عکسی که دو سال پیش در کاشان گرفتم
خانهی عشق کاشان
نگارمن
اینجا کاشان است، خانهی بروجردیها.
آقای نطنزی، صاحب خانه، صدوپنجاه سال پیش از این با بروجرد تجارت میکرد، براى همین به بروجردی معروف شد.
از کاشان فرش میبرد و سماور و لوستر و چراغ میآورد.
در همین حینوبین عاشق دختر خونوادهی طباطباییها میشه و پدر معشوق که خودش بزرگترین تاجر کاشان بوده و صاحب زیباترین خونهی شهر، شرط وصال رو تهیه و تدارک خونهای همگون و همطراز با خونهی خودش میذاره.
بروجردی توی همون کوچه زمینی میخره و شروع به ساخت میکنه که هیجده سال طول میکشه.
در سال دوم بساط عروسی رو راه میندازن و بروجردی تاجر، داماد سرخونهی طباطباییها میشه تا خونه تموم بشه و با سلام و صلوات، یار رو میبره.
بروجردی از صنیعالملک نقاش که عمو و استاد کمالالملک بوده درخواست میکنه که تزیینات ساختمون بیرونی رو نقش عشق بیاندازه.
و همین میشه که تموم گچبریهای بنا، صورتیست و تموم نگارههای شاهنشین، تمنا است و نیاز. و در کاشان تنها خونهایست که به خانهی عشق معروف است.
چه داستان زیبایی و چه خانه بینظیری. یک دنیا ممنون.
خواهش میکنم، خوشحالم دوست داشتین
از این دیارِ عشق ـ مردمانی خونگرم و با صَفا ـ ما نیز با خاندانِ خوبِ غفاری فامیل بوده و یادِ همه آن بزرگواران به خیر...
آخرین باری که سهراب خان سپهری را دیدیم ـ تابستانِ ۵۶ خورشیدی بود که به همراهِ خواهر، چندی از دوستانِ دیگر به منزلِ ما آمده و ایشان حریفِ خوبی در تخته نرد بود، چه رفتاری، چه لبخند و چه شعوری،... یعنی از آن کاشیهای ناب و عَیارش از طلای اصل... من زیاد اهلِ شعرِ نیمایی نیستم، از این جهت که پیکرَم را با قدیم و چه نوستالژیک وار صیقل زده اما این شعرَش را دوست دارم:
قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچکسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند
چند دفتر از یک مجموعه عالی طراحی پیشِ از نقاشی، توسطِ شادروان کمالالملک به حضرتِ والا ـ پدربزرگم هدیه داده شده و ایشان جلد نویسی کرده و متاسفانه حالا در دستِ نابکاران بوده و بنده در کمینِ ایشان بوده تا اگر خواستند بفروشند ـ جلویِشان را بگیرم.
سپاس از این یادآوری، که کاش همه ایرانیان همچو بنده لذت برند.
چه دلپذیر بود خواندن این شرح خانه عشق!
عشقی هم باشد عشق های پردوام اینچنین که مثل فرهادی که کوه را برای معشوق می کند٬ بروجردی هم هژده سال تمام برای دل زنی که حالا دیگر همسرش شده ظرافت به خرج می دهد.
دلمان به قند نشست عزیز جان!
چه خوب که دوست داشتین خانم ترابی عزیز و خوشقلم
امیدوارم دلتون همیشه گرم و شیرین باشد از عشق
@Venus_Torabi