کنیسای عزرا یعقوب
نگارمن
رفتیم محلهی عودلاجانِ تهران، در کوچه و پسکوچههای دور از چشمش، با فاصلهای چندصدمتری از بازار بزرگ تهران که سرنوشت بخش عظیمی از سرمایههای مملکت در ارادهی صاحبان حجرههایش است، در دست کلیمیان حتی، و در دو قدمی خیابان فردوسی و منوچهری با تجارت عتیقه و نقرهای که هنوزه که هنوزه شنبهها به حکم کلیمی بودنشان تعطیل است.
انتهای یک بنبستِ تنگ و تاریک با عرض دو متر یک در بود، دری دو لنگه با شش ستارهی داوود! بالای در نوشته شده انجمن کلیمیان تهران، کنیسای عزرا یعقوب.
اجازه گرفتیم، داخل شدیم، یک پیرمرد سرایدار، با دو زنِ پیر و فرتوت و هر سه معتاد در سینهکش آفتاب، هر کدامشان فرمانروای ایوانی بودند که با پلههایی شکسته بهم متصل میشد.
تقاضای سیگار کردن، نداشتیم؛ رنگ و روی پریده و لباس کم و مندرس و اتاقهایی نمور و بدون امکانات.
ساختمان، یکی از قدیمیترین بناهای تهران است که در دورهی ناصرالدینشاه ساخته شده و به نظر میرسد در طول زمان با بیحوصلهگی و کجسلیقهگی اضافه و الحاقاتی داشته بسیار ناهمگون و نامتناسب.
موقع بیرون آمدن چشمم به یک ستارهی مجردِ داوود افتاد محصور در چند گل چهارپر، در راسِ سردرِ خانه و این نشانه هیچ تمایزی با صلیبی شکسته و یا برقی از شمشیر برای من نداشت.
کلیمی، مسیحی، مسلمان، زرتشتی، همگی مقصریم.
ما بیتوجه بودیم به ذاتِ انسانیت، به ساختارِ آموزشی، به ثروتهای جمعی، به میراثِ طبیعی و فرهنگی، به اعتقادتِ هم، به شایستهسالاری، به استعدادها و به هر آنچه که مسئولیتش با ما بود.
من دوبار این کنیسه را دیدم. البته با کلی نامه نگاری. اول باید یک تقاضای کتبی به اداره اماکن اقلیت های وزارت ارشاد بدی.مرتب پیگیری کنی که برای چه منظو.ری میخواهی از این مکان دیدن کنی.از اونجا یک نامه میدهند برای انجمن کلیمیان در خیابان شیخ هادی. تازه از اونجا یک نامه میدهند به مسئول کنیسه و روز و ساعتی را مشخص میکنند که باید برای برای بازدید.
ظاهرا شما بدون این هماهنگی ها رفتید. خوش به حالتون. همه جا دوربین نصب شده. فقط کسانی که مجوز گرفته اند میتونند برند داخل. نکته مهم به نظر من اینه که همه اماکن مقدس از قبیل مساجد کلیسا کنیسه آتشکده جزئی ازهویت ملی ما هستند. من حتی بارها به کتابخانه مرکز آفرینش های هنری در خیابان سمیه ( ثریای سابق ) رفتم که زمانی حظیره القدس بود. به نظر من ما ایرانی ها میتونیم با ایمان به ادیان مختلف کنار هم راحت زندگی کنیم. کما اینکه قبلا هم اینطور بودیم. فکر میکنم مردم عادی در ایران درجه بالائی از تحمل افکار مختلف در اطرافشون را دارند.
من نماز صبح یهودیان در کنیسه یوسف آباد هم حاضر شدم. خیلی جالبه اوقات شرعی یهودیان و مسلمانان تفاوت زیادی با هم ندارند.رنگین کمان فرهنگی خیلی زیباست.
در حال حاضر مساجد قدیمی و تاریخی کلیسا کنیسه آتشکده و .... نیاز به بودجه و همت بریا تعمیرات اساسی دارند. بدون داشتن این ابنیه چیزی از هویت ملی ما باقی نخواهد ماند.
کنیسه های حییم هاداش ؛ ملا حنینا در فاصله اندکی از این کنیسه قرار دارند.
مرسی که توجه کردین و نوشتین جناب مرادی
خیلی جملهی قشنگی فرمودین که رنگینکمان فرهنگی خیلی زیباست!
من سه بار این جا رفتم و مثل خیلی از جاهای دیگه که بند دلم از شوق دیدار پاره میشه افسوس هم خوردم از این نفسهای شکسته و منقطع