يكي از مشكلات بزرگي كه ايراني ها در سراسر جهان ، در زندگي روزمره خود با آن روبرو هستند ، پيچيده ديدن اطراف و پديده هاي مختلفي هست كه با آنها روبرو مي شوند. ايراني ها از همان اول مدل خيلي بغرنجي براي سئوالاتي كه برايشان پيش مي آيد در نظر مي گيرند. آنها نگاه ساده را معادل حماقت و كم عقلي تلقي ميكنند. معني دقيق عبارت " تو به اين قضيه خيلي ساده نگاه ميكني!" اين است كه تو از درك ظرايف و نقاط حساس و باريك موضوع غافلي . هر جا بحثي شفاهي و يا مناظره اي كتبي( اينترنتي) در باره موضوعي در ميگيرد هر كس سعي دارد با ارائه تفسيري بس بغرنج و افزايش تعداد عوامل دخيل در موضوع به ديگران نشان دهد كه از IQ بالاتري بر خوردار است. به قول قديمي ها : تو مو مي بيني و من پيچش مو . ايراني ها در اولين برخورد با ملل ديگر (مثلاً شما بفرمائيد ژاپني ها) از جهانبيني ساده آنها يكه مي خورند. در حالي كه اغلب مردم سعي دارند براي مشكلات بزرگ راه هاي ساده و عملي پيدا كنند ما ايرانيها در تلاشيم براي مشكلات كوچك راه حل هاي پيچيده و غير عملي ارائه داده و همه فعاليتها را بخوابانيم. وقتي يك ايراني مي گويد : بايد يك فكر اساسي كرد. منظورش اين است كه آنقدر عوامل متعددي در اين كار دخيل هستند و روابط پيچيده اي با هم دارند كه عملاً هيچ كاري نمي شود كرد !
نگرش ايراني در اين خصوص عين نقاشي هاي مينياتوري است ، پرداختن بيش از حد به جزئيات در يك مورد و غفلت از كل موضوع و از همه مهم تر پرسپكتيو و حجم و فضا در این تفکر جائی ندارند ، درست عين نقاشي هاي دوران جنگهای صليبي. ريشارد شير دل همواره در حال حمله است ولي نتيجه مهمي را كسب نمي كند. در حقیقت ساده فکر کردن یعنی داشتن نوعی عقل ناب و کودکانه که راه حل هایی ارزان , عملی و از همه بالاتر موثر برای مشکلات پیدا کنیم. به عنوان مثال ایده کانتینر برای حمل بار بر روی کشتی و یا بر روی تریلر ها و کامیون ها در خشکی جدید و متعلق به دهه 1950 میلادی است. بدون عملی شدن این فکر تجارت جهانی به این شدت رشد نمیکرد و از جهانی شدن و به قولی Globalization خبري نبود. در حقیقت جهان بدون کانتینر مثل این است که شما وسائل خود را به جای اینکه داخل چمدان و یا ساک بگذارید همگی را دست بگیرید. واقعاً دست و پا گیر است. این ایده ساده ای بود که جهان را تکان داد. علائم رنگی در کف سالنهای بیمارستان که اشخاص را به اورژانس و یا اطاق عمل و داروخانه هدایت میکند بدون آنکه از کسی سئوالی بپرسند نمونه دیگری از ایده های ساده و موثر هست که با حداقل هزینه , کار بزرگی را انجام میدهد. ایرانیها با این روش ها بیگانه اند. ما هنوز مثل عصر تاریکی در اروپا , در باره مشکلات آسمون و ریسمون می بافیم و از ارائه مدل های ساده که به تدریج و بنا بر نیاز پیچیده می شوند , عاجزیم. در فيلم محلل ( محصول سال 1355) با بازي و كارگرداني نصرت كريمي و با شركت زنده ياد ايرن ، كريمي روي اختلافاتي كه با همسرش داشت وي را سه طلاقه ميكند. بعداً پشيمان مي شود ولي ازدواج مجدد ( اصطلاحاً رجوع به همسر) متضمن آن است كه همسرش با مرد ديگري ازدواج كرده و بعداً طلاق بگيرد تا نصرت بتواند با زنش مجدداً ازدواج كند. همه به دنبال يافتن راه حلي براي مشكل هستند و راه حل هائی پیچیده و مسخره ارائه میدهند( نصرت کریمی در صحنه ای دنبال مردی میگردد که از نظر جنسی ناتوان باشد تا هم شرع رایج اجراء شود و هم شوهر موقت و یا به قولی کاتالیزور آسیبی به همسرش نرساند !!!). در اين ميان كودك 5 ساله كريمي راه حلي ساده اي را ارائه ميدهد: مامان ! برگرد خونه ! تا دوباره با هم زندگي كنيم. به همين سادگي. كه البته پذيرفته نمي شود. بچه ها هنوز منبع اصلي و اصيل ارائه افكار نوع و راه حل هاي بديع براي مشكلات بزرگ هستند چون مثل ما بزرگترها هنوز فرصت كافي نيافته اند كه درس بخوانند و به اصطلاح متخصص بشوند !!!
رنسانس به دستاوردهایی میدان میداد که نه تنها علمی بودند بلکه کاربردی نیز شمرده شده و باعث سهولت ارتباطات بشری می گشتند. براي ارائه مصداق دراين مورد اول به سيستم اعدادي كه در اروپاي قديم قبل از رنسانس ، رايج بود و به عنوان اعداد لاتين موسومند مي پردازيم. دراينجا براي هر كدام از اعداد حرفي اختصاص داده شده است :
I يك ، II دو ، III سه ، V پنج ، X ده ، L پنجاه ، C صد ، D پانصد ، M هزار. با اين حساب ، چهار را با IV و شش را با VI و نه را با IX و 11 را با XI و سرانجام 2013 را با MMXIII نشان داده مي شود. براي اينكه شما بتوانيد چهار عمل اصلي در حساب يعني جمع و تفريق و ضرب و تقسيم را با اين اعداد انجام بدهيد بايد حداقل ليسانس رياضي از دانشگاه معتبري داشته باشيد و گرنه قادر به انجام اين كار نخواهید شد. تصور كنيد مي خواهيد عدد MM يعني 2000 را در عدد MDC يعني 1600 ضرب كنيد. اصلاً آسان نيست.كاملاً واضح است كه وقتي اعدادي نظير میليون و ميليارد و به طور كلي اعداد بزرگ سر و كارداريد واقعاً انجام هر عمل رياضي براي هر كسي در رشته عاي مختلف علوم عذاب آور خواهد شد.
حالا به سيتسم شمارش ده دهي ( كه به سيستم عربي هندي معروف است ) كه از زمان رنسانس تاكنون عالمگیر شده توجه كنيد. تنها با استفاده از ده سمبل براي نشان دادن ارقام از 0 تا 9و پذيرش سيستم ده دهي ميتوانيد حتي شن های صحرا و فواصل خيلي دور در كهکشان ها را بشماريد و به روي كاغذ بياورید. مهمتر از آن اينكه انجام اعمال رياضي در اين سيستم به قدري ساده است که حتي دانش آموزان كلاس سوم دبستان مي توانند اعداد را با هم جمع و ضرب و تقسيم كنند. شمارش دهدهی نمونه ای است از سامان دهی تفكر ساده و كارا. در سيستم جديد همانگونه كه مشاهده مي كنيد صفر هم وجود دارد در حالی که در سيستم رومي صفر به آن معنائي كه بعدها مطرح شد وجود نداشت. يونانيها و رومي ها با مفهوم اعداد منفي بيگانه بودند. در حاليكه در سيستم ده دهي با عبور از تراز صفر به اعداد منفي مي رسيم.
Rene Descartes(1596-1650) فيلسوف ، رياضي دان و دانشمند بزرگ فرانسوي از عمده ترين مناديان آغاز عصر جديد رنسانس در اروپاست. وي به دليل آنكه اغلب مريض احوال بود عمر كوتاهي داشت. با اين حال چنان اصول روشني از خود به جاي گذاشت كه كمتر رشته اي در علوم را مي توان تصور كرد كه وام دار و مدیون تفكرات رنه دكارت نباشد. مهترين دستاورد دكارت و مشاركتش در فرهنگ جديد اصول ساده اي است كه براي تفكر علمي و تحقيق و پژوهش وضع كرده و هم اكنون نيز همچنان مورد نياز و استفاده همه از دبستان تا رده هاي بالاي علمي و دانشگاهي است. ايشان شايد اولين كسي باشد كه اعلام كرد عصر جديد بر پايه تفكر ناب استوار است و نشانه آدميت و تمدن همين تفكر است. من فكر ميكنم پس هستم. I think, therefore I am. و يا به قول فرانسويها Je pense , Donc Je suis. به هر حال براي اين كه اين قصه كوتاه شود ميپردازيم به اصل موضوع. اصول تفكرات وي را ميتوان اين گونه فهرست بندي كرد :
1- تفكر بر پايه طرح سئوالات ساده قرار دارد. اگر موضوع پيچيده اي نظر شما را به خود جلب كرده بايد بتوانيد آن را به تعدادي سئوال ساده تقسيم و به دنبال يافتن پاسخ براي آنها باشيد. به احتمال زياد با جمع بندي همه دستاوردهايتان ميتوانيد به همان سئوال اصلي پيچيده و بغرنج پاسخگو باشيد. هر كسي كه سئوال را ميخواند بايد درك واحدي از آن داشته باشد. البته معيار سادگي در دنياي جديد بيان سئوال و ارائه پاسخ تا جائي كه ممكن است به زبان عدد و رقم است. كدام رژيم غذائي در بهبود عملكرد تحصيلي دانش آموزان دبستاني موثر است ؟ پاسخ بايد دقيق و بر پايه كالري روزانه و نقش مولفه هاي غذائي مهم در آن تبيين گردد.
2- در ابتداء مدل ساده اي را براي حل مسئله در نظر بگيريد. بعداً با توجه به اهميتي كه موضوع براي شما دارد مي توانيد از مدل هاي پيچيده تري استفاده نمائيد. عوامل زيادي در يافتن پاسخ سئوال موثرند بايد اصلي ها را در نظر گرفته و از بقيه صرف نظر كرد. مثلاً در سقوط اجسام ، شكل فيزيكي آن ، غلظت ، دماي هوا و سرعت بادي كه در منطقه ميوزد در تعيين پاسخ دقيق موثرند ولي ما با تقريب قابل قبولي از همه اينها صرف نظر كرده و فرض مي كنيم سقوط در خلاء صورت ميگيرد و همه وزن جسم هم در مركز ثقل آن متمركز شده و به شكل يك نقطه است.. اختلاف بين جمهوريخواهان و كاخ سفيد براي تصويب بودجه احتمالاً تاثيراتي در مذاكرات ايران و غرب بر سر پرونده هسته اي ايران خواهد داشت ولي ميتوان علي الحساب از اين وابستگي صرف نظر كرده و عوامل مهمتری را در نظر گرفت.
3- تحقيق و آموزش و يادگيري هميشه بايد از كل به جزء برود تا در هر مرحله اي كار متوقف و يا تعطيل شود از دستاوردهايش بتوان استفاده كرد. فرض بفرمائيد شما در كلاس مكانيكي اتومبيل شركت داريد. اگر مربي از همان روز اول به تشريح جزئيات و قطعات اتومبيل بپردازد ، آموزش مقرون به صرفه واقتصادي نخواهید داشت. يعني شروع كند به توضيح موتور و بعداً گيربكس و ديفرانسیل و انتقال قدرت و باطري واستارت و .............. و سرانجام وقتي همه را گفت آنها در اتومبيل جمع كرده و نحوه تعامل آنها را نشان دهد. اين نحوه آموزش اشکال بزرگي دارد. اگر كسي در مرحله اي سيستم آموزشي را ترك كند تنها متخصص باطري و يا گيربكس خواهد شد و هيچگونه اطلاعات عمومي در باره اتومبيل نخواهد داشت. شايد روز اول مربي همه اتومبيل را به شكل يك جعبه سياه Black Box نشان بدهد كه ورودي هاي آن عبارتند از بنزين و يا هر سوخت مناسب ديگر ، آب براي رادياتور به منظور خنك كردن موتور ، روغن براي موتور و ترمز و گيربكس ، باطري و سرانجام هواي مناسبي كه موتور مورد نظر بتواند در آن كار كند( مثلاً برخي از ماشين هاي نمي توانند در هوائي كه داراي رطوبت بالائی است به خوبي كار كنند) و سرانجام باد لاستيك ها. همه اين ورودي هاي براي اينكه ماشين شروع به حركت كند لازم است و بدیهي است كه اينها لازمند ولي كافي نیستند. ممكن است اتومبيل مشكلي داشته باشد كه با وجود همه اين وروديها موتورش استارت نخورد. به هر حال بيش از 80 درصد مشكلات اتومبيل به دليل همين وروديهاست كه رانندگان در ابتداء نمي توانند از سالم بودنشان مطمئن بشوند. جلسه بعدي مربي ميتواند اطلاعات بيشتر و جزيئات مهمتري را مطرح نمايد. اصطلاحاً به اين نوع آموزش نگاه پرنده و يا Bird Eye View مي گویند. يعني يادگيري به قول رنه دكارت بايد عين پرنده باشد. پرندگان در آسمان پرواز كرده ابتداء اطلاعات كلي به دست آورده و سپس بر پايه علاقه ( غذا و جفت ) در نقطه مناسبي فرود مي آيند و تنها در باره همان منطقه اطلاعات بيشتري را به دست مي آورند در مثال بالا هر كدام از كارآموزاني كه ميخواهند مكانيك اتومبيل بشوند در هر مرحله كلاس را ترك كنند ، اطلاعات به درد بخوري در باره ماشين دارند و اگر بعداً بخواهند موضوع را ادامه بدهند اين كار راحت تر خواهد بود.
4- البته برخي از اين اصول توسط دانشمندان ديگر رنسانس از جمله نيوتون و لايبنيتس و هوك و ديگران گفته شده ولي رنه دكارت همه آنها را به شكلي جامع بيان كرده است.
براي درك اصول بالا به طرح سئوال ساده اي مي پردازيم.
اگر يك ورق كاغذ A4 را در اطاقي از ارتفاع 2 متري رها كنيم( پرت نكنيم، فقط كاغذ را رها كنيم) چه مدت طول خواهد كشيد تا به زمين برسد.
اگر بخواهيد اين موضوع را بررسي كنيد بايد از شش نفر بخواهيد كه از زواياي مختلف مسير سقوط اين ورق كاغذ را( مثلاً با موبايل) فيلم برداري كنند. شما بايد نرم افرارهاي ويژه اي در كامپيوترتان داشته باشيد تا وقتي هرشش فيلم را داون لود كرديد با دادن اطلاعات كافي لحظه برخورد اين ورق A4 و اينك كدام نقطه آن زود تر به زمين ميخورد را مشخص كنيد. حالا موضوع را ساده تر مطرح ميكنيم./
الف : همه وزن كاغذ A4 را كه حدود 5 گرم است در نفطه ثفلش تصور كنيد. يعني كل اين ورق را يك particle در نظر بگيريد. يعني نقطه اي بدون بعد به وزن 5 گرم.( اگر از كاغذ 80 گرم در يك يك مترمربع استفاده كنيد و مساحت كاغذ A4 را 16/1 مترمربع در نظر بگيريد) در اين صورت بدون هيچ نيازي به دوربين و نرم افزار با استفاده از فرمول سفوط اجسام نيوتون كه در دبيرستان ياد گرفته ايد : X=1/2 g t^2 و g=9.8 m/s^2 را در نظر بگيريد و X=2m از اينجا t= 0.6388 ثانيه به دست خواهد آمد. . نكته مهم اين است كه اگر اين پاسخ ساده و ارزان را با جوابي كه با استفاده از شش دوربين به دست آورده ايد مقايسه كنيد متوجه خواهيد شد كه با دقت خيلي زيادي دو پاسخ به هم نزديكند..
رنه دكارت با كاربرد روش هائي كه به همه توصيه ميكرد خود به حل مسائل مهمي همت گماشت و در اغلب آنها موفق بود. مهمترين دستاورد دكارت در حوزه رياضيات ، ابداع هندسه تحليلي Analytical Geometry بود. داستان اختراع اين شاخه مهم رياضي درست مثل افتادن سيب از درخت كه انگيزه اي شد براي سر اسحاق نيوتون به منظوربررسي سقوط اجسام و يافتن سرعت و شتاب و مسير طي شده ، با مشاهده مگسي در اطاق رنه دكارت اتفاق افتاد. دكارت اين سئوال ساده را مطرح كرد : مگس كجاست ؟
همان گونه كه قبلاً گفته شد با توجه به اينكه دكارت اغلب اوقات مريض احوال بود بر روي تخت دراز مي كشيد به سقف خيره مي شد بنابراين سئوال مطرح شده ( مگس كجاست ؟ ) مي تواتند طبيعي جلوه كند.
چند هزار سال بود كه پاسخ بشر به سئوال ياد شده اين بود : مگس در داخل اطاق است. دكارت به دنبال آن بود كه با استفاده از عدد و رقم موقعيت مگس را براي كسي كه در خارج ازاطاق است چنان دقيق مشخص كند كه شنونده بتواند تصور صحيحي از موقعيت مگس داشته باشد.
راه حل هوشمندانه دکارت متضمن معرفي دستگاه مختصاتي است كه به افتخار خودش به Cartesian coordinates معروف است. در واقع شما ناخود آگاه وقت به کسی آدرس منزل و یا محل کارتان را میدهید از چنین دستگاه مختصاتی استفده میکنید. معمولاً دو خیابان عمود بر هم را که برای شنونده شما مشخص است با محل تقاطع آنها که میدان و یا چهار راه است در نظر گرفته و فاصله را به صورت عدد و رقم برای شنونده روشن میسازید.
محل تقاطع دو خیابان X ,Y همان Origin و یا مبداء مختصات است که با O نشان میدهیم. مثلاً می توانیم به مخاطب خود بگوئیم اگر 2 کیلومتر از مبداء به سمت شرق باید و بعد 3 کلیومتر به سمت شمال برود به کتابخانه و یا آزمایشگاه خواهد رسید. حالا اگر سوژه مورد بحث مگس باشد که در هوا حرکت میکند در آن صورت از سیستم مختصات سه بعدی استفاده میکنیم
این بار چنانکه ملاحظه می کنید می توانیم برای همه موقعیت هایی که مگس میتواند درداخل اطاق قراربگیرد سه عدد اختصاص بدهیم و با همین ها به همه افراد اعم از آنهائی که داخل اطاق و یا آنهائی که بیرون هستند , بتوانیم موقعیت مگس را توضیح دهیم. البته بعد ها مختصات قطبی Polar Coordination هم تعریف شد که بسته به موقعیت سوژه های مورد بحث م یتوانیم از دستگاه مختصات مناسبی استفاده کنیم.
البته برای سهولت بررسی موقعیت مگس , دکارت چند فرضیه در نظر گرفت. اول اینکه از ابعاد مگس صرف نظر کرده و آن را تنها یک نقطه یعنی Particleدر نظر گرفت که تقریب مناسبی است. دوم اینکه سرعت جا به جائی مگس قابل مقایسه با سرعت نور یعنی 300 هزار کیلومتر در ثانیه نباشد که این هم فرض درستی است و سومین فرض که بیشتر خواهش است تا فرض : لطف کنید تنها به دانستن موقعیت مگس اکتفاء کنید , اگر سرعت جا به جائی و تغییر جهت های مگس را در حین پرواز بخواهید واقعاً کار دشوار ولی در عین حال عملی است.
ایده تعیین موقعیت هر نقطه در فضا با استفاده از محور های مختصات بعداً به موضوعات مختلفی از قبیل تعیین موقیعت شهرهای مختلف کره زمین تعمیم داده شد. در اینجا دایره خط استوا به عنوان مبداء افقی و مدارات به عنوان محور عمودی درجه بندی شده و نصف النهاران با تعیین نصف النهار مبداء گرینویچ به عنوان مبداء حرکت عمودی مورد استفاده قرار گرفتند. طبق همین درجه بندی ها مدار 38 درجه شمالی بعد ها به عنوان مرز جغرافیائی دو کره مورد استفاده قرار گرفت. به عبارت دیگر تعیین موقعیت نقاط جغرافیائی با استفاده از سیستم محور های مختصات چنان رواج یافت که دیگر غرب و شرق نمی شناخت و مقبولیت عام یافت.
البته اهمیت کار رنه دکارت در زمینه هندسه تحلیلی به اینجا ختم نمی شود. حالا دیگر همه اشکال و احجام هندسی را می توان با مشخص نمودن معادله آنها در سیستم دستگاه مختصات به اصطلاح تحت کنترل آورد و مساحت و طول محیط و هر مسئله دیگری در باره آنها را حل کرد. مثلاً معادله دایره را به شکل X^2 + Y^2 = R^2 و یا معادله کره ای به شعاع R را به شکل زیر می توان بیان کرد :
X^2 +Y^2 +Z^2 = R^2
انقلاب اصلی هندسه تحلیلی دکارت از سکه انداختن هندسه اقلیدوسی با بیش از 2000 سال سابقه بود. اقلیدوس Euclid(365BC-275BC)در حدود سال 310 قبل از میلاد با نگارش کتاب اصول اصول و یا همان Elements برای مدت 2000 سال شالوده محکم ریاضیات را در سیستم آموزشی غرب پایه ریزی کرد. در حقیقت هندسه تحلیلی بر محاسبه است در حالیکه هندسه اقلیدوسی بر اساس ابتکار ریاضیدانان پای گرفته است. به عنوان مثال در هندسه اقلیدوسی برای این که ثابت کنید میانه های هر مثلثی به نسبت دو سوم و یک سوم همدیگر را قطع میکنند نیاز به ارائه راه حلی ابتکاری دارید در حالیکه در هندسه تحلیلی فرمول ساده و مشخصی برای محاسبه طول هر پاره خطی وجود دارد. می توانید طول همه قطعات میانه های هر مثلثی را حساب کرده و عملاً ببینید که آنها با چه نسبتی همدیگر ا قطع میکنند.
نقطه G محل تلاقي سه ميانه مثلث ABC است. لازم به يادآوري است كه ميانه و يا Median خطي است كه راس هر مثلثي را به وسط ضلع مقابل متصل ميكند. يعني در اينجا AE=EC و AF=FB و BD=DC.
اگر با استفاده از روشهاي اقليدوسي بخواهيد نسبت AG به GD را كه 2 است پيدا كنيد به روشهاي ابتكاري نياز پيدا خواهيد كرد.ولي با استفاده از فرمول محاسبه فاصله بين دو نقطه مي توانيد خيلي راحتو سريع ثابت كنيد كه AG=2GD
در حقیقت هندسه اقلیدوسی نمایانگر ریاضیات اشرافی و شاعرانه دوران ماقبل رنسانس است در حالیکه هندسه تحلیلی نشان دهنده آن است که همه کودکان جهان با استعدادی متوسط می توانند ریاضی دان بشوند. معلم دیگر لازم نیست وقت زیادی را با هر دانش آموزی صرف کرده و راه حل وی را که اغلب انحصاری و به قولی یونیک است بررسی کند. در هندسه تحلیلی همه چیز فرمول دارد. وقتی تمام نقاط صفحه و فضا را تنها با اختصاص دو و یاسه عدد تحت فرمان خود در آوردید دیگر لازم نیست نگران نافرمانی آن ها باشید.راهی را که دکارت انتخاب کرد بعد ها توسط ریاضی دانان دیگر نظیر جرج بول George Boole(1815-1864) ادامه پیدا کرد و نهایتاً به ابداع جبر منطقی Algebraic Logic منجر گردید.
غرض از این همه مقدمه چینی این بود که متاسفانه اغلب ما در اسلوب تفکر برای حل مشکلات از ارائه مدل های ساده در مرحله اول بررسی عاجزیم. در شروع کار نمیتوانیم عواملی را که چندان در مسئله موثر نیستند صرف نظر کرده و کنار بگذاریم. هر کسی هم این گونه فکر کند ما به عنوان آدم ساده و یا نهایتاً بی اطلاع طرد می کنیم. با وجود آنکه دادن مصداق در این مرحله اشتباه محض است و هر کسی ممکن است بنا بر سلایق خود آنها را تفسیر کند با اینحال برای جا افتادن موضوع مجبورم به چند نکته از تاریخ معاصر کشورمان اشاره کنم.
در تابستان سال 1329( ژوئن 1950) , سپهبد حاجعلی رزم آراء که قبلاً رئیس ستاد مشترک ارتش بود با رای اعتماد نمایندگان مجلس به نخست وزیری رسید و کابینه خود را تشکیل داد. وی فارغ التحصیل کالج نظامی سن سیر در فرانسه و از معدود تیمساران تحصیل کرده بود که به زبانهای انگلیسی و فرانسه و روسی تسلط کامل داشت. وی فردی پر انرژی و مسلط به کار بود. کتاب جغرافیای نظامی وی سالها در دانشکده افسری ایران تدریس میشد. وی هیچ گاه از ایده ملی شدن نفت حمایت نمیکرد. دلیل این امر خیلی ساده بودو ایشان می گفتند که ما توان و ظرفیت صنعتی برای استخراج , انبار , حمل و بازار یابی نفت را نداریم. جمله معروفی هم دارند که گفته : ما نمی توانیم لولهنگ ( آفتابه گلی) بسازیم چگونه می توانیم نفت را ملی کنیم. به دور از همه تعصبات حرف ایشان درست مثل گزاره های ریاضی منطقی بود. نتیجه آن شد که همه لیبرال ها و جبهه ملی و دربار و حزب توده تبلیغات شوم و مسمومی را بر ضدش شروع کرده و نهایتاً با همکاری هم در 16 اسفند همان سال در مسجد شاه تهران ترورش کردند. 13 روز بعد در 29 اسفند مجلس قانون ملی شدن صنعت نفت را سراسر کشور را به تصویب رسانید. چند سال بعد وقتی کودتای 28 مرداد به انجام رسید و آب ها از آسیاب افتادند قرار داد جدید با کنسرسیوم نفت درست با همان شرایطی بسته شد که رزم آراء در صدد بود آن را به انجام برساند. هنوز کسی بر روشن بینی این سرباز اذعان نکرده است.
در 63 سال گذشته 29 اسفند برای بزرگداشت ملی شدن نفت در ایران تعطیل عمومی است. در این مدت تبلیغات بر ضد رزم آراء ادامه پیدا کرد. احتمالاً چون رزم آراء در فرانسه درس خوانده بود به تفکرات منطقی دکارت نزدیک بود ولی حتی تحصیل کردگان و لیبرال های کشور نخواستند دست از عوام فریبی بردارند و منطق بی رحم اقتصاد و سیاست را بپذیرند. این نمونه ای از تربیت غیر منطقی و قرون وسطی ای ما ایرانی هاست. 363 سال بعد از فوت دکارت هنوز هم به شکلی ظاهری هندسه تحلیلی می خوانیم ولی هیچ گاه نتوانسته ایم به عمق تفکرات وی پی ببریم. تلاش زیادی لازم نیست چون اصول توصیه شده دکارت خیلی هم ساده است.در آسیا ژاپنی ها خیلی زود تر و سریع تر از بقیه این اصول را یاد گرفتند. آنها در فردای جنگ جهانی دوم , همکاری با جهان غرب و به ویژه آمریکا را شروع کردند. این کار آنها منطقی و بهتر است بگويم دكارتي و بهترین تصمیم در آن شرایط بود. گذشت زمان نشان داد که آنها چقدر در تفکراتشان محق بودند. چینی ها خیلی دیرتر و در زمان دنگ شیائو پینگ به این تفکر منطقی رسیدند ولی در همین مدت کم سود چنین طرز فکری را دیدند. معلوم نیست باد تغییرات چه زمانی به ایران خواهد رسید. عوامل فرهنگی نهضت رنسانس هنوز برای ما ایرانی ها رمز گشائی نشده اند. ما در همان دوران قبل از این تحولات زندگی می کنیم. نکته مسلم آن است که هیچکس کلاس آشنائی با رنسانس برایمان نخواهد گذاشت. هر ملتی خود باید این مهم را انجام دهد.
بسیار عالی بود جناب مرادی. مقالهای گویا و مرتب و پراستدلال! این نکته البته در شیوه نوشتار ما ایرانیها هم نمود داره. سخت نویسیم. مثلن سالهاست من از افعال «گشت و گردید و نمود» فراریم. به جای همهشون میشه «کرد» را گذاشت خیلی ساده. اما به روند گذشته٬ تنوع طلبی در افعال و نوعی نیاز درونی به عصای فرمالیته که در ادبیات غیر مدرن رواج داشت٬ هنوز داره به حالای ما کش میاد. غرض اینکه٬ سادهنویسی در عین اینکه میتونه صمیمیت نوشته رو بالا ببره٬ اما به طبع ایرانی سخت پسند خوش نمیاد. من به جرئت میتونم ادعا کنم اتفاقن سادهنویسی اصلن و ابدن آسون نیست. باید خیلی خودت رو رها کنی و فقط و فقط به داستان فکر کنی تا زبانت از قید و بندها آزاد بشه. اما به قسمی هم فکر میکنم که ما ایرانیها (درصد بالایی از ما) شیفته دیده شدن و نمایش افاضات و به اصطلاح فرنگیها pedant هستیم. سختگویی و سختنویسی و حتی به دید حقارت به راهحلهای ساده نگاه کردن٬ چند نمونه بارز از این دید و جهانبینی عجیب غریبه! ارتباطهای انسانی جز با سادهگی٬ قوام پیدا نمیکنه. در همین سادهگی هست که راهحلها هم روی آب میان. شاید برای همینه که چهل و اندی ساله کاسه چه کنم برای سقوط دیکتاتوری روی سر گرفتیم. کی میدونه٬ شاید راهحل خیلی پیشپا افتاده و سادهست و کسی نمیبینه چون دنبال فضلفروشیهای تئوریک و کلامیه!
خیلی لذت بردم آقای مرادی. درود بر شما
البته یه اصلاحیه اینکه گشت و گردید٬ رو با «شد» هم میشه درز گرفت!
سیروس خان, این بلاگی که شما نوشتید و کامنت های تون با رسم محل تقاطع سه عمود منصف من را یاد کابوس امتحانات دبیرستان و وقتی که ما بچه درسخوان ها ایکس و ایگرگ از زیر رادیکال میکشیدیم بیرون! بقول معروف:
آنچه آرد تنبلان را در فغان
امتحانست, امتحانست, امتحان
ولیکن استاد ترابی اینجا هستند و مسائل را تجزیه و تحلیل میکنند. مرسی.
ما کی باشیم٬ فرامرز خان که تحلیل کنیم؟ نه استادش بهم میچسبه نه تجزیهش. یه اسم چار حرفی دارم٬ بلند بلند فکر میکنم فقط و الکی خر ذوق میشم! شما ندید بگیرید.
ارادت
مرسی ونوس خانم از نظراتی که میدهید و مطالبی که مینویسید. بسیار با ارزش هستند.
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست...
فرمرز خان و خانم ترابی عزیز . ممنون از کامنت ها
درست می گید خیلی ها از ریاضیات می ترسند. اما ریاضی هم درست مثل شعر و ادبیاته. منتها باید تعداد دانش آموزان مجدود باشه تا بشه بحث کرد. هندسه اقلیدوسی یادتون میاد؟ نقطه و خط و خطوط موازی ..... اون کتاب در تاریخ بشر بیشتر از هر کتابی حتی کتب مقدس چاپ و خوانده شده است
ریاضیدانان همیشه پیشرو هستند. در اواسط قرن نوزدهم 1839 یک آقای انگلیسی بود به نام جرج بول ایشون ریاضیدان بودند جبری را به نام خودشون اختراع کردند. درست مثل یک شعر به نظر میرسید که ذهنی هست اما 100 سال بعد حدودهای 1945 در ساخت کامپیوترهای جدید مورد استفاده قرار گرفت .
نوشته بسیار عالی ای بود، استاد سیروس. مرسی.
ممنون از همه دوستان
تاثیرات تفکرات دکارتی در زندگی روزانه ما خیلی موثره. دکارت برای اولین بار Bird Eye View را به ما معرفی کرد. یعنی به هر موضوعی از بالا درست مثل یک پرنده نزدیک شوید و به سوژه به اندازه ای که براتون مهمه. توجه کنید یک مسابقه فوتبال بین لیورپول و منچستر سیتی برگزار میشود. حدود 30 درصد از مردم اصلا به فوتبال و نتایج آن علاقه ندارند. حالا Approach بقیه متفاوته. تعدادی فقط به دانستن نتیجه بسنده میکنند مثلا 1 به 1 مساوی. همین. برخی علاوه بر نتیجه میخواهند بدانند زننده های گل ها چه کسانی بودند و سرانجام عده ائی چنان علاقه دارند که 90 دقیقه را پلک نمیزنند.
درست مثل پرنده ائی که از آسمان شهری رد میشود اما فقط و فقط در منطقه ائی که صرفا مورد علاقه اش پائین تر میاد و سرانجام نقطه ائ یرا که باید فرود بیاد انتخاب میکنه.
خلاصه سرتونو درد نیارم برخی میخواهند با پیچیده صحبت کردن و کاربرد لغات سنگین به بقیه نشون بدهند که دانشمندند. دکارت گفت : Enough is Enough بسه دیگه جمع کنید. ساده و کاربردی صحبت کنید. طراحان صحنه Set Desighners تاتر با استفاده از فضای کارتزین دکور ها را می چینند. مثلا میزها را در موقعیت 0 و 0 قرار می دهند . بقیه را هم با ارقامی که طراح داده اند کارگران صحنه سرجااشون قرار میدهند.