خیابان سیروس ( مصطفی خمینی فعلی)  احتمالا از همان بدو تاسیس تهران  منطقه یهودی نشین پایتخت بود و به دلیل علاقه یهودیان به کوروش کبیر به نام سیروس خوانده شده. محله عودلاجان ؛ بیمارستان  دکتر سپیر ؛  کوچه هفت کنیسه ؛ تیمچه یهودیان ( پاساژ اکبریان فعلی) ؛ کنیسه ملا حنینا ؛  کنیسه حییم هاداش ؛ کنیسه  عزراء یعقوب ؛ پرورشگاه بانوان یهود ایران از جمله تاسیسات یهودی  این خیابان هستند  که تاکنون پا برجا مانده اند.  با وجود آنکه 42 سال پیش اسم خیابان به مصطفی خمینی عوض شد با اینحال خیلی ها هنوز اونو به نام سابقش یعنی سیروس  می شناسند. چهار راه سیروس از زمان کریم آقا بوذرجمهری شهردار دوران رضا شاه تهران معروف است و به همون نام خوانده میشود.خیابان سیروس  بین چها راه سر چشمه تا چهار راه سیروس محور اصلی به اصطلاح گتو و یا شهرک یهودی نشین پایتخت  ایران برای ده ها سال بود. البته  در دهه های بعد اغلب یهودیان به محلات بالاتر کوچیدند و کنیسه  یوسف آباد در دهه 1340  در منطقه ائی خارج از سیروس ساخته شد. بگذریم.

 در فاصله نه چندان دوری از بیمارستان  دکتر سپیر  که از اواسط دهه 1320  با کادری یهودی فعال  است؛ حمام کشوریه سلیمانیه واقع است.  حمامی شامل دو بخش زنانه ( کشوریه)  و مردانه ( سلیمانیه) که  از سال 1326تا اوایل دهه 1380  فعال بود. در این مدت حمام که در حال حاضر  متعلق به انجمن کلیمیان ایران  است ویران و آسیب های فراوان دیده اما  خبر خوب اینکه حدود یک سال قبل یعنی بهمن 98 تلاش های همه  دوستاران آثار  ملی نتیجه داد و این حمام جزو آثارملی ایران به ثبت رسید. این  کار از تخریب بیشتر و از آن مهمتر فروش آن برای بهره برداری های تجاری جلوگیری و راهی برای بازسازی آن خواهد بود تا آماده بازدید علاقمندان هویت های ملی ایران شود.

 داستان ما از کارگران و یا دلاکان زن و مرد حمام های عمومی یهودیان شروع میشود.  زنده یادان موسی جعفری  در بخش مردانه و  فاطمه شنبه جو( شب جو) در بخش زنانه مشغول فعالیت بودند. هر دو مسلمان.  داستانی تعریف میکنند  که پدر موسی جعفری همسرش نمی توانست بچه های خود را سالم به دنیا بیاورد. بنا بر رسمی قدیمی نذر میکند که اگر خانمش به سلامتی فارغ  شود اگر پسر شد اسمشو موسی و دختر  باشد اسمشو ستاره ( استر ) بگذارد خلاصه  نوزاد پسر را که  زنده و سالم میماند موسی نام می نهند. وی تصمیم میگیرد تا آخر عمر با نهاد های یهودی همکاری کن و چه جائی بهتر از حمام یهودیان و اجرای رسمی قدیمی برای رفع مشکلات مردم . این  موضوع نشان میدهد که بین ادیان مختلف در  ایران نه تنها خصومتی نبوده بلکه همکاری و  معاضدت همواره جاری بوده. من به مظاهر زندگی و فعالیت مسیحیان ؛ کلیمیان و زردشتیان ایران علاقه دارم.

یکی از روشهای  آقا موسی جعفری در حمام کشوریه به صورت زیر بود؛
شخص متقاضی، پس از استحمام کامل به نزد موسی خان می آمد و روی دو سکه که از قبل آماده کرده بود، می نشست، به طوری که سکه ها در زیر شصت پا قرار گرفته باشند. موسی خان ابتدا با تشت روئی، از حوض حمام بر روی سر متقاضی آب می ریخت و سپس با کاسه چهل کلید و پر کردن آن با آب استفاده شده از دوشهای حمام و جاری شده به سمت فاضلاب، آبی را بر روی سر متقاضی می ریخت و شروع می کرد به خواندن دعا و باطل السحر و سپس متقاضی باید بدون خشک کردن خود، ضمن پشت و رو پوشیدن لباسهای زیر، از حمام بیرون می رفت و پس از مدت کوتاهی شخص، صاحب؛ گمشده خویش، همسر آینده خود، کسب و تجارت پر روزی و می شد.

در بخش زنانه نیز بانو فاطمه (فاطی حمومی) با کاسه چهل کلید خود، دختران را صاحب شوهر می کرد و عروسان را باردار، هووه ها را دلزده و مادرشوهرها را مهربان و شوهرها را بنده و نوکر زنان و بیشترین مشتریان حمام، افرادی بودند که با همین باور و نگاه به حمام مراجعه می کردند. در سال ۱۳۸۱ بانویی طرح دعوی و شکایتی از خانم فاطمه شنبه جو کرد مبنی بر اینکه؛ مبلغ ۶۰ هزار تومان از ایشان اخاذی و تاکنون شوهری پیدا نشده، انجمن کلیمیان با پرداخت سنوات خانم فاطمه، عذر ایشان را خواستند و حمام برای همیشه تعطیل شد و دختران بدون شوهر باقی ماندند. البته  کار فاطمه خانم شب جو حتی در مورد این خانم  هم درست بود. مشکل کار اینجا بود که این خانم میخواست با پرداخت 60 هزار تومان ( 76 دلار امروز) معجزه  ائی روی میداد و آقائی را که ایشون دوست داشتند به خواستگاریشون میومد در حالیکه  تعهد  فاطمه خانم تنها بر آمدن خواستگار مناسب  بود نه شخص معینی که مورد علاقه دختر مراجعه کننده  است. بگذریم روند کارهای قضائی و رفتو آمد های متوالی به دادگاه ها باعث شدند که فاطمه خانم یک سال آخر عمر را زمینگیر شود و خیلی سریع با خاطرات دوران جوانی خدا حافظی کرد و درگذشت.

بانو فاطمه شنبه جو دلاک حمام کشوریه متولد ورامین بود و ساکن خاک سفید تهران پارس، در اواخر عمر نابینا شد و در نهایت امر در سال ۷ آبان سال ۱۳۸۲ مرحوم و در قطعه ۲۹۹ بهشت زهرا مدفون شد.
یکی دیگر از راه های بخت گشایی در حمام زنانه کشوریه این بود که دختران با آب کاسه چهل کلید در چهارگوشه حمام یهودیان می رفتند و آب روی و صورت خود می زدند تا رویشان گشاده و بختشان باز شود. با وجود گذشت سالها و بسته شدن حمام هنوز هم هستند مراجعینی که سراغ فاطمه خانم و آب خزینه حمام کشوریه را می گیرند.

 البته زنان جا افتاده یهودی هم به تاسی از زنان مسلمان در حمام زنانه دنبال دختر مناسبی برای پسر  یا برادر عزبشون می گشتند. این حمام داستان های زیادی دارد که در کوتاه مدت مجال بیان همه آنها نیست. شخصیت موسی جعفری همچنان برایم معما باقی مانده.  نقل  است که ایشان به قدری در کارشان ماهر بودند  که دایره مشکل گشائی دیگر محدود به ازدواج نبوده بلکه کلیه مشکلات  مشتری را مطابق نیتی که کرده حل میکرد.

جالب ترین بخش مشکل گشائی  خشک نشدن بعد از استحمام و پشت و رو پوشیدن لباس  های زیر بود. تصور اینکه دختری  و یا پسری در سرمای زمستان خشک نشده از حموم بزنه برون در حالیکه شورتشو پشتو رو پوشیده تجربه جالبی باید باشد.

 بخش شیرین ماجرا لحظاتی بودند  که مادر دختری که بخت اش در این حمام و توسط فاطمه خانم شنبه جو باز شده بوده بعد از پیدا شدن خواستگار و پایان مراسم عقد کنان به اتفاق دو خانم دیگر از دوستان  به حمام آمده و با تقدیم گل و شیرنی و دو اسکناس سبز پنج تومانی  از فاطمه خانم تشکر میکردند. در پایان هم هر دو اون خانم های همراه در مورد مشکل خودشون یواشکی در گوش فاطمه خانم پچ پچ کرده و ازش وقت  میگرفتند که چه زمانی دخترشونو به حمام بیاورند تا  حسابی شستشو بدهد. فاطمه خانم هم لبخند رضایتی زده  و ضمن  تقدیم تعارفات معمول روزهای سه شنبه و چهارشنبه را بهترین زمان مراجعه اعلام  میکرد. نهایتا هم قرار میشد هر وقت خواستند بیایند یک روز قبل زنگ بزنند تا فاطمه خانم خودشو سر مراجعان دیگر زیاد خسته نکند.

 در بخش مردانه هم وضعیت به همین ترتیب بود. مردانی که پدر و عمو و دائی تازه داماد به کام رسیده بودند با گل و شیرینی به سراغ موسی خان جعفری می آمدند و گل  میگفتند و گل می شنیدند که بعععله موسی جون  ما با کمک تو بالاخره بعله را از دختره گرفتیم.  موقع خداحافظی  هم طبق معمول چند اسکناس سبز رنگ تا نخورده 5 تومانی پر شال موسی می گذاشتند.خدا را شکر که این حمام فروشی نیست.

عکس ها را اینجا ببینید

https://iroon.com/irtn/album/1196/%D8%AD%D9%85%D8%A7%D9%85-%DB%8C%D9%87%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A8%D8%AE%D8%AA-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%86/