چندی پیش در یوتوب چشمم به عنوان فیلمی افتاد به نام #حاجی_واشنگتن که توجّهم را جلب کرد و هنگامی که درعنوان گذاری (تیتراژ) فیلم به نام های عزّت الله انتظامی و علی حاتمی برخوردم توجّه و کنجکاویم چند برابر شد و در نتیجه به تماشای آن نشستم. این فیلم سرگذشت حاجی واشنگتن، نخستین سفیر، ممالک محروسه ی #ایران به آمریکا (ینگه دنیا) است که در زمان #ناصرالدّین_شاه #قاجار به این سمت برگزیده شد. در این نوشته، من ابتدا به توصیف وبازگویی داستان فیلم به روایت علی حاتمی، نویسنده و کارگردان فیلم، می پردازم. داستانی که حاتمی در این فیلم از حاجی واشنگتن نقل می کند عین واقعیّت نیست زیرا که روال کارحاتمی در فیلم نامه هایش این بودکه واقعیّت ها را با رویا و فانتزی بیامیزد ودر نتیجه داستانی بوجود آورد ساخته و پرداخته ی ذهن خلاق خود او ونه لزوما عین واقعیّت. به این خاطرپس از شرح فیلم به شرح حال واقعی حاج حسین قلی خان نوری، ملقّب به صدرالسلطنه می پردازم که به علّت مسافرتش به مکّه وسپس به سبب وزیر مختاری اش درآمریکا واقامتش در شهر واشنگتن به حاجی واشنگتن معروف شده است.

فیلم رنگی حاجی واشنگتن درسال ۱۳۶۱خورشیدی ساخته می شود ودرفستیوال فیلم فجرهمان سال به نمایش در می آید ولی بلافاصله توقیف شده تا سال ۱۳۷۷ که اجازه ی نمایش عمومی به آن داده می شود. موسیقی متن این فیلم از محمّد رضا لطفی وآوازهم از شهرام ناظری است.

فیلم، داستان ماموریّت اولیّن سفیر ایران به آمریکاست که در آن زمان به ینگه دنیا معروف بود. حاجی در این سفر، مترجم یا دیلماجی هم به همراه دارد بنام میرزا محمود که پس از چند ماهی با اجازه ی حاجی به مدرسه ی طبّ می رود وبه تحصیل پزشکی می پردازد. فیلم حاجی واشنگتن به سبب موضوع آن بهتر می بود که درآمریکا فیلم برداری بشود ولی به علّت روابط غیرحسنه بین ایران و آمریکا و ندادن روادید به گروه فیلم ساز، سرانجام کشورایتالیا برای این منظورانتخاب می شود وفیلم برداری آن هم حدود پنج ماه به درازا می کشد.

داستان فیلم ازبازار تهران، بازار مسگرها، آغاز می شود که حاجی مشغول خرید لوازم سفراست، اجناسی هم چون آفتابه ی مسی، لُنگ و غیره. صحنه ی بعدی، حاجی سوار کالسکه است و راهی ینگه دنیا. در این جا، راوی داستان شهرها و کشورهایی را که حاجی باید می پیموده تا سرانجام به نیویورک و از آن جا به واشنگتن برسد فهرست وار نام می برد. در جمع، سفرحاجی وهمراهش، دوماه به طول می انجامد. درواشنگتن، حاجی در هتل پارادایزاقامت می کند.

اولیّن کسی که حاجی دررابطه ی کاری اش در آمریکا با او تماس می گیرد #توماس_فرانسیس بایارد ۱، وزیر امور خارجه ی وقت آمریکاست، که ترتیب ملاقات اورا با رئیس جمهور آمریکا که در آن زمان #استفن_گروورکلیولند (۱۸۳۷-۱۹۰۸) ۲ بود می دهد. وزیرامور خارجه  سرحاجی منّت می گذارد که ملاقات حاجی با رئیس جمهوردر عرض یک هفته اتّفاق خواهد افتاد در حالی که سفیردولت عثمانی ناچارشد برای تقدیم استوارنامه اش چهارماه منتظربماند. حاجی درملاقات خود با رئیس جمهور خطابه ای غرّا و پر آب و تاب به زبان فارسی ایراد می کند و سپس به عنوان هدیه مشتی پسته ازجیب ردای ترمه ی خود بیرون آورده و درروی میزرئیس جمهورمی گذارد که او هم یکی از پسته ها را از پوست در آورده، در دهان گذاشته با حرکات صورت و چشم نشان می دهد که از طعم آن خوشش آمده است و البتّه زبانا هم از حاجی و دولت فخیمه اش تشکّر می کند.

پس از انجام کارهای لازم اداری، حاجی در صدد اجاره ی خانه ای برای ایجاد سفارت که محلّ اقامت خود سفیرهم باشد بر می آید وخانه ای بزرگ با استخر که در قاموس حاجی حوضی است بزرگ و پرآب، اجاره کرده، چند کارمند هم استخدام می کند. ولی این روزگار خوش وزندگی مجلّل به علّت نرسیدن کمک مالی از ایران و نداشتن ارباب رجوع عمر چندانی نمی کند. چون در آن زمان، هیچ رفت و آمدی بین ایران و آمریکا صورت نمی گرفت، نه کسی ازایران مقیم آمریکا بود که نیاز به امور مهاجرتی داشته باشد و نه یک آمریکایی که بخواهد به ایران سفر کند.  در نتیجه حاجی مجبوربه اخراج کارمندان وخدمتکاران می شود وهمه ی کارها ی سفارت از آب پاشی وجاروکردن دم درگرفته تا آشپزی به گردن خودش می افتد. البتّه حاجی ازین موضوع مرتّب شکایت می کند و در نامه هایی که به صدراعظم و شخص ناصرالّدین شاه می فرستد از کمی بودجه ی سفارت، ناکافی بودن مقرّری خود ودوری از قبله ی عالم  ودخترش، مهرالنّسا، که بسیار مورد علاقه اش بوده شکوه و شکایت می کند.

 یکی ازقوی ترین وموثّرترین صحنه های فیلم مربوط می شود به قربانی کردن گوسفند دربالکن سفارت ایران در واشنگتن. جریان از این قرار است که حاجی واشنگتن چون به مکّه رفته و حاجی بوده در صدد قربانی کردن گوسفندی در روز عید قربان بر می آید. هرچقدر هم که دیلماجش سعی می کند که او را ازین کار بازدارد، نتیجه نمی دهد. لذا با زحمت زیاد، گوسفندی خریداری کرده، به سفارت می آورند، چند روز ازو در محلّ سفارت نگهداری می کنند تا روز موعود که حاجی با لنگ قرمزی که به کمربسته، به دست خود قصد قربانی کردن گوسفند می کند. گوسفند را به بالکن سفارت می برند و فیلم حاجی را مشغول تیزکردن کارد وصحبت با گوسفند و با خود نشان می دهد. تک گوئی حاجی در این صحنه واقعا زیبا واثرگذار است. گفته ها در نهایت زیبائی وگویایی است. این تک گوئی موقعیّت ایرانیان آن زمان و شرایط اجتماعی و سیاسی آن روزگار را به زبانی فاخر وشعرگونه بیان می کند. یکی ازجملات زیبای آن  تک گوئی که بعد ها در روی سنگ مزارعلی حاتمی هم حکّ شده این است: "آئین چراغ، خاموشی نیست." واکنون چند جمله ی زیبا و پرمعنای دیگر از آن تک گوئی:

 درتبعید به دنیا آمدم در تبعیدهم از دنیا می روم؛ تصمیم گرفتم که بجای غلام رعیّت، نوکر قبله ی عالم باشم وآقای رعیّت؛ جائی که نفوس بایدحق النّفس بدهند؛ چه انتظاری ازین دودمان (قاجار) با آن سرسلسله ی اخته؛ نه کاردانی ای داشتم برای خدمت و نه عرضه ای برای خیانت؛ حاجی! به شوق کدام کعبه قربان کردی؟......"

پس ازسربریدن گوسفند، حاجی به شقّه کردن آن می پردازد، گوشت ها را تکّه تکّه می کند، در سینی می گذارد به دم در سفارت می برد و به چند عابری که درحال گذربودند، صدقه می دهد.

حاجی گر چه در ابتدای ورود عاشق آمریکا شده بود، " الله اکبر، چه قیامتی، نعوذ بالّله خود بهشت است (...) پاریس و وین، ابرقو هستند پیش واشنگتن ." هرچه بیشترازعمراقامتش در واشنگتن می گذرد، احساس غریبی وتنهائی بیشتری می کند. گرچه در خفا و تنهائی خود مجذوب ومسحورفرهنگ آمریکااست و این را از نامه هائی که به رجال ایران عهد قاجار می نویسد می توان دریافت، فاصله و اختلاف دوفرهنگ را گسترده و خود را همچون وصله ای ناجورمی بیند.  حاجی هیچ گاه لباس فرنگی به تن نمی کند وبا همان کلاه قجری و جبّه ی ترمه در مراسم حاضر می شود.

در یکی از اوقاتی که حاجی در خانه تنها بوده واز پشت پنجره، نظاره گر بیرون از خانه، می بیند که رئیس جمهور آمریکا بدون هیچ گونه تشریفاتی، تنها، سوار برکالسکه ای به دیدن او آمده، حاجی ازین امر بسیار خوش حال می شود، به سبک ایرانی شروع به مهمان نوازی از مهمان ناخوانده می کند واز آنچه در خانه و بساط داشته ازپذیرائی اودریغ نمی کند. به او پیشنهاد خوردن میوه، غذا، نوشیدن چای، قهوه، عرق می دهد که هیچ کدام باب طبع رئیس جمهور قرار نمی گیرد. سرانجام، حاجی به فکر می افتد که ازخود مهمان بخواهد که چه دوست دارد بخورد یا بنوشد. این جاست که رئیس جمهوربا زبان ایما و اشاره از حاجی طلب "پسته " می کند. صحنه های بعدی نشان دهنده ی پذیرائی مفصّل حاج واشنگتن از رئیس جمهورآمریکا به سبک ایرانی است. انواع واقسام غذاهای ایرانی که حاجی واشنگتن به علّت نداشتن آشپز، خود می پزد، انواع اشربه ونوشیدنی ها در حالی که رئیس جمهورآمریکا روی سفره ای که روی زمین پهن شده یک وری نشسته با پاهائی که روی زمین دراز شده، مشغول صرف غذا، نوشیدن عرق دوآتشه و خوردن پسته است و پوست های آن هم تماما برکف اتاق ریخته و پراکنده است. پس از اتمام غذا، رئیس جمهوردر همان حالت درازکش، قلیانی هم دود می کند.

سرانجام، نوبت خداحافظی فرا می رسد. دراین هنگام حاجی شروع به تعریف از بی تکلّفی رئیس جمهور می کند که چگونه بی تشریفات و به تنهائی به دیدن سفیری آمده است واو را با شاه عبّاس که با لباس مبدّل به خانه های مردم معمولی می رفت، مقایسه می کند. در جواب، رئیس جمهور می گوید که او دیگر رئیس جمهور نیست و چهارماه است که دوره ی ریاست جمهوریش بسرآمده و این مطلب در تمام روزنامه های شهردرج شده وهمه ازآن باخبرند واز حاجی می پرسد، مگرتو روزنامه نمی خوانی؟ چهار ماهه که بنجامین هاریسون ۳ رئیس جمهور آمریکاست. وادامه می دهد که حالا او یک شهروند ساده است که می خواهد به مزرعه ی خود بازگردد واگر بتواند کشت پسته کند وعلّت دیدارش از حاجی گرفتن کمک برای کشت پسته بوده است.  حیرت، تعجّب و حزن حاجی در این صحنه تماشائی است.

قسمت بعدی فیلم داستان پناهندگی یک سرخ پوست آمریکائی به سفارت ایران است که تحقیقا ساخته و پرداخته ی ذهن خلاق علی حاتمی، فیلم نامه نویس و کارگردان این فیلم است.

حاجی واشنگتن پس ازهشت ماه اقامت وانجام شغل سفارت در واشنگتن به دستورناصرالدین شاه به تهران احضارو از مقام سفارت برکنار می شود. مدت سفرحاجی واشنگتن جمعا دوازده ماه بوده که چهارماه آن درراه سپری شده وهشت ماه دیگردرواشنگتن.

فیلم حاجی واشنگتن یک نمایش مضحک ازیک واقعیّت تاریخی است. درعین حال که تماشاگر را می خنداند، شدیدا متاثرهم می کند. وبیننده ی ایرانی متحیّرمی ماند که ازآن همه شکوه و عظمت، تاریخ چند هزارساله برای ما ایرانیان چه باقی مانده است! رفتار و کرداری نا مناسب با زمان و مکان، غرقه بودن در خرافات ونادانی، بی خبری از آن چه که در دور وبر ما در آن زمان در حال رخ دادن بود و بسیاری امور دیگر. دراین جا بهتر است بقول خود حاجی استناد کنیم که از دیلماجش می پرسد که آیا تمدّن ما کهن است یا کهنه؟

فیلم حاجی واشنگتن یکی از بهترین واثرگذارترین فیلم های ایرانی است که من دیده ام. متن ونوشته ی فیلم زیبا، گویا و شاعرانه، فیلم برداری وصحنه پردازی درسطح عالی هنری، بازی انتظامی در نهایت هنرمندی و خلاقیّت علی حاتمی درنقطه ی اوج.

 و امّا شخصیّت واقعی حاجی واشنگتن :

حسینقلی خان نوری، ملقّب به صدرالّسلطنه، هفتمین فرزند میرزا آقاخان نوری، صدراعظم ناصرالدین شاه و عامل اصلی بقتل رسیدن امیرکبیر است. خانواده ای که به این علّت هیچ زمان مورد احترام و علاقه ی مردم ایران نبوده اند. وی پدرش را در ده سالکی از دست می دهد و تربیتش را شخص دیگری به عهده می گیرد. تحصیلاتی می کند و زبان های فرانسه، انگلیسی می آموزد. اوخط خوش داشته و شعرهم می گفته است. وارد کادر سیاسی وزارت خارجه می شود و به عنوان ژنرال کنسول ایران مدتی در بمبئی بسر می برد و سپس از طرف ناصرالدین شاه به ایلچی گری سفارت ایران در آمریکا منصوب شده، لقب صدرالسّلطنه می گیرد.

در این جا، شاید بجا باشد ببینیم که پادشاهان قدر قدرت قاجار در باره ی آمریکا چه اندازه می دانسته اند واز نظرجغرافیائی چه تصوّری در باره ی ینگه دنیا داشته اند. " تا زمان ناصرالدین شاه، مردم می پنداشتند آمریکا به راستی در زیرزمین واقع است و اگر حدود دویست ذرع بکنند به آمریکا خواهند رسید. چنان که فتحعلی شاه در روز فوریه ۱۸۰۹ میلادی/ بهمن ۱۱۸۷ خورشیدی که "سر هارفورد جونس" ۴ نخستین سفیردولت انگلستان در ایران استوار نامه ی خود را با تشریفات مفصّل درکاخ گلستان تقدیم داشت، شاه ضمن پرس وجو از اوضاع جهان به خصوص انگلستان ووضع آن مملکت و طریقه ی حکومت پرسید: راستی آقای سفیراین که می گویند ینگه دنیا زیر زمین است حقیقت دارد وآیا اگر من دستور بدهم در این قصریک چاه دویست ذرعی بکنند به ینگه دنیا خواهم رسید؟ "۵ این نمونه ای است از اطلاعات پادشاه ایران و مردم آن از اوضاع واحوال آن زمان دنیا.

حاجی واشنگتن پس از بازگشت به ایران وزیر فوائد عامه می شود. پس از آن وزیر مختار و کارپردازبغداد. دربغداد به ضبط اموال تاجری ایرانی دست می زند و ماموری ایرانی را انقدرکتک می زند که می میرد. این اعمال سبب عزل او از مقامش می شود. از دیگر وقایع زندگی او اطلاعات چندانی در دست نیست تا سال فوتش در ۱۳۱۶ خورشیدی در تهران.

بطورکلّی، حاجی واشنگتن، شخصیّتی است بسیار متناقض وعجیب و غریب. حاجی چه در فیلم علی حاتمی از او چه در عالم واقع آدمی است غیرقابل دوست داشتن واعتماد کردن. داستان های فراوانی درمورد او گفته می شده که صحّت وسقم آن مشخّص نیست. و حدس زده می شود که رفتارغیرعادی وغیرمتعارف او سبب ساختن این داستان ها در باره ی وی شده است. حکایت هائی نظیرخرید و بردن پانزده آفتابه ی مسی از ایران به آمریکا که مبادا بدون آنها کارشرعی حاجی معطّل بماند؛ شستشو با لیف و صابون در آب استخر خانه ای که حاجی برای اجاره از آن جا دیدن می کرده؛ قربانی کردن گوسفند در بالکن سفارت، جاری شدن خون گوسفند از ناودان به خیابان؛ اطلاع پلیس از جریان وآمدن پلیس به سفارت برای بازجوئی و درج این مطلب در روزنامه های شهرواشنگتن ۶، نمونه های اندکی است از ندانم کاری های حاجی.  بعضی از هم دوره های او، نظیراعتماد السلطنه، ۷ به صراحت حاجی را دیوانه خوانده اند و دیگر رجال عهد قاجار برین باوربودند که اوآدم ابلهی بود که باعث آبروریزی و سرشکستگی ایرانیان درخارج از کشور وباعث خنده و تفریح خارجیان بوده است. از طرفی دیگر از گزارشاتی که حاجی برای رجال دربار وشخص شاه می فرستد، چنین مستفاد می شود که او آدمی بوده که پیشرفت های دیگر کشورها بخصوص آمریکا را می دیده و علاقه مند بوده که آن پیشرفت ها درایران هم به مورد اجرا گذاشته شود.

دراسناد وزارت امور خارجه ایران آمده که حسینقلی خان توانست تصویری واقعی از جامعه ی آمریکا ارائه دهد.  آمریکا از نظر وی با ایران فرق چندانی نداشت ومعتقد بود که اگرایرانیان هم بخود آیند، می توانند در اندک مدّتی همپای آنان شوند. 8  آخرین نکته این که ترجمه و تدوین نخستین لایحه ی قانون مدنی ایران توسّط حسینقلی خان صدرالسّلطنه صورت گرفته است.

قضاوت دیگر با خود شماست!

 

#مهوش_شاهق

۶ نوامبر ۲۰۲۰

فلوریدا

 

1-   Thomas Francis Bayard (1885) Secretary of State

2-   Stephen Grover Cleveland (1885-1889) the period of his presidency

3-   Benjamin Harrison (1889-1893) Period of his presidency

4-   Sir Harford Jones- Brydges (1764-1847) He was sent to Persia in the years (1807-11) as British ambassador to Iran.

5- سرگذشت حاجی واشنگتن، نخستین سفیرایران درآمریکا، تارنمای "جزیره دانش" نویسنده : هوشنگ احمدی، ۱۳۸۶ خورشیدی

6 – مجموع اقامت حاجی در واشنگتن هشت ماه بوده است وگفته می شود که ایام اقامت او درآمریکا مصادف با عید قربان نبوده است. مگراین که حاجی به عللی دیگرگوسفند قربانی کرده باشد.

7- روزنامه خاطرات اعتماد السّلطنه . متن کامل این کتاب در سال ۱۳۴۵ به کوشش ایرج افشار بر اساس نسخه آستان قدس منتشرشد.

8- دانشنامه ی جهان اسلام. حاجی واشنگتن   

 

منابع :

حاجی واشنگتن: تاریخ روابط ایران وآمریکا در روزگار قاجاریّه و پهلوی. اسکندردلدم، گلفام، تهران، ۱۳۷۱

حاجی واشنگتن، دانشنامه ایرانیکا، ۱۷ اوگوست ۲۰۱۸

آشنایی ایران قاجاربا دنیای غرب از نگاه حاجی واشنگتن. تارنمای خبرگزاری کار ایران                       566353--https:// www.ilna.news/fa/tiny/news-

حاجی واشنگتن علی حاتمی، فانتزی یا واقعی ؟  تارنمای باشگاه خبرنگاران جوان، ۱۳۹۸   yjc.ir