آیینه بزرگ  درون

ایلکای

 

انیمیشن Soul فیلمی کارتونی که در اوایل سال ۲۰۲۱ روانه چشم و دل تماشاچیان شد و روح و قلب میلیون ها انسان را تسخیر کرد،

مردمی خسته و زخم دیده از کرونا، ویروسی مرگ بار که بسیاری را بازمانده و عزادار کرد و طولانی شدن دوران قرنطینه، انگیزه و هدف زندگی مان را از بسیاری از ما ربود و در حالی که در آلونک های های خود بین گوشی ها و لپ تاپ ها و تلویزیون  ها و هزاران خوراک فکری گم گشته و تبدیل به زامبی هایی خالی از روح شده بودیم، Soul ماننده تلنگری بر ما بود که میگفت اگر از مسیر زندگی از لحظه لحظه هایش لذت نبری و همچنان منتظر بمانی تا همه یموانع بر طرف شود تا به مقصدت برسی، قبل از رسیدن تاریخ مرگت، میمیری...

اصولن وقتی یک چیزی خیلی روش تبلیغات میشه و به نوعی اونقدر ازش گفته میشه و تبدیل به کالایی اورریتد (بیش از اندازه توجه شده) میشه، دیگه تمایلی به دیدنش ندارم ولی از اونجایی که خودم بعد از فوت مادرم، دنبال چیزی هستم که زندگیم رو روی ریل نگه داره و از مسیرش خارج نشه و چه چیزی بهتر از نظم، پس چند وقتیه که با اعضای خانواده، چهارشنبه های انیمیشن رو راه انداختیم و سومن انیمیشن در این روتین، قرعه اش به نام Soul افتاد و خب توفیق اجباری و نشستم و تماشاش کردم و خب وقتی فیلم تمام شد اولین چیزی که نظرم رو جلب کرد این بود که چرا Soul!؟ مثلن چرا Ghost نه؟؟!

ازونجایی ک یک مفهوم بسیار انتزاعی توی ذهنم هست و بیان یک همچین کانسپتی خیلی سخته، سعی دارم به زبان خیلی ساده و بدور از هر نوع پیچیدگی و عاری از هرنوع سانتیمانتالیزه ای بیانش کنم.

کسی که فیلم رو تماشا میکنه و اگر به لحظه لحظه ی پیام هایی ک میخواد بهت بده توجه کنه متوجه میشی که این فیلم به شکل عجیبی غیر مذهبی ترین فیلمیه که ما رو به مذهبی ترین متریال هر دینی نزدیک میکنه.

بودن یا نبودن روح، مسئله این است!

در این فیلم تبلیغ هیچ دینی نیست، حرفی از خدا نیست،حرفی از جهنم و بهشت نیست،حتی جایی ک روح های زندگی کرده را دعوت به دنیای پسین میکنن، هیچ سرنخی از چگونگی و شکل و فرم محتوای آن دنیای پسین نمیده، به شکل عجیبی اونجا همه چیز سیستماتیکه، و ازین بابت به فرم ذهنیت آدم ها و انتظارشون نزدیک تره.

دلیل نامگذاری این فیلم به Soul رو به شخصه به عنوان تماشاچی و بعد از دیدن و دقتدر سکانس های مهم فیلم در این میبینم که سازندگان فیلم سعی در اثبات وجود یک روح (به معنای Ghost) و داشتن زندگی کاملن جدا از جسم و بودن در جهانی دیگر خارج از جسم ندارند، بلکه آنها با نامگذاری Soul بیشتر در پی معنا بخشیدن به زندگی مادی و همینطور در ادامه عشق ورزیدن به همان روزمرگی را هستند.

soul معنوی ترین واژه ای که در پی معنا بخشیدن به مادیت هست، Soul به ما میگوید قبل از آنکه در پی معنویت باشی، دنبال سرچشمه باش و سرچشمه همان درون ماست، Soul مانند تکه شیشه ای از کلیت آیینه بزرگی است که درون ما را به ما نشان میدهد و مانند قطره آبی از چشمه جوشان درون ما که نباید بگذاریم زندگی در زمین و روزمرگی اش، آن را تبدیل به مردابی راکد کند.

هر چقدر واژه Ghost بیشتر سعی در موجودیت بخشیدن به روح و اشباح و زندگی پس از مرگ دارد، واژه Soul بیشتر سعی در زندگی بخشیدن و به حرکت در آوردن جسمی است که در آن قرار دارد و این جسم، خود را باید تا وقتی که زمانش نرسیده در ابن کره خاکی به دنبال بکشد و سنگینی زندگی را به دوش بکشد.

شاید برای همین بود که تمام رفتار های «روح ۲۲» که ما در طول فیلم شاهدش هستیم، در آخر برای ما decode میشود، «روح ۲۲» علاقه ای به زندگی ندارد، او از جایی که هست، یعنی دنیای پیشین راضیست، در طول هزاران سال روح های زندگی کرده بسیاری سعی کرده اند او را برای زندگی در زمین آماده کنند، برای او هدفش را پیدا کنند یا سعی کنند که او هدفی را پیدا کند، اما در نهایت میفهمیم موسیقی، ورزش، آشپزی، و هزاران هزار کار دیگر هیچ کدام جرقه ای نیست و یا هدف و معنای کسی از زندگی.

پیام نهایی فیلم این است که مهم نیست نیروی برتری وجود داشته باشد.