودم میدونم چیکار کنم، حرف نباشه!
وقتیام میرفت اونور، شیشهها رو تمیز کنه، از بیرون میشِست پشتِ پنجره، آسمون و ابر و کوه رو تماشا میکرد و چاییش رو هم همونجا اون پشت میخورد. بعدشم یه سیگار روشن میکرد و تموم دودشو میداد تو.
یه بار براش چایی بردم گفتم حالا مواظب خودت باش همینجور که داری میخوریش یهوقت پرت نشی پایین! یهجوری نیگام کرد و به مسخره گفت انگار ویسکی آورده برام! چاییههاااا...
گفتم مرد حسابی رئیسجمهور که مست و ملنگ نمیشه! با پوزخند گفت تو یا نمیدونی مستی چیه یا نمیدونی رئیسجمهور کیه!
من به شما رای می دم. کاندید نشدین؟
هاله نور هم همراش بود؟
روتون حساب کردما! من میخوام شهردار بشم جناب جاوید:)
خودش سرتا پا نورانی بود آهنگ جان:)
ورژن جدید!
بازم چایی میخواد!
فرامرز خان فکر کنم چایی رو خورد که از نردههای وزارت کشور رفت بالا!
نرده چیه
ایشون از دیوار راست هم بالا میره
بخصوص دیوار حاشا
لولو برگشت دوباره:)
نگارمن عزیز، سر کوچهی شما چه شلوغ شده باجی جون، فکر میکردم چلو مرغ نذری میدین، با بچه کلی زنبیل آورده بودیم، دیدیم این نحسِ روزگار ـــ احمدی نژاد این طَرَفاسْ...
آهنگ جان چه خوب گفتین! دیوار حاشا:(
میمنون عزیز قطعا رد صلاحیت میشه! خودشم میدونه ولی دروغ و دلقکبازی شیوهی مطرحکردن پوپولیستهاس! کار دیگهای بلد نیست!
شراب عزیز نحسیای که سیاهی اون هشت سال هنوز بر سر این مملکت مونده
چرا رد صلاحیت؟
احمدی نژاد سگ زردی ست...برادر شغالانی که ازشون رد صلاحیت نمیشه...