جدال نابرابر زبان ملی و زبان مادری
ایلکای
بمناسبت روز جهانی زبان های مادری، کلماتی توی ذهنم پرسه میزنند و چیزهایی به ذهنم رسید که احساس کردم به اشتراک گذاشتنشون خالی از لطف نیست.
بیایم قبل از اینکه به نقطه نظر شخصی خودم در این رابطه بپردازیم، یک نگاه کلی به خاستگاه این روز داشته باشیم و اینکه از کجا و چگونه و چند سال هست که این روز ثبت جهانی شده است.
روز ۲۱ فوریه از طرف یونسکو به عنوان روز جهانی زبان مادری نامگذاری شده است. نامگذاری این روز در کنفرانس عمومی یونسکو در سال ۱۹۹۹ به منظور کمک به تنوع زبانی و فرهنگی انجام شدهاست. مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز به دلیل اهمیت زیاد آن، سال ۲۰۰۸ را سال جهانی زبانها اعلام کرد.
دلیل نامگذاری روز جهانی زبان مادری از زمانی آغاز شد که در سال ۱۹۵۲ دانشجویان دانشگاههای مختلف شهر داکا پایتخت امروزی کشور بنگلادش که در آن زمان پاکستان شرقی نامیده میشد و هنوز مستقل نشده بود، از جمله دانشجویان دانشگاه داکا و دانشکده پزشکی آن تلاش جهت ملی کردن زبان بنگالی به عنوان دومین زبان پاکستان (در کنار زبان اردو) تظاهرات مسالمت آمیزی در این شهر براه انداختند.
به دنبال این حرکت دانشجویان، پلیس به آنها تیراندازی کرده عدهای از آنها را کشت. بعد از استقلال بنگلادش از پاکستان و به درخواست این کشور، برای اولین بار سازمان یونسکو در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۹۹ روز ۲۱ فوریه (برابر با دوم و گاهی سوم اسفند) را روز جهانی زبان مادری نامید و از سال ۲۰۰۰ این روز در بیشتر کشورها گرامی داشته میشود و برنامههایی در ارتباط با این روز برگزار میگردد.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز به دلیل اهمیت زیاد آن، سال ۲۰۰۸ را سال جهانی زبانها اعلام کرد. سال زبانها، همزمان با «روز جهانی زبان مادری» (۲۱ فوریه) آغاز میشود. این مراسم بهصورت رسمی در مقر یونسکو در شهر پاریس و با سمیناری آغاز میشود که در آن شرکتکنندگان از سراسر دنیا، برنامههای منطقهای و ملی خود را برای حفظ تنوع زبانی اعلام میکنند. حدود نیمی از زبانهای دنیا در معرض نابودی قرار دارند. مرگ هر زبان به معنای از دست رفتن مجموعهای از فرهنگ، تاریخ و آداب گروهی از ساکنان زمین است.
روز ۲۱ فوریه از طرف یونسکو به عنوان روز جهانی زبان مادری نامگذاری شدهاست
مطابق برآورد یونسکو، از حدود ۶ هزار زبانی که در جهان شناخته شده است، بیش از سه هزار زبان در حال نابودی هستند. این زبانها هماکنون نیز توسط گروههای بسیار کوچکی به کار برده میشوند و تقریبا هیچکدام شانسی برای بقا ندارند. ۹۶ درصد از زبانها تنها در بین ۴ درصد از جمعیت جهان رواج دارند.
برای نمونه، در جزایر پاپوآ گینه نو واقع در اقیانوس آرام، بیش از ۸۰۰ زبان وجود دارد که بعضی از آنها متعلق به جمعیتی کمتر از ۲۰۰ نفر هستند. تعداد کل ساکنان این جزایر به هفت میلیون نفر نمیرسد. به باور سازمان یونسکو، باید تلاش کرد تا زبانهایی که گسترش زیادی ندارند در کنار زبانهای فراگیر شانس ادامه حیات داشته باشند. چنین تلاشی با توجه به نقش زبان در شکلگیری شخصیت فردی و هویت فرهنگی قومها و ملیتها، میتواند فرهنگ جهانی را شکوفاتر کند.
درباره اصطلاح زبان مادری باید گفت این اصطلاح در کاربرد وسیع میتواند به چندین موقعیت گوناگون اشاره داشته باشد که برخی از آنها شامل موارد زیر است:
- زبان اول First language یا زبان مادری به اولین زبانی گفته میشود که کودک تکلم به آن را یاد میگیرد.
- زبان یا زبانهایی که آدمی با آن به شناخت و آگاهی دست پیدا میکند.
در بعضی از کشورها، اصطلاحات زبان بومی یا زبان مادری بیشتر به زبان قومی یک فرد اشاره میکند تا زبان اول او. در انگلیسی این اصطلاح اغلب هنگامی مورد استفاده قرار میگیرد که فرد در یک کشور خارجی باشد.
در ایران افزون بر زبان فارسی در مجموع حدود ۶٩ زبان و گویش رواج دارد و بزرگترین گروههای زبانی ایران را فارسی، آذربایجانی، کُردی، ترکمنی، گیلکی، مازندرانی، تالشی، لری، عربی، بلوچی، لکی و تاتی تشکیل میدهند.
این یک بررسی کلی در مورد تاریخچه ی این مناسبت نوپا بود! اما چیزی که توجه من را جلب کرد آماری بود که چند سال پیش شنیده بودم و قادر به درک آن نبودم، چرا و چگونه هست که یک زبان نابود میشود، اصلن چرا زبانی که حداقل دو نفر در حال تکلم به آن زبان هستند باید نابود شود و و اصلن نابودی یک زبان یعنی چه؟
تا اینکه چند سالی گذشت و بزرگتر شدن و دیدن و مشاهده بیشتر باعث شد به یک نکته مهم و در ظاهر بدیهی اما پنهان از چشم ها و گوش ها پی ببرم، و هم خرسندم مانند کودکی از این کشف آشکار خودم و البته مانند کسی که جای بمب را پیدا کرده و میداند بمب هر لحظه امکان دارد توی صورت خودش بترکد، دیگر خوشحال نیستم.
اگر قبول داشته باشیم کلمه به کلمه و مجموع کلمات یک زبان را تشکیل میدهند، شما که به آن زبان تکلم میکنید، کم کم با این واقعیت هولناک مواجه میشوید که هر کلمه ای دیگر استفاده نمیکنید یا با واژه ای جدید از زبان خارجی جایگزین میکنید، به مرگ آن کلمه منجر میشود، تا جایی که شما به عنوان یک فرد که پل گذر آن واژه از نسل قبلی به نسل بعدی بوده اید و مانند پلی شکسته رفتار میکنید و آن واژه را به دریای خروشان فراموشی و مرگ میسپارید، نه تنها باعث میشوید نسل بعد فقیر تر از نظر زبانی و فرهنگی شود بلکه آن زبان (در اینجا صرفن منظور زبان مادریست) را برهنه تر و زبون تر و لاغرتر از گذشته میکنید!
اهمیت زبان های مادری برای من که با زبان مادری جدا از زبان ملی کشورم بزرگ شدم و در تمام عمر جدال نابرابر زبان ملی و نفوذش در نسل جدید و البته دفاعی مظلومانه با چنگ و دندان از طرف پاسداران زبان مادری را دیده ام - حتی برای من که تا این لحظه از عمرم میگفتم تعصب آنچنانی ندارم و ترجیح میدهم به جای معرفی خودم در قالب خاصی چون، ترکمن ایرانی، بیشتر خود را شهروند جهانی بنامم و بدانم، نمیتوان چشم بست و انکار کرد که زیر چه هجمه ای بوده ای از حملات به زبان مادری ات برای به نابودی کشاندنش.
به قول پدر، استحاله ای که در فرهنگ مان شده، فراتر از مسئله ی زبان مادری است و البته زبان آغاز این ماجراس و میتوان پایانش نیز دانست.
برای به نابودی کشاندن یک فرهنگ، از زبانش شروع میکنند.
در اول انقلاب، در جریان جنگ ترکمن در سال ۵۸ و قائله ی گنبد، بزرگترین و مهم ترین و برحق ترین مطالبات و خاسته های ترکمنان، خط و نوشتار و آموزش به زبان مادری بود که در این چهل و دو سال نه تنها محقق نشد که رژیم ج.ا دقیقن کمر به نابودی آن و زبان های دیگر اقوام ایران زمین بست.
لازم به گفتن و باز کردن این موضوع نیست که دلایل آنچه بود و هست اما تنها کاری که از ما، به عنوان فرد یا افراد در حال حاضر بر میاید این است که گاهی اوقات فرهنگ لغت زبان مادری خود را از گنجه ها بکشیم بیرون، خاکش را بتکانیم و یا اگر کتابی به این صورت در واقع نیست، امروزه با پیشرفت تکنولوژی و دسترسی راحت به اینترنت، نسخه مجازی آن را باز کنیم و حتی شده یک کلمه را مرور کنیم، نترسیم از به کار بردن واژه جدید که در اصل واژه ای کهنه است و آن را دوباره به محاوره بیاوریم، در مکاتبات رسمی و غیر رسمی استفاده کنیم، ک در حال حاضر مکاتبات غیر رسمی، به چت ها و توییت کردن ها و کپشن زدن ها محصور شده است، چه بهتر که به جای زدن یک کپشن تکراری و طوطی وار زیر عکس های اینستاگرامی و فیسبوکی مان، دنبال واژه های جدید زبان مان باشیم، و هرگز نترسیم از نشان دادن آن ها.
بحث زبان شناسی بحث پیچیده ای است که به اهل فنش میسپاریم اما حتی از ابداع کلمات جدید برای ابداعات جدید و آنچه در دهه های اخیر وارد زندگی مان شده از وسایل رفاهی در خانه وزندگی بگیرید تا در دنیای تحصیلات آکادمیک، نباید غافل شد.
و در آخر یادمان نرود زبان قویترین ابزار برای حفظ و توسعه میراث ملموس و ناملموس ماست. ترویج زبان مادری نه تنها به تنوع زبانی و ترویج آموزش چندزبانه کمک خواهد کرد، بلکه سبب همبستگی مبتنی بر فهم، تحمل و گفت و گو خواهد شد.
و در پایان، روز جهانی زبان های مادری، برای من به طرز غمگینانه ای روز خاص تری است، جدا از آنکه این روز، با تولد من در تاریخ میلادی یعنی ۲۱ فوریه یکیست، امروز اولین ماهگرد مادری است که با رفتن و پرکشیدنش، زبانی را برای من به یادگار گذاشت که بخش زیادی از هویتم را آز آن میدانم.
مادر عزیزم یادت گرامی....
این مقوله ی بسیار مهم را خیلی خوب و عمیق کالبد شکافی فرمودید، فاشیستهای اسلامی چه چیزی را در ایران ویران نکردند؟ هر چه ببینید ـــ از فرهنگ تا آداب و رسوم،... همه را از میان برده و خرافی گرایی و بی فرهنگی را در مملکتِ پیرِ ما رواج میدهند، بنده واقعا در تعجب هستم که چرا صدای مردم در نمیآید، یعنی تا کی میخواهند این حکومتِ ضحّاکی را تحمل کنند؟
کودک که بودم ـــ در منزل زبانِ شیرینِ آذری رواج داشت، اما وقتی مهمان میآمد و یا به بیرون میرفتیم ـــ این زبانِ فارسی بود که متکلمَش بودیم، حضرت والا ـــ پدر بزرگم سخت برین باور بود باید به جمع نگاه کرده و با احترام به دیگران زبانی را صحبت کنیم که اکثراً آن را میدانستند، بعد از ۵۰ سال و خوردهای ـــ چیزی از این زبان به یادم نمیآید، خالههایم بالای ۹۵ سال داشته و با این که بیش از ۶۰ سال است که در اتریش به سر میبَرند ـــ هنوز آذری را به یاد داشته و بینِ هم صحبت میکنند.
زاد روزِ شما را تبریک گفته و یادِ مادرِ عزیزتان را نیز گرامی میداریم.
فاشیست های اسلامی رو خوب گفتین، واقعیتش اینکه ازین کامنت سراسر درست و به حق شما هم میخاستم تند و تیز تر بنویسم و واقعن دیگه خسته شدیم از این همه تاراج و چپاول فرهنگ و ازینکه صدای مان به جایی نمیرسد و چیزی که نابود میشود دیگه شده و برگشتن آن متحمل سال ها هزینه و صبر هست!
لطف دارین و ممنون
ياشاسىن آناديلى بايرامى!